مسلم خانی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با ایکنا، درباره مشکلات جامعه کارگری گفت: مهمترین مشکلی که جامعه کارگری با آن مواجه است مربوط به تغییرات شتابانی است که در بازار کار در حال رخ دادن است. به عبارت بهتر مشاغل نوین و جدید به سرعت در حال جایگزین شدن با مشاغل موجود هستند و تعداد زیادی از مشاغل سنتی در مرحله حذف قرار دارند و در مقابل مشاغل جدید در حال رویش و شکل گرفتن هستند.
وی افزود: یکی از مباحث کلیدی در بازار کار این است برای تربیت نیروی کار متناسب با تغییرات تکنولوژیک و تغییرات در شرایط کار و نیز تغییرات در اقتضائات محیط حاکم بر کار اقدام کنیم، لذا موضوع مهارتآموزی، موضوع آموزش و موضوع توانمندسازی نیروی کار امروز و کار فردا اولین و مهمترین نکتهای است که باید به آن پرداخت.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به سهامدار کردن کارگران در بنگاههای تولیدی و اقتصادی گفت: خوشبختانه قانون کار بر این موضوع تأکید دارد و کارفرمایان را به نوعی مکلف کرده که کارگران را در سهام بنگاهشان سهیم کنند. باید در نظر داشت وقتی سهام بنگاه اقتصادی به کارگر تعلق میگیرد، تعلق کاری او افزایش مییابد، وفادار میشود و با میل و رغبت بیشتری کار انجام میدهد و شانس افزایش کیفیت کالا و خدمت ارتقا پیدا میکند.
خانی تأکید کرد: بازار کار ایران به شدت وابسته به حداقل دستمزدها شده است، در حالی که در همه جای دنیا حداقل دستمزدها را براساس کف حمایتهای اجتماعی و براساس استانداردهای حداقلی که برای یک زندگی خانواده کارگری لازم است تعیین میکنند. معنا و مفهوم حداقل دستمزد این نیست که همه بنگاهها بیایند و به کارگرانشان حداقل دستمزد را پرداخت کنند، حداقل دستمزد یعنی کسی حق نداشته باشد کمتر از یک مبلغ مشخص شده به کارگر پرداخت کند. در اصل یک بنگاه کسب و کار براساس نوع کار، نوع سختی کار و به تناسب تخصصی بودن شغلی که دارد قاعدتاً باید نظام دستمزدهایی بالاتر از حداقل دستمزد برای کارگرانش در نظر گیرد. رعایت این رویه تأثیر مثبتی بر بهرهوری دارد و رضایت شغلی را به وجود میآورد.
وی در بخشی دیگر از این گفتوگو به نبود پیمانهای دستهجمعی رسمی در بنگاههای کسب و کار اشاره کرد و در این رابطه افزود: باور من بر این است باید تشکلها و سازمانهای کارگری و کارفرمایی به سمت و سویی حرکت کنند که بتوانند پیمانهای دستهجمعی کار را در صنف و بنگاه کسب و کارشان منعقد کنند و در چهارچوب آن هم دستمزد متناسب با نوع فعالیت مشخص شود و هم میزان اضافهکاری و از سوی دیگر ساعت کار و رفاهیات و دیگر موارد در نظر گرفته شود. به طور کلی در پیمانهای دستهجمعی میتوان شرایط کار را کاملاً مشخص کرد.
این کارشناس اقتصادی در این رابطه ادامه ادامه داد: پیمانهای دستهجمعی نشانه بلوغ سازمانها، تشکلهای کارگری و بنگاههای کسب و کار است و معنا و مفهومش این است که بنگاه کسب و کار به این نتیجه رسیده برای صنف خودش یک نظام روابط کاری اختصاصی داشته باشد، البته این نظام روابط کاری باید با قانون کار و قانون تأمین اجتماعی و دیگر قوانین بالادستی هماهنگی داشته باشد. معمولاً پیمانهای دستهجمعی بالاتر از حداقلهای قانونی را در نظر میگیرند.
خانی فقدان کارگران تحصیلکرده و دانشی را یک چالش برای بازار کار ایران تلقی کرد و گفت: ما اکنون جزء کشورهایی هستیم که فارغالتحصیلان دانشگاهی فراوانی داریم و لذا لازم است مقدمات و بسترهای لازم برای حضور فارغالتحصیلان دانشگاهی در بازار کار فراهم شود. به هر میزان کارگران دانشگاهی و مهارتدیده در بنگاههای کسب و کار حضور پیدا کنند شانس تبدیل یک کسب و کار به کسب و کار دانشبنیان با بهرهوری بالا افزایش پیدا خواهد کرد. من معتقد هستم باید فرصتهایی در قالب مشوقها و حمایتها برای حضور فارغالتحصیلان دانشگاهی در بازار کار ایران فراهم شود.
وی در این رابطه افزود: بحث ورود زنان فارغالتحصیل دانشگاهی به بازار کار خیلی حائز اهمیت است. با ید در نظر داشت 60 تا 62 درصد جمعیت دانشجویان کشور را زنان تشکیل دادهاند و حتماً لازم است بستههایی را برای حمایت از اشتغال زنان فارغالتحصیل دانشگاهی به صورت خاص طراحی کرد و در این بستهها هم به موضوع اشتغال زنان و هم به موضوع مادری و همسری زنان و به طور کلی به موضوع چندبعدی بودن فعالیت زنان توجه شود.
کارشناس اقتصادی درباره به صرفه بودن الگوهای تولید گفت: متأسفانه در سالهای اخیر با تورم افسارگسیخته روبهرو بودیم و معمولاً جزء پنج کشور متورم جهان هستیم و تورمهای 60 تا 65 درصدی را براساس آمارهای رسمی تجربه کردهایم و در این شرایط این پیام به ما منتقل میشود که اگر سرمایه در تولید سرمایهگذاری شود بازگشت سرمایه حدود 30 تا 32 درصد است اما اگر این سرمایه به سمت خدمات و دلالی و خرید سکه و طلا و ارز برود بازگشت سرمایه در مواردی تا 350 و حتی 700 درصد خواهد بود.
خانی ادامه داد: برای جذابسازی تولید و حمایت از کارآفرینان و تولیدکنندگان باید اقدامات معنادار و محسوس و ملموسی انجام شود به گونهای که سرمایهگذاری در حوزه تولید علاوه بر ارزشمند بودن فرهنگی و منزلت اجتماعی، توجیه اقتصادی هم داشته باشد و افراد احساس کنند اگر پولشان در تولید سرمایهگذاری شود منفعتشان بیشتر است.
وی با بیان اینکه نقدینگی سرگردان عجیب و غریبی در دستان مردم است که مانند سیل مخرب به بازارهای مختلف هجوم میبرد، اظهار کرد: این نقدینگی سرگردان بازارهای مختلف را تخریب کرده ولی اگر تولید جذابیت داشته باشد این نقدینگی به سمت بازار کار و تولید هدایت خواهد شد. نقدینگی سرگردان همانند خون تازهای است که اگر به بازار کار و بنگاههای اقتصادی تزریق شود مشکلات را حل میکند.
کارشناس اقتصادی با اشاره به بهرهوری در بنگاههای اقتصادی گفت: به دلیل ناترازی نظام پولی، گران بودن قیمت تولید، گرانی تعرفهها و گرانی بهره بانکی و گرانی عوارض و امثالهم با ناترازی پولی شدیدی در بنگاههای کسب و کار مواجه هستیم و این سبب شده تا نوعی از افت بهرهوری شدیدی را در حوزه سرمایه به ویژه در بنگاههای کسب و کار شاهد باشیم در حالی که در قانون برنامه آمده باید رشد اقتصادی را از مسیر رشد بهرهوری پیش برد. مهار تورم و رشد تولید پایه اصلی توسعه بهرهوری است.
وی در پایان تأکید کرد: برای حمایت از کارگران و کارفرمایان باید توأمان به سمت بهبود محیط کسب و کار و حل مسائل و چالشهای فراروی بنگاههای کسب و کار حرکت کنیم و هزینههای تحمیلشده به آنها را بکاهیم و در نهایت کاری کنیم که بنگاهها با آسودگی خاطر به تولید و ارائه خدمات بپردازند. بهترین شیوه حمایتی از کارگران، آرام کردم بازار کسب و کار و حاکم کردن ثبات اقتصادی است.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام