نظام اقتصادی اسلام جزئی از مردم‌سالاری دینی است + صوت
کد خبر: 4137710
تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۱
حجت‌الاسلام قنبرزاده:

نظام اقتصادی اسلام جزئی از مردم‌سالاری دینی است + صوت

عضو شورای سیاستگذاری مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه علمیه گفت: مردم‌سالاری دینی فقط نظام سیاسی اسلام را تشکیل نمی‌دهد بلکه نظام اقتصادی اسلام هم جزئی از مردم‌سالاری دینی است. یعنی قالب و شکل برعهده مردم است و محتوا در فضای نرم‌افزاری دینی شکل می‌گیرد.

کمیل قنبرزاده

اخیراً در یکی از برنامه‌های سیمای ملی مناظره‌ای بین موسی غنی‌نژاد و مسعود درخشان دو تحلیلگر و استاد اقتصاد انجام شد که یکی از طرف‌های مناظره‌کننده ماهیت اقتصاد اسلامی را زیر سؤال برد.

حجت‌الاسلام والمسلمین کمیل قنبرزاده، عضو شورای سیاستگذاری مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه علمیه در گفت‌وگو با ایکنا، در این رابطه گفت: به نظر من این مناظره‌ای که اتفاق افتاد یک مناظره علمی نبود و بیشتر به مناظره احساسی و سیاسی شباهت داشت و در جاهایی متأسفانه خط ‌مش‌های اخلاقی به خوبی رعایت نشد.

وی افزود: واقعیتش این است ما یک ادبیات بسیار گسترده و غنی در مباحث مرتبط با اقتصاد اسلامی داریم که اساساً طرفین مناظره هیچ اشاره‌ای به محتواهای تولیدشده در این حوزه نکرده‌اند.

نزاع‌هایی که پیرامون اقتصاد اسلامی وجود دارد

این کارشناس اقتصاد اسلامی ادامه داد: وقتی در رابطه با اقتصاد اسلامی بحث می‌شود باید ابتدا مشخص شود منظور نظام اقتصاد اسلامی است، مکتب اقتصادی اسلام، علم اقتصادی اسلام و یا اینکه منظور احکام اقتصاد اسلامی است. عمدتاً نزاع‌هایی که وجود دارند حول محور این مباحث است. در اسلام، احکام اقتصادی وجود دارد که در فقه از آن به عنوان فقه اقتصاد یاد می‌‎شود و کسی با آن مخالف نیست و تا کنون هیچ متفکر دانشگاهی و حوزوی آن را نفی کرده است.

قنبرزاده ادامه داد: مرحله بعدی، مکتب اقتصادی اسلام است که شهید صدر در کتاب «اقتصادنا» به آن اشاره کرده‌ و به عنوان کتاب اصلی اقتصاد اسلامی در میان اهل سنت و تشیع شناخته می‌شود. ایشان به صراحت در این کتاب از مذهب اقتصادی اسلام - که ما آن را مکتب اقتصادی اسلام تعبیر می‌کنیم - به عنوان راه سوم در برابر نظام سرمایه‌داری و سوسیالیستی یاد می‌کند. مکتب اقتصادی اسلام یعنی اصول کلان راهبردی برای حل مشکلات اقتصادی موجود در جامعه و رسیدن به نقطه مطلوب. این اصول کلان راهبردی ستون فقرات نظامات است. وقتی ما از نظام اقتصادی اسلام سخن می‌گوییم قطعاً مکتب فکری پشت آن است و این همان اصول کلان راهبردی است و در این رابطه هم می‌توان گفت اختلاف نظر جدی وجود ندارد. به نظرم اگر هر فردی اندک آشنایی با فضای معارف اسلامی داشته باشد به راحتی تصدیق می‌کند که اسلام اصول محکمی برای اصلاح امور اقتصاد در اختیار دارد.

وی بیان کرد: در پژوهشگاه فقه نظام، تحقیقاتی که انجام داده‌ایم اثبات می‌کند مکتب اقتصادی اسلام به مراتب قوی‌تر از سایر نظامات اقتصادی است.

پژوهشگر اقتصاد اسلامی با اشاره به نظام اقتصادی اسلامی گفت: چالش‌هایی در این رابطه وجود دارد و برخی مطرح می‌کنند آیا اسلام، نظام اقتصادی دارد یا خیر؟ برخی از متفکران بر این باورند، اسلام، احکام اقتصادی و مکتب اقتصادی دارد ولی نظام اقتصادی ندارد. آنها می‌گویند نظام اقتصادی خارج از قلمرو دین و شریعت است و می‌گویند ساختارهایی که تنظیم‌کننده رفتارها و روابط اجتماعی باشد در نظام اقتصادی اسلام وجود ندارد اما در مقابل برخی از متفکران این ادعا را قویاً رد می‌کنند و معتقدند در اسلام، نظام اقتصادی وجود دارد و از آنچه که دیگران ادعا می‌کنند بسیار کامل‌تر است. در این زمینه اساتیدی مانند دکتر میرمعزی و دکتر یوسفی کتاب‌های بسیاری را در پژوهشکده فرهنگ و اندیشه به چاپ رسانده‌اند و در پژوهشگاه فقه نظام هم مقالاتی منتشر شده است.

قنبرزاده ادامه داد: متأسفانه برخی از متفکران دانشگاهی، اطلاعاتشان نسبت به دستاوردهای علوم حوزوی به‌روز نیست و هنوز افکارشان در حد نوشته‌‎های شهید صدر و شهید بهشتی باقی مانده است، در صورتی که در این 40 سال دستاوردهای بزرگی در حوزه‌های علمی، حوزه‌‎های علمیه به ویژه اقتصاد اسلامی رقم خورده ولی چون برخی از اساتید دانشگاهی بی‌اطلاع هستند از روی بی‌اطلاعی قضاوت‌های نادرست انجام می‌دهند.

وی بیان کرد: ساختارها، سازمان‌ها و نهادهای برآمده از اصول راهبردی متکی بر مبانی بینشی برای تنظیم رفتارها و روابط دقیقاً به عنوان نظام اقتصادی اسلام قابل طرح و اثبات است و بسیار کامل‌تر از نظاماتی است که درباره آنها ادعا می‌شود.

آیا علم اقتصاد اسلامی وجود دارد؟

عضو شورای سیاستگذاری مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه علمیه در ادامه این گفت‌وگو پیرامون علم اقتصاد اسلامی گفت: این پرسش مطرح می‌شود که آیا اصلاً ما علم اقتصاد اسلامی داریم یا خیر؟ در علم اقتصاد اسلامی، هم اقتصاد اثباتی وجود دارد و هم اقتصاد دستوری. در اقتصاد اثباتی، اسلام به جدیت برروی مباحث تحلیلی تأکید کرده و برروی آن کار شده و ادبیاتش هم موجود است. از منظر اقتصاد اثباتی اساساً تحلیل‌ واقعیت‌های صحنه اقتصاد باید براساس معارف اسلامی اتفاق بیفتد.

قنبرزاده ادامه داد: اینکه ما چیزی را نمی‌دانیم و به دیگران تسری دهیم درست نیست. یعنی به فرض مثال بگوییم چون من از اسلام چنین چیزی را نفهمیده‌ام پس جزء اسلام نیست و حتی پیامبر اکرم(ص) هم نگفته، نتیجه‌گیری درستی نبوده و نخواهد بود. نفهمیدن ما به معنای نفی یک واقعیت نباید باشد و برای فهم آن باید تحقیق کرد و با کسانی که در این عرصه صاحب فکر و اندیشه هستند سخن بگوییم.

به گفته وی، علم اقتصاد چه به معنای دستوری و چه به معنای اثباتی، از آنچه که برخی ادعا می‌کنند بسیار کامل‌تر است.

راه سوم اقتصاد

پژوهشگر اقتصاد اسلامی تأکید کرد: در ذهن این دو بزرگواری که با هم مناظره کردند دوگانه‌ای کاملاً مشهود بود و معتقد بودند اقتصاد یا باید دولتی باشد یا در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد و این دو گانه به حدی شدید بود که گویا اصلاً راه سومی وجود ندارد. ولی در اصل مدل اقتصاد در اسلام خارج از دوگانه دولتی و سرمایه‌داری است. اساساً اسلام راه سومی را معرفی کرده و آن، اقتصاد مردم‌سالاری دینی که متکی بر اراده مردمی تحت ولایت ولی امر است. در حقیقت مردم‌سالاری دینی فقط نظام سیاسی اسلام را تشکیل نمی‌دهد بلکه نظام اقتصادی اسلام هم جزئی از مردم‌سالاری دینی است. یعنی قالب و شکل برعهده مردم است و محتوا در فضای نرم‌افزاری دینی شکل می‌گیرد.

قنبرزاده گفت: برای حل معضلات راهش این نیست که اقتصاد را دولتی و یا به بخش خصوصی واگذار کنیم. اگر توانستیم اقتصاد را در اختیار عموم مردمی که به فعالیت اقتصادی علاقه دارند، قرار دهیم آن وقت به اقتصاد اسلامی دست پیدا کرده‌ایم.

وی درباره راهکارهای تحقق نظام اقتصادی اسلام تأکید کرد: برای تحقق نظام اقتصادی اسلام ضروری است نظام اقتصادی که به این شکل وجود دارد برچیده شود. متأسفانه 80 درصد جامعه یا کارگر هستند یا کارمند و این نشان می‌دهد ما هنوز به اقتصاد اسلامی دست پیدا نکرده‌ایم. در اقتصاد اسلامی باید اراده افراد بر سرنوشت اقتصاد حاکم باشد نه اینکه اراده افراد ثروتمند یا دولت حاکم شود. در اقتصاد اسلامی نباید دولت تصدی‌گر باشد.

این کارشناس اقتصادی گفت: وظیفه دولت در نظام اسلامی این است که نگذارد عده‌ای خاص به عنوان سرمایه‌دار حقوق همه ملت را به نفع خودشان مصادره کنند - «كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ - آیه 7 سوره حشر» - اگر بتوانیم نحوه و مدل مشارکت مردم در اقتصاد را به جامعه نشان دهیم و اینکه چگونه اقتصاد را مدیریت کنند آن وقت می‌توان گفت به اقتصاد اسلامی نزدیک شده‌ایم. این مدل نه در شرق وجود دارد و نه در غرب و فقط اسلام چنین مدلی را ارائه کرده است.

کد
گفت‌وگو از سعید امینی
انتهای پیام
captcha