آلبرت بغزیان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با ایکنا، با بیان اینکه پرداخت مستمری و تأمین حقوق بازنشستگان بخش قابل توجهی از هزینههای دولت را شامل میشود، گفت: با وجود اینکه تأمین حقوق و مزایای بازنشستگان باری بر دوش دولتهاست اما افزایش حقوق بازنشستگان به شعارهای انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس تبدیل شده و تأثیر مهمی بر جمعآوری رأی برای کاندیداها دارد و اینکه عملیاتی میشود یا خیر بحث دیگری است.
وی افزود: نظام تأمین اجتماعی کشور به هر حال متأثر از تورم است و تورم اجازه نداده این نظام به درستی کار کند، چون هرگاه حقوق بازنشستگان افزایش پیدا کرده و دولت منابع آن را در بودجه در نظر گرفته بلافاصله با افزایش تورم و پیشی گرفتن آن از درآمدها، صندوقهای تأمین اجتماعی با مشکل روبهرو شدهاند.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران ادامه داد: از سوی دیگر آفت تورم دولت را بر سر دو راهی کاهش سیاستهای حمایتی از بازنشستگان یا بدهکار شدن به صندوقهای بازنشستگی قرار داده است.
بغزیان با اشاره به افزایش سن بازنشستگی در برنامه هفتم و تبعات آن بر نظام تأمین اجتماعی گفت: تقویت نظام تأمین اجتماعی یکی از مطالبات رهبر معظم انقلاب است و اینکه در سیاستهای کلی برنامه هفتم بر آن تأکید شده و لذا افزایش سن بازنشستگی خیلی با این مطالبات سازگاری ندارد. درست است که جمعیت ایران به سمت پیری پیش میرود و از تعداد شاغلان جوان کاسته شده ولی اینکه دولت بخواهد با افزایش سن بازنشستگی شاغلان خود را حفظ کند، خیلی سیاست و راهکار درست و دقیقی نیست.
وی با اشاره به سیاست «رد دیون» که دولتها برای پرداخت بدهیهایشان به صندوقهای بازنشستگی بکار میگرفتند، اظهار کرد: اینکه دولتها به صندوقهای بازنشستگی به ویژه تأمین اجتماعی بدهکار هستند شکی نیست و برای اینکه دیونشان را تسویه سازند به آنها کارخانه یا شرکتهای را مانند شستا اعطا کردهاند، البته یکی از اهداف دولتها این بوده که سازمان تأمین اجتماعی بتواند هزینههای خود را تأمین و به افراد تحت پوشش خود سود و منفعت برساند ولی در اصل در هیچ کجای دنیا دولتها به این شیوه رد دیون نمیکنند.
این کارشناس اقتصادی با اظهار تأسف از اینکه شرکتهای زیرمجموعه تأمین اجتماعی به ابتداییترین شکل ممکن سرمایهگذاری انجام میدهند و فعالیت اقتصادی میکنند، گفت: اگر تأمین اجتماعی شیوه نوین سرمایهگذاری را میدانست قطعاً امروز مشکلات کارگری و بازنشستگی کشور حل میشد ولی به جای فرا گرفتن شیوههای نوین سرمایهگذاری به سمت بورسبازی سوق پیدا کرد و در نهایت عدهای خاص و سهامداران عمده را منتفع ساخت.
بغزیان بیان کرد: وقتی سازمان تأمین اجتماعی در کارآمدسازی شرکتهای تابعه خود و انجام فعالیتهای اقتصادی ناکام میماند، معلوم است دولت برای تأمین هزینههای این سازمان، سن بازنشستگی بیمهپردازان را افزایش میدهد تا بخشی از هزینههای صندوقهای بازنشستگی تأمین و مابقی را هم میگوید خدا بزرگ است. به عبارت بهتر چون مبتلا به نگاه روزمره شدهایم این نگاه در همه بخشها تسری پیدا کرده، در صورتی که راهکار در افزایش سن بازنشستگی نیست و این موضوع دور از عدالت است.
وی معتقد است، وقتی در دوره ثبات اقتصادی قرار داشته باشیم میتوان برروی پلههای نردبان پیشرفت و ترقی گام گذاشت اما وقتی شرایط اقتصادی متزلزل است خیلی نمیتوان به دوردستها و ارتفاع فکر کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: متأسفانه میان سازمان تأمین اجتماعی و جامعه تحت پوشش آن، انشقاق و شکافی به وجود آمده، طوریکه این سازمان به دلیل تصمیمات و برنامهریزیهای غیرصحیح و قانونگریزیهایی که انجام میدهد، مردم را از خود نمیداند و مستمریبگیران را وبال گردن تلقی میکند و حقوق ناچیزی را هم که پرداخت میکند از سر بازنشستگان زیاد میبیند. تا زمانیکه این نگاهها از بین نرود قطعاً نظام تأمین اجتماعی عادلانه و منصفانه نخواهد بود و رفاه به معنای واقعی کلمه در میان افراد تحت پوشش حاکم نمیشود.
بغزیان با تأکید بر این نکته که در راستای بهبود وضعیت مستمریبگیران و افراد تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی باید سهام شستا و دیگر شرکتهای بزرگ تابعه این سازمان میان جامعه هدفش توزیع شود، گفت: شستا و سازمانهای تحت مدیریت سازمان تأمین اجتماعی اثبات کردند که واگذاری شرکت و اعطای مجوز تأسیس شرکت شیوه خوبی برای پرداخت دیون نیست و بهتر بود دولتها از همان ابتدا بدهیهایشان را به صورت نقدی پرداخت میکردند، زیرا واگذاری شرکت یا مجوز تأسیس شرکت به خودی خود هزینهساز است، مثلاً هزینه بهروزرسانی تجهیزات و تأمین قطعات و مواد اولیه نیازمند پول است و وقتی سازمانی با مشکل پول و نقدینگی مواجه است، چطور میتوان انتظار داشت از پس پرداخت هزینههایشان برآید.
وی در پایان تأکید کرد: اگر میخواهیم نظام تأمین اجتماعی عادلانه و کارآمدی در برنامه هفتم داشته باشیم باید ابتدا تورم مهار شود، ثبات اقتصادی حاکم شود، نگاه روزمره کنار گذاشته شود و در نهایت مستمریبگیران و افراد تحت پوش بیمه تأمین اجتماعی را سهامدار کرد.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام