سلسلهمباحث تخصصی با عنوان کلی «فقر ذاتی انسان از منظر قرآن کریم و مقایسه آن با دیدگاههای فلسفی و علمی» در کلام حجتالاسلام والمسلمین عباداله فضلیانکاری، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، با همکاری شعبه ایکنای مازندران تهیه شده است که نخستین گفتار آن با موضوع معارف توحیدی به شرح ذیل است؛
شناخت فقر ذاتی انسان نه یک بحث صرفاً نظری، بلکه ضرورتی برای حرکت صحیح در زندگی است؛ زیرا انسان موجودی پویاست و هر حرکت آگاهانه، مبتنی بر شناخت خویش، نیازها، مبدأ و مقصد خواهد بود. آیه 15 سوره مبارکه فاطر «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ؛ ای مردم، شما همگی نيازمندان به خدا هستيد، تنها خداوند است كه بینياز و شايسته هرگونه حمد و ستايش است» مبنای این نگاه معرفی شده و این فقر به معنای وابستگی مطلق انسان به خداوند، در همه ابعاد وجودی او جریان دارد.
در آیه ششم سوره مبارکه انشقاق «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ؛ ای انسان، تو با تلاش و رنج بهسوی پروردگارت ميروی و او را ملاقات خواهی كرد» تبیین شد که هر چند انسان همواره در مسیر حرکت بهسوی خداست، اما همچنان ناشناختهترین موجود برای خود باقی مانده است. مکاتب مختلف، با جهانبینیهای متفاوت، تعاریف گوناگونی از انسان ارائه دادهاند، اما هیچ یک قادر به ارائه تصویری جامع و کامل نبودهاند.
سقراط، انسان را «حیوان ناطق» معرفی کرده، مارکس او را مجموعه روابط اجتماعی دانسته، فروید از کشمکش میان غرایز و تمدن سخن گفته، ویکتور فرانکل او را جستجوگر معنا معرفی کرده، داروین او را محصول تکامل طبیعی و استیون هاوکینگ مجموعهای پیچیده از قوانین فیزیکی توصیف کرده است. این دیدگاهها هر چند نگاهی بخشی به حقیقت دارند، اما به تنهایی نمیتوانند مبنای حرکت صحیح بشر باشند، چراکه نگرش صرفاً مادی، اهداف را محدود کرده و نگاه الهی، به تعبیر آیتالله جوادی آملی، با تعریف انسان بهعنوان «حیّ متأله»، مسیر او را جهتدار و کمالجو میکند.
فقر ذاتی انسان در قرآن، حقیقتی همگانی و گریزناپذیر است که همه انسانها، حتی پیامبران و اولیای الهی، در برابر خداوند به آن متصفاند. این فقر به معنای وابستگی کامل و بیمالکیتی حقیقی است؛ بهگونهای که انسان حتی بر حیات و قوای وجودی خود مالکیت مطلق ندارد. این وابستگی، محدود به مکان یا زمان خاصی نیست و در هر شرایطی استمرار دارد. همانگونه که شوری از نمک یا گرما از آتش جداییپذیر نیست، فقر ذاتی نیز از وجود انسان هرگز جدا نمیشود.
در جمعبندی این بحث باید گفت که پذیرش فقر ذاتی، انسان را بهسوی منبع بینیاز یعنی خداوند سوق میدهد و این همان مسیر حقیقی کمال است.
ادامه دارد ...
انتهای پیام