به گزارش ایکنا از مازندران، در ایام ماه محرم، سلسله مباحث «پرواز تا ملکوت» با موضوع «بررسی قصه کربلا» از سوی محمدهادی یداللهپور، دانشیار مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی بابل در قالب پادپخش (پادکست) با همکاری ایکنا منتشر شد.
در مبحث بیست و دوم «پرواز تا ملکوت» به آرایش نظامی، خطبه و استدلال امام حسین(ع) پیش از نبرد عاشورا و موضعگیری شجاعانه در برابر دشمنان کوفی پرداخته شده که خلاصه آن را میخوانیم و میشنویم.
صبح روز عاشورا، امام حسین(ع) پس از اقامه نماز با اصحاب، آنان را به صبر و شکیبایی سفارش کرد و خطبهای ایراد فرمود. تعداد یاران امام(ع) در نقلهای مختلف تاریخی متفاوت ذکر شده است. امام(ع) به ساماندهی آرایش نظامی پرداخت؛ زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر را در فرماندهی جناحین و پرچم را به حضرت عباس(ع) سپرد.
ایشان دستور داد خیمهها پشت سپاه و خندقی پر از نی و هیزم برای محافظت حفر و آتش زده شود تا جلوی حمله از پشت گرفته شود.
در طرف دشمن، عمر بن سعد فرماندهان بخشهای مختلف را معرفی کرد؛ سپاه به خیمههای امام حسین(ع) نزدیک شد و با آتش خندق روبهرو شدند. شبث بن ذوالجوشن با طعنه آتش را نشانه عذاب دانست، امام(ع) در پاسخ او را سزاوار جهنم دانست. مسلم بن عوسجه تصمیم به حمله داشت، اما امام(ع) راضی نشد که آغازگر درگیری باشد.
پس از استقرار دو سپاه، امام حسین(ع) بر مرکب سوار شد و با صدای رسا سخن گفت: مردم را به شناخت نسب خود فراخواند، یادآور شد که پسر دختر پیامبر(ص) و دارای فضایل خانوادگی است. او از دشمن خواست سخنانش را بشنوند و عذر بخواهد. قیس بن اشعث خواست او تسلیم شود، اما امام(ع) با قاطعیت رد کرد.
امام حسین(ع) سپس برخی از سران کوفی را خطاب قرار داد و به نامههای دعوتشان اشاره کرد، اما آنان همه چیز را انکار کردند.
در این میان یکی از افراد دشمن با گستاخی بهسوی خیمهها رفت و نفرین امام(ع) گریبانش را گرفت و در آتش خندق افتاد؛ تعدادی از طعنهزنندگان نیز گرفتار سرنوشت مشابه شدند. روایت با وعده ادامه ماجرا و صلوات بر پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) پایان یافت.
انتهای پیام