مسعود امجدیپور، اقتصاددان ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با ایکنا، درباره جایگاه بورس در برنامه هفتم و نقشی که میتواند در حوزه تأمین مالی داشته باشد، گفت: بازار سرمایه همیشه در تأمین مالی تأثیر داشته و خواهد داشت ولی بستگی به این دارد که چقدر به آن نقش داده شود. باید دید چه عدد و چه میزان از بودجه کل را برای تأمین مالی از طریق بورس در نظر گرفتهاند، اگر عدد بیش از حد بالا باشد طبیعتاً نمیتوان از این منبع استفاده لازم را برد اما اگر عددش خیلی بزرگ نباشد و معقولانه تلقی شود، قطعاً بازار سرمایه اثرگذار خواهد بود. به عبارت دیگر نباید تمام بار تأمین مالی را به بازار سرمایه تحمیل کرد بلکه باید به عنوان یکی از ابزارهای تأمین مالی در کنار دیگر ابزارها مورد استفاده منطقی قرار گیرد.
وی افزود: متأسفانه بازار سرمایه ایران به شدت سیاسی است و به هر حال دوستان هم سیاستمداران خوبی هستند و میدانند چگونه سیاستبازی کنند و از بازار سهام پول درآورند!
کارشناس اقتصادی با تأکید بر اینکه بازارهای موازی و نامولد را باید کور کرد، گفت: اگر میخواهیم بازار سرمایه به عنوان یک ابزار تأمین مالی مطلوب مورد استفاده قرار گیرد باید بازارهای موازی را تضعیف و به مرور زمان از بین برد. بازار سرمایه ذاتاً شفاف است و در آن سفتهبازی جایی ندارد ولی اگر سفتهبازی در بازار سرمایه رواج یابد قطعاً پول از آن خارج و به سمت بازارهای موازی و غیرمولد خواهد رفت. اگر بازارهای موازی تضعیف شوند و بورس به ریل فعالیت عادی خود بازگردد، قطعاً شاهد اثرگذاری بیشتر بورس در پنج سال آینده خواهیم بود.
امجدیپور انتشار اوراق را به عنوان یک ابزار نه چندان مطلوب در شیوههای رایج تأمین مالی محسوب کرد که میتواند به برنامه هفتم خدشه و صدمه وارد کند.
وی افزود: دوستانی که در آن بالا نشستهاند به خوبی میدانند انتشار اوراق قرضه با هیچ مبنایی سازگار نیست به ویژه با اقتصادی مثل اقتصاد ایران که متأسفانه رشد منفی داشته یا اگر هم مثبت بوده درصد آن اندک است. قرار نیست اوراق قرضه از محل سودی که به دست میآورد تسویه شود، چون وقتی رشد اقتصادی منفی است چه سودی نصیب دولت شده که بخواهد از محل سود، اوراق قرضه را تسویه کند و به همین دلیل انتشار اوراق، دولت را بیشتر بدهکار خواهد کرد.
اقتصاددان ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: به نظر من انتشار اوراق قرضه شبیه به دولتفروشی و امکاناتفروشی است چون مابهازای پولی که از طریق انتشار اوراق قرضه سرمایهگذاری میشود، سودی را عاید دولت نمیکند و دولت مجبور است اموالش، ساختمانهایش و نفت را بفروشد و حاملهای انرژی را گران کند تا سود مردم را بازگرداند؛ یعنی از جیب مردم برمیدارد و به خود مردم میدهد.
وی افزود: متأسفانه همیشه دولتها به سراغ راهحلهای دمدستی و موقتی رفتهاند و به دلیل تنبلی به دنبال راههای دیگر برای تأمین مالی نبودهاند. از سوی دیگر سرمایهگذاران راهی هم به غیر از خرید اوراق ندارند و با وجود اینکه میدانند پولشان کمارزش میشود، ولی چون دولت سودی را تضمین کرده، اوراق دولتی را خریداری میکنند.
این پژوهشگر اقتصادی گفت: یکی دیگر از موضوعات مهم این است که انتشار اوراق قرضه، هم دولتی را که بر سر کار هست بدهکار میکند و هم بار قابل توجهی از بدهیها را به دولت بعدی منتقل میکند و دولت جدیدی که روی کار میآید تمام فکر و ذکرش پرداخت سود و تسویه اوراق قرضه است. مثلاً در دولت آقای روحانی اوراق قرضه به عدد بالایی منتشر شد و قرض دولت ایشان را دولت آقای رئیسی پرداخت کرد و همین رویه هم تکرار میشود.
امجدیپور با اشاره به شیوه تأمین مالی از طریق نظام بانکی اظهار کرد: آنچه که مهم است و باید برروی تأکید شود این است که به هیچوجه بانکها نباید بنگاهداری کنند و مقام معظم رهبری بارها این را به صورت علنی حتی با لحن تند هم اعلام کردهاند.
وی با بیان اینکه بانکهای ما باید نظارتپذیر شوند، گفت: اگر قرار است نهاد بالادستی بر بانکها نظارت داشته باشد باید چم و خم اقتصاد را بداند و این را درک کند که عدم نظارت صحیح بر بانکها میتواند نظام بانکی را به سمتی ببرد که مانند سونامی بخشی از اقتصاد ایران را منهدم کند.
این کارشناس اقتصادی به ارائه پیشنهادی گفت: یکی از مزیتهای نظارتپذیر شدن نظام بانکی این است که بودجه و سرمایه در جای واقعی خود هزینه میشود. گاهی اوقات اتفاق میافتد سازمان برنامه و بودجه، منابعی را برای تقویت یا پیشبرد پروژهای در نظر گرفته، ولی آن منابع در جای دیگری که نامربوط است سرمایهگذاری شده و بیانضباطی مالی هم که در کشور مشاهده میشود به خاطر همین موضوع است.
امجدیپور ادامه داد: واقعاً نیازی نیست تعداد زیادی بانک در کشور فعالیت داشته باشند و بهتر است در برنامه هفتم راهکارهایی برای کاهش تعداد بانکها و متمرکز شدن سرمایههایشان اندیشیده شود و به صورت نظارتشده این سرمایهها تخصیص پیدا کند.
وی با بیان اینکه حکمرانان و دولتمردان باید معقولانه بودجهنویسی و پروژه تعریف کنند، تأکید کرد: حکمرانان باید انتظارات مردم از دولت و انتظارات دولت از مردم و به طور کلی انتظارات از کشور را معقولانه تنظیم کنند. اگر دولت معتقد است برای پیشبرد یک پروژه میتواند با حداقل مبلغ سرمایه مورد نیاز را جذب کند به هیچوجه برای خودش تعهدات چند همتی ایجاد نکند. به عبارت بهتر دولت با نگاه به جیب خود دخل و خرجش را تنظیم سازد نه اینکه با هدف رأی آوردن بریز و بپاش کند.
اقتصاددان ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان تأمین مالی از طریق سرمایهگذاری خارجی را در پیشبرد برنامه هفتم خیلی مؤثر و مفید دانست و در این رابطه گفت: ایران باید به تعهداتش در عرصههای بینالمللی عمل کند، یعنی به توافقنامه 25 ساله با چین و تواققنامه 20 ساله با روسیه و دیگر توافقنامههایی که با کشورهای مختلف امضا کردهایم واقعاً عمل شود. این کشورها برای سرمایهگذاری در ایران تمایل دارند و فقط کافی است چارچوبها را به هم نزدیک کرد و لازم است در جاهایی اغماض شود و در جاهایی هم محکم ایستاد. سرمایهگذاری خارجی طی سالهای گذشته مهجور مانده، درصورتیکه فضای بینالمللی برای افزایش سرمایهگذاری در ایران آمادگی دارد و بسترهای امضای معاهدات و قراردادهای بلندمدت با کشور فراهم است.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام