حجتالاسلام والمسلمین عباداله فضلیانکاری، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در گفتار سوم از سلسلهمباحث تخصصی با عنوان «فقر ذاتی انسان از منظر قرآن کریم» با تأکید بر آیه شریفه «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَیٰ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَیٰ» به بررسی پیوند میان «استغناء» و «طغیان» پرداخته و ارتباط آن را با آیه 15 سوره مبارکه فاطر «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» مورد واکاوی قرار داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانیم:
همانطور که قبلاً اشاره کردم یک رابطهای بین معرفت و فقر ذاتی وجود دارد؛ به این صورت که هرچه انسان آگاهتر و بامعرفتتر باشد از منظر قرآن کریم فقیرتر و محتاجتر نسبت به خداوند خواهد بود و بالعکس هرچه جاهلتر و ناآگاهتر باشد، احساس بینیازی و استغناء در او بیشتر خواهد بود. همانطور که معرفت و شناخت ما را به فقر وجودی و نیاز ذاتیمان میرساند؛ استغناء و احساس بینیازی هم ما را به سرکشی نسبت به فرامین الهی میرساند. بنابراین تأمل بیشتر درباره پیوند میان احساس بینیازی و طغیان برای رسیدن به مقصد و حرکت درست در این زمینه ضروری است.
بیشتر بخوانید؛
قرآن بارها نسبت به خطرات غرور، خودبینی و خودبسندگی هشدار داده است. آیه ششم و هفتم سوره مبارکه علق «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى؛ چنين نيست كه انسان حقشناس باشد مسلما طغيان میكند.» و «أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى؛ به خاطر اينكه خود را بینياز ميبيند!» بهصراحت ارتباط و پیوند میان «دیدنِ خود در حالت استغناء» و «طغیان» را بیان میکند. فهم این ارتباط و پیوند برای تحلیل رفتار فردی و اجتماعی و تدوین راهبردهای اخلاقی و تربیتی در جوامع معاصر اهمیت دارد.
از این رو، برای کشف زوایای پنهانِ ارتباط میان «استغناء» و «طغیان» و نیز بررسی رابطه بین آیات ۶ و ۷ سورهٔ مبارکهٔ علق «أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى؛ به خاطر اينكه خود را بينياز ميبيند!» و «إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى؛ مسلما بازگشت همه به سوی پروردگار تو است.» با آیهٔ ۱۵ سورهٔ مبارکهٔ فاطر، تأملی عمیقتر در این آیات ضروری مینماید.
۱. مفاهیم کلیدی
استغناء و طغیان در قرآن تعریف استغناء
در این مقاله، استغناء به معنای طلب و احساس بینیازی از خداوند و تکیهگاه انگاشتن خود یا مادیات مثل ثروت، قدرت، دانش تعریف میشود. استغناء همان احساس و یا توهم بی نیازی از غنی بالذات است که در عمل و واقع امکان ندارد چراکه همه ما چه بخواهیم و چه نخواهیم متکی و وابسته و محتاج دائم به خداوند هستیم. پس «استغناء» یک فرآیند درونی (احساس + ادعا) است، نه صرفاً یک وضعیت عینی. از این رو قرآن کریم خداوند متعال را «غنیّ بالذات» معرفی میکند و انسان را موجودی فقیر و محتاج خدا میداند که این مهم در آیه 15 سوره مبارکه فاطر اشاره شده است.
تعریف طغیان
طغیان به معنای خروج از حدود الهی، خودمحوری مطلق، و رفتارهای عنادآمیز علیه حق و فطرت است؛ مصادیقش از سرکشی و سرپیچی اخلاقی تا ادعای ربوبیت و سلطهطلبی گسترده را دربرمیگیرد که شاهد این مطلب آیه 24 سوره مبارکه نازعات«فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى؛ و گفت من پروردگار بزرگ شما هستم!»
۲. پیوند استغناء و طغیان در قرآن کریم
آیات متعدد نشان میدهد که استغناء زمینهساز طغیان است. آیات (۶-۷) سوره مبارکه علق(در بالا ذکر شد) رابطه علت و معلولی را کوتاه و روشن بیان میکند؛ انسان هنگامی که خود را بینیاز بپندارد، به طغیان میگراید. داستانهای قرآنی مانند قارون و فرعون نمونههای عینی پیوند میان استغناء و طغیان است که در آن ثروت، قدرت یا حتی دانش هنگامی که منشأ الهی آن نادیده گرفته شود، موجب خودستایی و خودبینی و سرانجام طغیان میشود.
۳. تحلیل روانشناختی پیوند میان استغناء و طغیان
استغناء و احساس بی نیازی منشأ خودبسندگی، خودبینی، تکبر، و کاهش تواضع میشود. همان طور که خودبسندگی واقعی موجب رشد انسان میشود از منظر روانشناسی اجتماعی و فردی، خودبسندگی کاذب منجر به انکار محدودیتها و افزایش ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی است.
توهم بینیازی، پردهای بر قلب انسان میکشد و او را از درک وابستگی ذاتی خود به خدا غافل میسازد. این همان «غفلت» است که در روایات به عنوان مرگ قلب یاد شده است.
طغیان نشانه فراموشی فقر وجودی و غفلت از وابستگی به خالق و خودبسندگی است. قرآن نشان میدهد که نزدیکشدن به خدا انسان را نه به «استقلال و خودبینی» بلکه به شناسایی و پذیرش وابستگی بیشتر به خالق عالم هستی راهنمایی میکند سوره مبارکه ذاریات آیه 56 «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ؛ و من جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند(و از این طریق تکامل یابند و به من نزدیک شوند).» و آیه 57 «مَا أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ؛ هرگز از آنها نمیخواهم که به من روزی دهند، و نمیخواهم مرا اطعام کنند.» و آیه 58 «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ؛ خداوند روزی دهنده و صاحب قوت و قدرت است.»
۴. عوامل تقویتکننده احساس بینیازی و راهکارهای قرآنی برای مقابله با آن
۱-۴. عوامل اجتماعی تقویتکننده استغناء
جامعهای که مصرفگرایی و مادیگرایی را ترویج میکند، انسان را به سمت توهم خودکفایی سوق میدهد. نظامهای فکری انسان محور که عقل و اراده انسان را بی نیاز از دین میدانند، زمینهساز غرور جمعی میشوند. نظامهای آموزشی سکولار که بدون توجه به نقش خدا صرفا بر تواناییهای بشری تأکید میکنند نیز در این امر نقش دارند. رسانههایی که سبک زندگی مبتنی بر خودشیفتگی و بی نیازی از معنویت را تبلیغ میکنند نیز از عوامل مؤثرند.
قرآن کریم تذکر و یادآوری به نقش خدا در نعمتها: آیه 53 سوره مبارکه نحل«وَمَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ؛ آنچه از نعمتها داريد همه از ناحيه خداست، سپس هنگامی كه ناراحتیها به شما میرسد او را میخوانيد.» توصیه به تواضع در آیه 37 سوره مبارکه اسراء؛ «وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا؛ روي زمين با تكبر راه مرو، تو نميتوانی زمين را بشكافی و طول قامتت هرگز به كوهها نميرسد؟» راه مقابله را نشان میدهد.
۲-۴. عوامل فردی تقویتکننده استغناء
الف) ترک تفکر و تدبر
انسان با تفکر در عظمت هستی و محدودیتهای خود به فقر ذاتی خویش پی میبرد، اما غفلت از این تأملات، او را به سمت خودبزرگبینی و خودبسندگی میکشاند.
قرآن کریم مدام ما را توصیه به تفکر و تدبر و تعقل میکند و با عباراتی مانند افلا یتدبرون، افلا یعقلون به اندیشه وامیدارد، خداوند با تأکید بر تفکر در آیه 190 سوره مبارکه آل عمران میفرماید: «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ؛ مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و رفت شب و روز، نشانههای (روشنی) برای صاحبان خرد و عقل است.»
ب) ترک عبادت و بیتوجهی به خالق
عبادت، یادآوری دائمی وابستگی و فقر ذاتی انسان به خداست. کسی که نماز، دعا و ذکر را ترک کند، به تدریج احساس استغناء میکند.
قرآنی در این باره بر ذکر و نماز؛ در آیه 14 سور مبارکه طه «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي؛ من الله هستم، معبودي جز من نيست، مرا پرستش كن و نماز را برای ياد من به پادار.» و دعا و تضرع؛ در آیه 186 سوره مبارکه بقره«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ؛ و هنگامی كه بندگان من از تو درباره من سؤال كنند بگو من نزديكم! دعاي دعا كننده را به هنگامي كه مرا ميخواند پاسخ ميگويم، پس آنها بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا راه يابند (و به مقصد برسند).» تأکید دارد.
ج) غرور ناشی از موفقیتهای مادی
ثروت، قدرت و دانش اگر با خودبینی همراه باشد، انسان همانند قارون و فرعون دچار توهم بینیازی از خالق هستی و خودبسندگی و سرانجام طغیان میشود. و راهکار قرآنی؛ در آیه 7 سوره مبارکه ابراهیم «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ (همچنين) بخاطر بياوريد هنگامي را كه پروردگارتان اعلام داشت كه اگر شكر گزاري كنيد (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر كفران كنيد مجازاتم شديد است!» شکرگزاری بر نعمتها ذکر شده است.
۵. مکانیسم تبدیل استغناء به طغیان
مرحله اول: احساس بینیازی؛ فرد یا گروه خود را مستقل و بینیاز میپندارد.
مرحله دوم: خودبینی و تکبر؛ پذیرش نظرات خود بهعنوان قطعی و نفی نقدپذیری.
مرحله سوم: کنش طغیانی؛ سرپیچی از حدود اخلاقی و شرعی، تحمیل سلطه یا انکار حقایق دینی و انسانی.
این فرایند میتواند تسریع شود وقتی مؤسسات اجتماعی مقام، ثروت یا علم را به منزلهٔ معیار ارزش مطلق بشناسند.
۶. راهکارهای کلی برای زدودن توهم استغناء
۱-۶ یادآوری فقر ذاتی: آیاتی، چون «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ» در آیه 15 سوره مبارکه فاطر که انسان را به تواضع و بازشناسی نیازمندی به خدا فرا میخواند.
۲-۶ توجه به مرگ و قیامت که در آیه 185 سوره مبارکه آلعمران «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ؛ هر كس مرگ را ميچشد و شما پاداش خود را بطور كامل در روز قيامت خواهيد گرفت، پس آنها كه از تحت جاذبه آتش (دوزخ) دور شدند و به بهشت وارد گشتند نجات يافته و به سعادت نائل شده اند، و زندگي دنيا چيزي جز سرمايه فريب نيست!» به آن اشاره شده یاد مرگ ذوب کننده و از بین برنده هوای نفس و خودبینیها است.
۳-۶ مطالعه سرنوشت مستکبران تاریخ: قرآن کریم در آیه 69 سوره مبارکه نمل «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ؛ بگو در زمين بگرديد و بنگريد فرجام گنهپيشگان چگونه بوده است» ما را توصیه میکند تا سرگذشت و سرنوشت گذشتگان را فراگیریم.
۴-۶ معاشرت متواضعانه با مومنین؛ در آیه 88 سوره مبارکه حجر «لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ؛ (بنابراين) هرگز چشم خود را به نعمتهای (مادی) كه به گروههایی از آنها (كفار) داديم ميفكن، و به خاطر آنچه آنها دارند غمگين مباش و بال و پر خود را برای مؤ منين فرود آر.»
۵-۶ انفاق و کمک به نیازمندان در آیه 103 سوره مبارکه توبه «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛ از اموال آنها صدقهای (زكات) بگير تا به وسيله آن آنها را پاكسازی و پرورشدهی، و به آنها (هنگام گرفتن زكات) دعا كن كه دعای تو مايه آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است.» را از عوامل حفظ تواضع برمیشمارد تا فقر ذاتی خود را درک کند.
۷. تشخیص و شاخصهای استغناء در عصر مدرن
الف) شاخصهای فردی
۱- توهم خودکفایی علمی و تکنولوژیک: اعتقاد به اینکه پیشرفتهای علمی و فناوری به تنهایی میتوانند تمام مشکلات بشر را حل کنند، بدون توجه به نقش هدایت الهی و اخلاقیات. این نوع نگرش که «علم جای دین را گرفته» میتواند انسان را به استغناء و طغیان بکشاند.
۲- بیاعتنایی به معنویت: کاهش توجه به امور معنوی و تمرکز صرف بر موفقیتهای مادی، موجب دوری از خداوند و نادیده گرفتن قدرت الهی در زندگی و خودبینی و خودبسندگی در انسان میشود.
۳- غرور ناشی از موفقیتهای شخصی: باور به اینکه دستاوردهای فردی صرفاً حاصل تلاش و استعداد شخصی است، بدون توجه به نقش خداوند و لطف الهی میتواند انسان را به توهم بی نیازی به پیش ببرد
ب) شاخصهای اجتماعی
۱- فرهنگ مصرفگرایی افراطی: ترویج سبک زندگی مبتنی بر مصرف بیرویه و لذتجویی مادی که انسان را از ابعاد معنوی وجودش غافل میکند.
۲- ارزشگذاریهای نادرست در جامعه: تبلیغ و تقدیر از ثروت و موفقیتهای مادی به عنوان تنها معیار ارزشگذاری افراد در جامعه میتواند انسان را به توهم بی نیازی بکشاند.
۳- حاشیهرانی معنویت در جامعه: حذف یا کمرنگ کردن نقش دین و معنویت در عرصه عمومی و سیاست گذاریهای کلان جامعه و همچنین اعتقاد به محوریت مطلق انسان در جهانبینی، به گونهای که نقش دین و خداوند در هدایت و تدبیر امور جهان نادیده گرفته میشود.
قرآن کریم استغناء را بهعنوان محرکی مهم برای طغیان معرفی میکند؛ توهم بینیازی، خواه در بعد فردی خواه اجتماعی، انسان را از مرجعیت الهی و حقایق فطری جدا میسازد و او را به سمت خروج از حدود راهنمایی میکند. مقابله با این پدیده مستلزم پیگیری راهکارهای قرآنی و تطبیق آنها با شرایط معاصر است: افزایش آگاهی دینی و معنوی، تقویت شکرگزاری و عبادت، و اصلاح ساختارهای اجتماعی و آموزشی تا فرهنگ تواضع و مسئولیتپذیری جایگزین فرهنگ استغناء و برتریجویی شود.
ادامه دارد ...
انتهای پیام