حجتالاسلام والمسلمین علیرضا سبحانینسب، مدیر نشر جمال، در گفتوگو با ایکنا درباره پویشهای کتابخوانی گفت: این پویشها کمک میکند تا اهل مطالعه با انگیزه بیشتری کتاب بخوانند و در این راستا نیز به تناسب نوع انتخاب کتاب، سازوکارهای پخش و مشوقهای مطالعه توفیقهایی داشتهاند، اما در مجموع این موفقیتها را میتوان مثبت ارزیابی کرد، زیرا این پویشها روی کتابهای جذابی که در چند دهه اخیر چاپ شده، سرمایهگذاری کردهاند و اغلب این آثار نیز کتابهای خوبی به شمار میروند.
وی با بیان اینکه هر یک از این پویشها با طعم خاصی اجرا میشوند، اما به دنبال این هستند که میزان مطالعه را در میان مخاطبان خود افزایش دهند، افزود: نقش پویشها در رشد کتابهای مورد نظر قابل توجه بوده و باعث شدهاند کتابها بهتر دیده و خوانده شوند و بازخوردهایی که از مخاطبان دریافت شده نیز مثبت بوده است.
سبحانینسب در ادامه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا نباید در کنار این پویشها اقدامات زیرساختی انجام شود و این پویشها مسکنی بیش نیستند، بیان کرد: مطمئناً ما مشکل زیرساختی مطالعه داریم و بخشی از این مشکل مربوط به مسئولان کشور است که در میان آنها مسئولی که اهل مطالعه باشد و هم میزان داناییاش به طور مرتب ارتقا یابد و هم برنامهریزی داشته باشد تا با تشویقها مطالعه به صورت عمومی و مطالبه ملی درآید، اندک است یا وجود ندارد. روشن است که اکنون به همان میزانی که مشکل مطالعه داریم، مشکل مدیریت فرهنگی نیز داریم و اکنون سیستمهای اداری ما از فقر نادانی و ناتوانی رنج میبرند که این امر در آموزش و پرورش جدی است، زیرا سپردن کارها به کسانی که در زمینه مورد نظر هیچ تخصص و دانایی کافی ندارند، کاملاً مشهود است.
برنامهریزیهای کشور داناییمحور و شایستهمحور نیست
اغلب برنامهها و برنامهریزیهای کشور داناییمحور و شایستهمحور نیست؛ از این رو کسی باور ندارد که اگر مطالعه و داناییاش بیشتر باشد، برای کشورش مفیدتر خواهد بود. وقتی چنین حسی وجود ندارد، نباید انتظار بهبود وضعیت مطالعه و فرهنگ را در کشورمان داشته باشیم
این ناشر تصریح کرد: اینکه زیرساختهای ما ضعیف است، تردیدی در آن نیست، اما چه باید کرد. بزرگترین آن این است که باید از تغییر سیاستهای اصلی مدیریتی کشور شروع شود. اغلب برنامهها و برنامهریزیهای کشور داناییمحور و شایستهمحور نیست؛ از این رو کسی باور ندارد که اگر مطالعه و داناییاش بیشتر باشد، برای کشورش مفیدتر خواهد بود. وقتی چنین حسی وجود ندارد، نباید انتظار بهبود وضعیت مطالعه و فرهنگ را در کشورمان داشته باشیم.
وی درباره جریانساز بودن این پویشها گفت: در رابطه با کتابهایی که اغلب پویشهای کتابخوانی کار کردهاند، حرکت و جریان خاصی در آنها دیده شده است، گاهی توقع از پویشها حرکتهای بسیار گسترده و جدی است، شاید همه کتابها دارای ظرفیت یکسان نباشند و یا از حیث جغرافیایی و زمانی نیز در همه زمانها وضعیت اقتصادی مخاطبان یکسان نباشد و یا فضای سیاسی کشور میتواند در این امر دخیل باشد و همه اینها دست به دست هم میدهد که انتظارمان را از پویشها نسبی قرار دهیم.
سبحانینسب به انتخاب کتابها در پویش کتابخوانی اشاره کرد و افزود: من از همه پویشها اطلاع ندارم، اما از پویشهایی که میشناسم مانند روشنا، در ابتدا کتابها به صورت گروهی مطالعه میشود و کتابهای کاندیدا به تناسب امتیازی که داده میشود، وارد این پویشها میشوند و گاهی مواقع کارشناسان در امتیاز دادن به یک کتاب، دچار خطاهای ذهنی میشوند و اثری را که به آن و یا نویسندهاش علاقهمند بودند، باعث شده که امتیاز درستی ندهند. به عنوان مثال به نوع ادبیات آن، ساختار، محتوا، فرم و ... توجه نکنند و در واقع حضور ذینفعان در انتخاب کتاب، باعث انحراف از یک کتاب خوب به کتاب ضعیف شود.
تجربیات پویشهای کتابخوانی تجمیع شود
وی تصریح کرد: آنچه در این کتابها مورد غفلت واقع شده، تجمیع نشدن تجربیات پویشهای کتابخوانی است که در انتخاب کتاب، مخاطبان، ترویج و چاپ کتابها نقش دارند و این تجمیع تجربیات میتواند اتفاق مبارکی در عرصه کتاب و کتابخوانی باشد.
این ناشر ارتقای ذائقه مخاطبان را مورد تأکید قرار داد و گفت: دستاندرکاران پویشهای کتابخوانی، براساس کارهای موجود در بازار تصمیمگیری میکنند که چه کتابی را انتخاب کنند و یکی از مباحثی که در پویشها دنبال میشود این است که این پویش منجر به ارتقای سطح آگاهی و ذائقه ادبی و ... شود، البته پویشها میتوانند با همین هدف به انتشار کتاب بپردازند. هر چند اگر پویشها وارد عرصه انتشار کتاب شوند، دچار آسیبهای زیادی خواهند شد، اما اگر بتوانند برنامهریزی دو سالهای انجام داده و سفارش انتشار اثر مناسب را به ناشرانی همچون سوره مهر، نشر معارف، جمال، امیرکبیر، کتابستان و ... بدهند، میتوان انتظار تغییر ذائقه مخاطب را نیز داشت.
وی ادامه داد: برنامهریزی درازمدت پویشهای کتابخوانی میتواند با استراتژی بلندمدت همراه باشد و بتوان با سفارش اثر، ادبیات مورد نظر را با انتشار آثار فاخر تقویت کرد که امیدواریم این پویشها بتوانند اتفاقات مهمی را رقم بزنند. متأسفانه پویشهایی را هم در میان پویشهای خوب کتابخوانی شاهدیم که برای تغییر ذائقهها ایجاد میشود. گاهی عنوان پویش کتابخوانی را ندارند و به صورت حرکتهای خزنده در قالب گروههای فضای مجازی، گعدهها و ... شکل میگیرند.
بیست ساله آینده را ترسیم کنیم
متأسفانه مجموعه آموزشی کشور را چند موسسه آموزشی میلیاردی مدیریت میکنند و وزارت آموزش و پرورش را به سمت کنکور و کنکور را به سمت کتابهای خودشان سوق میدهند و اکنون تستزنی به پایههای دبستان رسیده است و سیستم آموزشی به گونهای شده که اگر در این عرصه ورود نکنند تصورشان این است که دچار نقص هستند
سبحانینسب تصریح کرد: پیچ ذائقهسازی دست دولتمردان و کسانی است که میتوانند جلوی پولدارهای پولساز فرهنگی را بگیرند و به نظر میرسد داعیه این امر را ندارند و همین مؤسسات پولدار هستند که ذائقهها را تغییر و یا شکل میدهند. میتوانیم بگوییم که نظام نشر ما به میزان کافی در هدایت ذائقهها، قلمها و ناشران استراتژی ندارد. در بسیاری از موارد به جای اینکه استراتژیهای درستی تعریف شود، مجموعههایی ایجاد میشود که چهار، پنج سال بودجه دریافت میکنند و با وجود اینکه کارهای خوبی انجام میدهند با رفتن مدیر آن مجموعه این کارها و اقدامات نیز برچیده میشود. از این رو نظام نشر کشورمان نیازمند افراد فکوری است که برای بیست سال آینده کشور ژانر به ژانر، مخاطب به مخاطب، در حوزه ادبیات آموزشی، داستانی، شعر و ... برنامه و چشماندازی ترسیم کند تا بدانیم میخواهیم بیست سال آینده به چه نقطهای برسیم.
وی یادآور شد: متأسفانه مجموعه آموزشی کشور را چند مؤسسه آموزشی میلیاردی مدیریت میکنند و وزارت آموزش و پرورش را به سمت کنکور و کنکور را به سمت کتابهای خودشان سوق میدهند و اکنون تستزنی به پایههای دبستان رسیده است و سیستم آموزشی به گونهای شده که اگر در این عرصه ورود نکنند تصورشان این است که دچار نقص هستند؛ بنابر این بخشی از سیستم آموزشی کشور با این چند مؤسسه پولدار هدایت میشود و بقیه آن نیز رهاست. اکنون همین مؤسسهها به عرصه ادبیات نیز ورود کردهاند و آنها به فکر سوداگری فرهنگ هستند و تعدادی از آثار ترجمهای را از آن سوی مرزها وارد و ترجمه میکنند و در دسترس نوجوانان و جوانان قرار میدهند. یکی بیلبردهای جاده تهران-قم را خریداری کرده و تبلیغ میکند و دیگری در شبکههای متعدد تلویزیونی و ... تبلیغ میکند و ذائقه مخاطبان ما را با ترویج سبک زندگی غربی نظیر اباحهگری، همجنسگرایی، بیاحترامی به والدین و معلمان، ازدواج سفید و ... تغییر میدهند. امروز وضعیت باید درست شود و یک متولی برای تعیین چارچوب داستانی دارای مجوز داشته باشیم و مترجمها بدانند چه آثاری را میتوانند ترجمه کنند.
سبحانینسب تأکید کرد: پویشها باید تقویت شوند و با همافزایی بتوانند قدری سامان بهتری بیابند. متأسفانه ناشران بومیکار مورد حمایت قرار نمیگیرند و اکنون با ترجمههایی که منتشر میشود تمام مؤلفان به تدریج از بین رفتهاند و به محاق میروند یا انگیزه خود را برای نوشتن از دست میدهند و بیان میکنند که صرفهای برایشان ندارد.
انتهای پیام