به گزارش ایکنا، نشست «بازنگری در فوران آوایی و جاذبههای شنیداری قرآن به مثابه معجزه» با سخنرانی زهرا اخوان صراف، استاد حوزه و دانشگاه دوشنبه 21 فروردینماه در دانشگاه مفید برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
عموما شنیدن قرآن را بیشتر به فهم و تدبر در آیات و تاثر از محتوا پیوند میزنند در حالی که این یک جنبه از تاثیر شنیدن قرآن است و از این نظر یعنی از نظر تاثیرپذیری فرقی میان قرائت و سماع نیست در حالی که اکنون تکیه بر سماع است. در این بحث به وجه اصیل گوش سپردن به آیات و اعجاز نهفته در آن توجه شده است. بحث به دنبال این است نشان دهد با اینکه قرآن میتوانسته نوشتار یا گفتار باشد ولی اصالت با وجه شنیداری است تا از این رهگذر بر جاذبه اعجازگون تلاوت و ترتیل تاکید کند و بر ضرورت احیای این وجه اعجازی تکیه کند.
اهمیت بحث مشخص است. ما در این بحث از اصیلترین وجه اعجاز قرآن پرده برمیداریم و به دنبال این هستیم که ظرفیت این نهاد را در تاثیر فعال کنیم چراکه قرآنپژوهی مدرن تمام انرژی جویندگان را در نزاعهای شبه علمی میمکد و توانی برایش نمیگذارد تا بر مشارکت با این پیام الهی تمرکز کنند.
نکته بعد اینکه لحن و آوای قرآن دو وجه دارد یکی وجه ریتمیک بودن و جذابیت وزن موسیقیایی قرآن است که شگفتی مربوط به فعل گوینده است یعنی گوینده اینطور صحبت کرده است. درست مثل زمانی که یک موسیقی را از روی نت تحلیل میکنیم. این مربوط به فعل گوینده است. این شگفتی خیلی فرق دارد با شگفتی که حین اجرا ظاهر میشود و آن به تاثیر آوای قرآن در نفوس برمیگردد یعنی در انفعال شنونده پس از اجرای آیات قرآن جلوه میکند. این بخش دوم مورد بحث ما است.
اساتید ما از جمله مرحوم معرفت میگفتند که اعجاز قرآن حسی و لمسی است ولی ما از اول تاکنون بر اعجاز قرآن استدلال کردیم در حالی که این اعجاز زمانی اثر دارد که لمسش کنیم. ما میگوییم قرآن این ویژگیها را دارد و به خاطر همین معاصران قرآن اذعان کردند این کلام بشر نیست ولی این اعجاز را لمس نکردیم. به همین خاطر من عمدهترین شاهدی که باید بیاورم وجه لمسی است یعنی یا خود شخص این مسئله را تجربه کرده باشد یا تجاربی که دیگران نقل کردند را ذکر کنیم.
من ابتدا وجه نظری بحث را بیان میکنم. اگر بخواهیم برای اثبات اصالت وجه شنیداری قرآن دلیلی اقامه کنیم اولین دلیل خود قرآن با بسامدی است که واژه سمع در قرآن دارد. از نظر قرآن، غایت قرآن که آیه و تذکر است با شنیدن حاصل میشود. از نظر قرآن درک برخی آیات فقط برای آنهایی که گوش شنوا دارند امکانپذیر است. همچنین گوش کردن از عوامل زمینهساز رستگاری در قرآن است. به فرموده قرآن جهنمیان بر نشنیدن خود حسرت میبرند و عرضه میکنند: «وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ».
از نظر قرآن سمع با وعی است که اثر دارد چون میفرماید: «لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ». از نظر قرآن شنیدن موثر قرین اندیشه است. به فرموده قرآن اجنه در بازنمایی تجربه خود از قرآن بر سمع تاکید میکنند: «وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ». از نظر قرآن شنیدن مقدمه باور است. از نظر قرآن عدم پذیرش از انبیا و نافرمانی از آنها دلیلش نشنیدن است. از نظر قرآن استماع قرآن درهای رحمت را میگشاید: «وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ».
من به همین اندازه از آیات بسنده میکنم. پیامبر(ص) نیز فرمودند تلاتکننده و گوشدهنده به قرآن در پاداش برابر هستند. خود ایشان مشتاق شنیدن قرآن بودند. نقل شده است به ابن مسعود گفتند قرآن بخوان، دوست دارم آن را از دیگری بشنوم.
لزوم استماع قرآن و سکوت در برابر آن آنقدر در روایات تاکید شده است که در فقه به صورتهای مختلف واجب شمرده شده است. به عنوان مثال جهر به قرائت از بایستههای این آیین است که هم خود شخص قرآن را میشنود و هم مستمعان میشنوند. در سنت عرفانی هم سماع قرآن برترین شیوه معرفت خداوند است. صوفیه قرآن را حقیقت مطلق میدانستند و از استماع آن بسیار متاثر میشدند. همچنین تلاوت قرآن سلاح محکمی بوده که علیه رقبای خودشان استفاده میکردند و موثر واقع میشد. مضاف بر اینکه صوت خوش قرآن نقش اساسی در دریافتهای عرفانی داشته است.
اگر شما به نحوه اسلام آوردن اولین مسلمانان توجه کنید درمییابید که این افراد به مناسبت معارفی که دریافت کردند به پیامبر(ص) ایمان نیاوردند چون وقتی اینها ایمان آوردند این معارف سامان نگرفته بود یا نهادینه نشده بود بلکه آن جماعت با زبان حیرتانگیز قرآن متحول شدند و به ساحت دیگری درآمدند. از این جهت است که خود پیامبر(ص) به صوت حسن در تلاوت قرآن تاکید داشتند و برخی مفسران موسیقی قرآن را عامل طراوت بهشتیان دانستند.
در مطالعه قرآن به عنوان کتاب عادی ضرباهنگ و جلوههای لحنی آن آشکار نمیشود. برای همین است که خاورپژوهی که قرآن را بررسی میکند جزئیات تامل برانگیز آیات را درک نمیکند و از نظر یک مطالعهکننده بیرونی این جزئیات ملال آور و حشو است. اتفاقا همین خصوصیات کار را برای قاری آسان میکند و به شنونده کمک میکند متن را بهتر بفهمد کما اینکه برای مسلمانان این ویژگیهای موسیقایی قابل توجه و به مثابه معجزه بوده است. قبول اینکه قرآن متنی برای تلاوت است نه فقط از لحاظ نظری بلکه از لحاظ زیباشناختی هم حائز اهمیت است و اگر این مطلب را بپذیریم گام مهمی در مطالعات قرآن برداشتیم.
انتهای پیام