سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفتهای که گذشت مطالب متعددی منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را بررسی میکنیم.
اول بیحجابی زنهاست، بعد بیغیرتی مردان
نرگس اصلانگیر، مدرس حوزه علمیه خواهران:
درست است که باید مسئله حجاب را از حالت حکومتی، امنیتی و قضایی به فاز فرهنگی و اجتماعی برد ولی به این معنا نیست که حکومت نباید هیچ کاری داشته باشد. باید جنبههای فرهنگی و اقناعسازی صورت بگیرد و هر کس موظف است در جایگاه خودش این کار را بکند چه آموزش و پرورش و چه دانشگاه، رسانهها و ... از آن طرف هم حکومت باید پشتیبان این قضیه باشد. باید یک الزاماتی هم باشد و اینطور نباشد که جامعه رها باشد چون قضیه حجاب پاشنه آشیل خیلی از مسائل است. حجاب تازه نقطه شروع است و به تبع آن خیلی مشکلات دیگر پیش خواهد آمد و خیلی حریمها شکسته میشود. بنابراین الزام قانونی امر لازمی است. اگر یکسری الزامات جواب دهد به همان بسنده میشود ولی اگر جواب نداد باید اقدامات بعدی ادامه داشته باشد. پشت این قضیه خیلی مسائل است. اول بیحجابی زنها است، بعد نوبت به بیغیرتی مردان، متزلزل شدن نظام خانواده و افزایش فرزندان نامشروع میرسد و به این صورت کل جامعه رو به انحطاط میرود.
۷۹ درصد مردم اهل قرائت قرآن هستند
محمدباقر صدقی، معاون ارتباطات مؤسسه مبنا:
براساس پیمایش صورت گرفته در برخی موضوعات نتایج جالبی به دست آمده است مثلا در بحث توکل به خدا در زندگی ۸۸/۴ درصد، توسل به ائمه ۷۲/۱، اعتقاد به آسمانیبودن قرآن، ۸۶/۹، اعتقاد به امام زمان(عج) ۷۵ درصد و لزوم اجرای دین، ۷۵ درصد در بین مردم موافق داشت. همچنین ۸۸ درصد ایستادگی در برابر ظلم را مورد تایید قرار دادند؛ ۷۹ درصد اهل قرائت قرآن و ۷۷ درصد اهل زیارت، ۸۸ درصد اهل دعا و نیایش، ۷۶ درصد اهل دعا و مناجات و ۶۸ درصد اهل حضور در مراسمی مانند شبهای قدر بودند. ۴۸ درصد خواهان حضور در اربعین به عنوان یک مناسک هستند، ۷۲ درصد معتقدند که قوانین کشور برگرفته از اسلام باید رعایت شود، ۷۶ درصد به نماز و روزه باور دارند، به صدقه ۹۳ درصد و به کمک به دیگران ۸۸ درصد باورمند و معتقد هستند.
علامه طباطبایی و مصباح یزدی براساس نیاز عصر خود حرکت کردند
حجتالاسلام علی عباسی، رئیس جامعةالمصطفی العالمیه:
زمانی که مرحوم علامه طباطبایی به حوزه علمیه قم آمد، عرصه مادیگرایی و مارکسیسم به شدت داغ بود و فضا برای گسترش اندیشه مادی و ماتریالیستی فراهم بود. مرحوم علامه طباطبایی با توجه به ضرورت زمان، عمر خود را وقف ایستادگی در برابر این افکار کرد و آثار جاودانی از خود برجای گذاشت که امروز نیز برای ورود به حوزههای متنوع علوم اسلامی به آن نیاز داریم. استاد علامه مصباح نیز دقیقاً در همین راستا و بر اساس نیاز اساسی عصر خود حرکت کردند.
از مردم ایران میخواهم فرزندان خود را به حوزه بفرستند
حجتالاسلام مهدی رستمنژاد، معاون آموزش حوزه علمیه:
دشمنان به دنبال کوبیدن دین و کانونهای دینی هستند. هجوم بیرحمانه شبهات در فضای مجازی و رسانههای معاند و برخی رسانههای داخلی اعم از گفتاری و هنری و ... بیسابقه است و طبیعی است که اگر بخواهیم در برابر این هجوم بیرحمانه که دیانت نسل و ناموس ما را هدف قرار داده است بایستیم و بتوانیم پاسخگوی شبهات باشیم لازم است سرباز این میدان را داشته باشیم و مهمترین جایی که میتواند سربازی و علمداری جبهههای فرهنگی و علمی را دنبال کند حوزه علمیه است لذا از همه مردم شریف و متدین ایران میخواهم فرزندان شایسته خود را به حوزه بفرستند. افراد علاقهمند به طلبگی میتوانند از طریق مراجعه به حوزه علمیه یا مراجعه به پایگاه اینترنتی حوزه و معاونت آموزش اقدام به ثبتنام کنند.
حکمت اتفاقاتی مانند زلزله و سیل چیست؟
حجتالاسلام رضا برنجکار، رئیس پژوهشگاه قرآن و حدیث:
شرور و مشکلات حکمتهای مختلفی دارند که در قرآن و روایات بیان شده است و ممکن است در یک واقعه، یک حکمت یا دو و سه و چند حکمت داشته باشند و حتی ممکن است برای افراد مختلف این حکمتها متفاوت باشد مثلا برای فردی حکمت یک و برای دیگری حکمت دو و یا سه باشد بنابراین ما به صورت قاطع نمیتوانیم بگوییم فلسفه این زلزله و سیل برای همه انسانها عامل الف است و کسی میتواند آن را بگوید که سر قَدَر بلد باشد و بداند خداوند این تقدیر را با چه هدفی کرده است.
ما به صورت قاطع نمیتوانیم بگوییم حکمت این به ظاهر شر برای این فرد یا این مردم چیست، مگر در شرایطی خاص مانند جنایاتی که در کربلا رخ داد و امام حسین(ع) از قبل آنها را نفرین کرد و فرمود انشاءالله به فلان بیماری مبتلا شوید و هیچوقت سیراب نشوید و چنین واقعهای هم برای برخی افراد رخ داد و نتیجه همان نفرین بود، یعنی فلسفه آن عذاب بود یا در قرآن کریم درباره برخی افراد فرموده است که خداوند آنان را به شکل میمون مسخ کرده است. در این موارد فلسفه و حکمت مسئله روشن است اما به صورت کلی مثلا در زلزله ترکیه نمیتوان فلسفه روشنی بیان کرد.
تفاوت قرائت فقهی و قرآنی از دین
حسن قناعتلی، نویسنده و پژوهشگر ترکیهای و رئیس اتحادیه انجمنهای اهل بیت(ع):
دین اسلام، دین آزادی و دین انسانهای آزاد است. هیچ دین و ایدئولوژی و مکتبی به اندازه دین اسلام حق آزادی و آزاد زیستن را برای انسان به رسمیّت نشناخته و نتوانسته انسانها را آزاد کند. به عنوان مثال در آیه ۳ سوره انسان در کتاب مقدس دین اسلام یعنی قرآن کریم چنین آمده است: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا»، ما به انسان راه هدایت را نشان دادیم، یا شکرگزار خواهد بود یا کفر و ناسپاسی خواهد ورزید. بر اساس این آیه، انسان با آزادی و اراده آزاد راه خود را انتخاب میکند. چون اگر انسان آزادانه راه خود را انتخاب کند، این انتخاب برای او ارزشمند خواهد بود. در غیر این صورت دین و راهی که برای او در نظر گرفته میشود برایش ارزشی نخواهد داشت. بنابراین میتوان گفت دین اسلام، دین آزادی و دین انسانهای آزاد است.
محمدباقر تاجالدین، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی:
گفتوگو به مثابه یک کنش اخلاقی است؛ بدین معنا که ما اخلاقاً مجاز نیستیم هر باوری را بپذیریم مگر اینکه درباره آن جستوجوگری کنیم و استدلال بیاوریم یا استدلال بخواهیم و اخلاقاً آن باور، در هر زمینهای که باشد را بپذیریم. ضمناً اینکه گفتوگو یک کنش اجتماعی است. انسان موجودی اجتماعی است و بیرون از اجتماع نمیتواند وجود داشته باشد بنابراین لاجرم وجه اجتماعی گفتوگو هم اهمیت بسیار زیادی دارد.
انتهای پیام