مجید معارف، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در خصوص دایرةالمعارف لایدن گفت: این دایرةالمعارف مجموعهای از مداخل است که توسط نویسندگان مختلف با معلوماتی متفاوت در حوزه فرهنگ اسلامی و دیدگاههای قرآنی تألیف شده است.
وی با بیان اینکه در ترجمه فارسی اثر نیز مترجمان متعددی همکاری داشتهاند، گفت: علیرغم شایستگیهای اولیه مترجمان در این مسیر، اختلاف آنها در درک مباحث تخصصی علوم قرآنی به زبان انگلیسی و تفاوت مهارت آنها در بازگردانی همین متون به زبان فارسی امری قابل انتظار است. این موارد در مجموع بر یکدست نبودن کل مقالات از جهت وضوح و ابهام، اثر گذاشتهاست. با این وجود جلد اول دایرةالمعارف قرآن لایدن در قالب کتابی فاخر و ستودنی در دسترس فارسیزبانان قرار گرفته و زمینه را جهت استفاده علاقهمندان به پژوهشهای قرآنی، در عین حال نقد ناقدان فراهم ساخته است.
روش تحقیق دایرةالمعارف لایدن
وی در ارتباط با روش تحقیق دایرةالمعارف لایدن گفت: مدخلهای لایدن پژوهشی است و براساس تحقیق نگاشته شده است و نویسندگان سعی نکردند ذهنی و ادعاوار مطالبی راجع به قرآن بنویسند. آنها با تعهد به اصل استفاده از منابع اقدم در تحقیق، برای پژوهش خود به کتابهای تخصصی خاورشناسان و منابع قدیمی زیادی رجوع کردهاند و به نسبت منابعی که در اختیار داشتند، فیش برداریهای بسیار دقیقی انجام دادهاند.
این استاد دانشگاه افزود: آنها بعد از نگارش گزاره یک کتاب، در آن تدبر کردهاند. حال ممکن است نتیجه تدبر و تعقل آنها مطلوب ما نباشد، اما نشان دادهاند که اهل تدبرند و به اصطلاح فکورانه درباره قرآن مطلب نوشتهاند. اینکه نتیجه تفکرشان درست یا غلط است به مبانی، پیش فرضها و استحکام منابع بر میگردد، ولی اصل تکنیک روش تحقیقشان آکادمیک و دانشگاهی است.
مقایسه دایرةالمعارف لایدن و دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی خرمشاهی
مجید معارف در بیان تفاوت دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی به سرپرستی بهاءالدین خرمشاهی با دایرةالمعارف لایدن، ضمن آنکه دانشنامه خرمشاهی را یک گام اولیه در ارائه دایرةالمعارف قرآنی خواند و گفت: دایرةالمعارف قرآن لایدن دارای مدخلهای بیشتر و دقیقتر است و این یک تفاوت اولیه است. اختلاف دوم، تفاوت محتوایی است. لایدن در مجموع با یک پیشفرض و پیشزمینه غیراسلامی نوشته شدهاست؛ یعنی حدود نود درصد نویسندگان دایرةالمعارف لایدن غیرمسلمان و حدود ده درصد آنها مسلمان هستند.
وی افزود: هرچند برخی از نویسندگان آن با رعایت این نکته که ما قرآن را وحیانی و مقدس میدانیم، چنین میگویند که «به عقیده مسلمانان این کتاب معجزه پیامبر و وحیانی است»، اما قاعدتا غیرمسلمانان قرآن را تنها به عنوان یک متن میبینند که دارای تاریخ و ساختار خاص خود است و در ارتباط با یک شرایط خاص نازل شده و لزوما شاید این متن معجزه و وحیانی نباشد. اما نویسندگان دانشنامه آقای خرمشاهی عمدتا محققان قرآنپژوه ایرانی و داخلی و حتی با گرایشهای شیعی هستند که تعریف، مبنا و پیشزمینههای متفاوتی نسبت به قرآن دارند.
معارف سومین مطلب در تفاوت دانشنامه خرمشاهی و لایدن را مربوط به منابع و روش تحقیق دو دایرةالمعارف دانست و گفت: دایرةالمعارف لایدن بر اساس مراجعه حداکثری به منابع قرآنشناسی اهل سنت و منابع قرآنشناسی خاورشناسان قدیمی مثل نولدکه، بلاشر و مونتگمری وات نوشته شدهاست. از آنجا که نویسان لایدن به منابع اهل سنت نسبت به منابع شیعی دسترسی بیشتری دارند، نود درصد منابع حداکثری مدخل را منابع اهل سنت یا منابع غربی تشکیل میدهد.
وی در ادامه درخصوص نکته مثبت دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی گفت: در دانشنامه قرآنپژوهی بهاءالدین خرمشاهی به دلیل ملی و بومی بودن اثر، قضیه معکوس است؛ یعنی اکثر قریب به اتفاق منابع آن از بین منابع شیعی انتخاب شده است و البته از منابع اهل سنت و بعضا منابع غربی در جای مناسب استفاده شده است.
دایرةالمعارفهای بومی چالشها و امتیازات
وی درباره دایرةالمعارفهای قرآنی بومی گفت: در حال حاضر دایرةالمعارفی در قم با حمایت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در دست چاپ است. برای بررسی این نکته که این دایرةالمعارفهای بومی تا چه اندازه توان رقابت با دایرةالمعارف های غربی را دارد، در ابتدا باید صبر کنیم تا اثر مذکور به بازار عرضه شود و مورد ارزیابی قرارگیرد. به عقیده من هر دایرةالمعارفی که در ایران نگاشته میشود، به دلیل اینکه تجربههای غربیان را پیشرو دارد، اشکالات و نواقص آنان را میشناسد و به منظور جبران آنها نوشته میشود و روبرو بودن با مجموعهای از منابع شیعی که دست غربیان تا حدودی از آن کوتاه است، قطعا سرتر از مشابه غربی خود است.
ناظر کیفی ترجمه «دایرةالمعارف قرآن لایدن» در ادامه اظهار کرد: در حدود سی سال پیش موسسهای به نام موسسه دایرةالمعارف در نیاوران بهوجود آمد که خروجی آن دانشنامه بزرگ اسلامی است که تا الان هجده مجلد را به چاپ رسانیده که قرار است تا چهل مجلد برسد. بدیهی است که این دایرةالمعارف نسبت به مشابه غربی خود بسیار قدر و قوی است.
وی در ادامه افزود: این نکته بسیار مهم است که عدهای مسلمان معتقد به قرآن درباره قرآن مطلب بنویسد تا اشخاصی که اساسا به قرآن اعتقادی ندارند، چرا که آنها با ذهنیت دیگری دست به نگارش میزنند و معلوم هم نیست که به صورت همهجانبه به منابع اسلامی دست پیدا کرده باشد یا احیانا نسبت به برخی منابع گزینشی برخورد نکرده باشند. در ایران فرض بر این است که فرد علاوه بر اعتقاد وی اولا منابع را خوب می شناسد و ثانیا اینکه برخورد گزینشی با منابع ندارد.
بررسی صلاحیت الگو بودن دایرةالمعارفها غربی
این پژوهشگر علوم قرآن و حدیث در ارتباط با الگو قرار دادن دایرةالمعارف غربی، ضمن بیان اینکه شیوه دایرةالمعارفنویسی اساسا روشی غربی و وارداتی است، افزود: اگر منظور از استفاده از پدیده دایرةالمعارف، استفاده از قالب و روش تحقیق غربی هاست، این نکته بلااشکال است، اما اگر منظور از الگو قرار دادن، غربی شدن نگاه نویسندگان داخلی است، علیالقاعده به این خاطر که نگاه آنها به قرآن مبتنی بر پیشفرضهای خاصی است، آنها نمیتوانند در نگاه به قرآن الگو باشند.
وی در خاتمه خاطرنشان کرد: قرآن در فرضیات یک مسلمان یک متن وحیانی و مقدس و سالم از تحریف است و این نوع نگاه نگاهی نیست که پژوهشگر غربی به مواریث اسلامی ما از جمله قرآن و حدیث داشته باشد و این نوع نگاه هم را نمیتوان از آنها وام گرفت. بنابراین در حوزه الگوگیری ما میتوانیم برخی از روشهای تحقیق و الگوها را از آنها بگیریم، ولی باید در محتوای تحقیق خود، روشهای درست قرآنی و اسلامی را پیادهسازی کنیم.