پس از ۲۴ ماه بمباران بیوقفه غزه و بیتفاوتی یا مواضع جانبدارانه دولتهای سلطهگری که با حمایت مالی، حقوقی و تسلیحاتی خود شریک جنایت صهیونیستها شدهاند، اکنون صحنهای کمنظیر در تاریخ معاصر رقم خورده است؛ مردمانی از اقوام و ملیتهای گوناگون، بیآنکه منتظر اراده یا اقدام رسمی دولتهایشان باشند، با کشتیهای امدادرسانی موسوم به «کاروان صمود» رهسپار آبهای آزاد شدهاند تا برای مردم بیدفاع و محاصرهشده غزه، آب، غذا و امید ببرند.
این حرکت خودجوش مردمی، بار دیگر نشان داد شعله انسانیت هنوز بر این کره خاکی روشن است؛ اگرچه در میان جمعی از سیاستمداران دنیاگرا و قدرتطلب، رنگ انسانیت به حاشیه رانده یا خاموش شده، اما این ملتها هستند که همچنان بار دفاع از جان و کرامت انسان را بر دوش میکشند. کشتیهای صمود اکنون نهتنها نماد بیداری وجدان بشریت، بلکه حاکی از آن است که جهان در آستانه تحولی بنیادین قرار گرفته؛ تحولی که نخست باید در اندیشه و منش حاکمان و تصمیمسازان آغاز شود.
زمان آن فرارسیده است که بشر بیاموزد آیندهای روشن و عاری از خشونت، تنها از مسیر زندگی مسالمتآمیز، دیگرخواهی، خیرخواهی و همیاری فارغ از تفاوتهای مذهبی و قومی و با کنار گذاشتن قانون جنگل محقق میشود. فرق انسان با حیوان چیست اگر همچنان زورمداری و نزاع، مناسبات جهانی را تعیین کند؟ به جای صرف منابع برای ساخت تسلیحات مرگبار، باید کشورها مأموریت پیدا کنند تا هر یک در حوزهای علمی و تخصصی به تحقیق و توسعه بپردازند و با همافزایی دانشی، برای درمان زخمهای مشترک بشریت اقدام کنند.
زمین با بحرانهایی چون کاهش عمر متوسط انسان، تغییرات شدید اقلیمی، فرسایش لایه اوزون، بلایای طبیعی و فروپاشیهای محیطزیستی دستوپنجه نرم میکند. اگر همکاری علمی و فناورانه جهانی در دستور کار قرار داشت، امروز بسیاری از کشورها از صف جوامع فقیر و گرسنه خارج میشدند. حتی با مردم اسرائیل ــ که از نقاط مختلف به سرزمینهای اشغالی مهاجرت کردهاند ــ نیز نزاعی وجود ندارد، مشروط بر آنکه سیاستمدارانشان به قوانین بینالمللی و حقوق انسانی پایبند شوند، از تجاوز و کشتار دست بردارند و سرمایه علمی و اقتصادی خود را در خدمت رشد و رفاه بشریت قرار دهند.
اصرار بر انزوا و حذف دیگر ملتها یک بیماری فکری است که درمان آن تنها با علم، اخلاق و حکمت ممکن است. زمین سرشار از نعمت است؛ وقت آن رسیده این سفره گسترده را عادلانه و خردمندانه بهرهبرداری کنیم.
خطاب من به همه آزادگان، دانشگاهیان و جوانان این کره خاکی است: زمان دیکتهکردن سیاستمداران بر مردم به پایان رسیده است. روزی خواهد رسید که هیچ حکومتی جز بر پایه احترام و محبت دوام نیاورد. واژه «جنگ» باید بهعنوان خط قرمز جهانی شناخته شود؛ جنگ یعنی جهل، تجاوز و پایمالکردن حقوق انسان. دفاع حقی مشروع است، اما آغازگری جنگ نشانه تمدن نیست.
جوانان آزاده در آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکا، اگر توان علمی و اراده خود را در کنار یکدیگر بگذارید، ساختارهای پوسیده جنگافروزان فرو خواهد ریخت. نسل ما نمیپذیرد که قربانی بیکفایتی سیاستمداران باشد و کشتیهای صمود پژواک رسا و جهانی همین پیام است: «ظلم و کشتار، دیگر بس است.»
چگونه میتوان پذیرفت که مردمی بیگناه را تنها به اتکای برتری ظاهری قدرت، از خانه و سرزمینشان آواره کنند و جهان فقط تماشاچی باشد؟ بیایید واژه جنگ را از قاموس زندگی انسانی حذف کنیم، با زمین مهربان باشیم و گاه در سکوت، به نجواهای دردمندانه این سیاره گوش بسپاریم. کره زمین به حضور و تلاش تکتک ما نیاز دارد و مواهب آن برای حل مشکلات بشر بیش از آن است که بهانهای برای نزاع باقی بگذارد.
به امید روزی که زمین دیگر میدان کارزار نباشد، بلکه خانهای مشترک، امن و پرشکوه باشد؛ خانهای استوار بر ستونهای احترام، دانش، همبستگی و عشق.
علی پاداشی
انتهای پیام