کد خبر: 4306870
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۷
حجت‌الاسلام فضلیان‌کاری تبیین کرد

چگونگی رهایی انسان از خودبسندگی و بحران معنویت

مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، اظهار کرد: رابطه سه‌گانه «فقر ذاتی»، «مالکیت مطلق الهی» و «عبودیت» از مفاهیمی است که قرآن کریم آن را راهبردی برای رهایی انسان امروز از توهم خودبسندگی و بحران معنویت معرفی می‌کند و با جهت‌دهی صحیح این احساس نیاز، مسیر تربیت اخلاقی و عبادی را به سوی معبود حقیقی ترسیم می‌سازد.

حجت‌الاسلام والمسلمین عباداله فضلیان‌کاری، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریحجت‌الاسلام والمسلمین عباداله فضلیان‌کاری، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در گفتار پنجم از سلسله‌مباحث تخصصی با عنوان «فقر ذاتی انسان از منظر قرآن کریم» رابطه سه‌گانه «فقر ذاتی»، «مالکیت مطلق الهی» و «عبودیت» را مورد بررسی قرار داد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانیم:

در ادامه سلسله مباحث پیشین درباره فقر ذاتی از منظر قرآن کریم به تبیین ابعاد وجودی این مفهوم و نسبت آن با مالکیت مطلق الهی پرداخته شد، اینک جای آن دارد تا به یکی از برجسته‌ترین ثمرات و لوازم عملی این معرفت ناب، یعنی «عبودیت» پرداخته شود. درک صحیح از فقر ذاتی انسان و غنای ذاتی پروردگار، پایانی بر بحران معنویت و خودبسندگی عصر حاضر دارد و نقشه راه نجات بشریت را برای انسان ترسیم می‌کند.

در بخش پنجم این نوشتار نسبت سه‌گانه بین «عبودیت»، «فقر ذاتی» و «مالکیت الهی» را به‌صورت مستقل و مفصل از منظر آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار می‌دهیم. در این مسیر، پس از تشریح ویژگی‌های سه‌گانه فقر ذاتی (وجودی، علمی و عملی) و پیامد‌های شناختی آن، به این پرسش کلیدی پاسخ خواهیم داد که چگونه درک این فقر، زمینه‌ساز شکل‌گیری عبودیت حقیقی می‌شود. همچنین، اهمیت جهت‌دهی صحیح این احساس فقر به سمت معبود حقیقی و نقش بی‌بدیل مالکیت الهی در ساماندهی زندگی فردی و اجتماعی انسان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در پایان، راهکار‌های عملی و تربیتی (هم در سطح فردی و هم جمعی) برای نهادینه کردن این بینش اصیل ارائه می‌شود.


بیشتر بخوانید:


ضرورت بازخوانی مفاهیم قرآنی درباره ماهیت انسان

در عصر حاضر که بشریت با بحران معنا و بی‌هدفی مواجه است، بازخوانی مفاهیم قرآنی درباره ماهیت انسان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. انسان امروزی اگرچه به پیشرفت‌های مادی چشمگیری دست یافته، اما در بعد معنوی دچار نوعی خودبسندگی و توهم استغنا شده است. این توهم که ناشی از غفلت از فقر ذاتی است، او را به سمت معبود‌های باطل سوق داده و دچار بحران هویت و معنویت کرده است.

قرآن کریم با طرح هوشمندانه مفاهیم «فقر ذاتی انسان» و «غنای مطلق الهی»، نقشه راهی برای خروج از این بحران ارائه می‌دهد. از این‌رو، بازخوانی این مفاهیم بنیادین نه تنها یک ضرورت بلکه یک راهکار اساسی برای رهایی از قید و بند‌های باطل و رسیدن به عبودیت حقیقی است. این بازخوانی به انسان کمک می‌کند تا خود را آن‌گونه که هست بشناسد؛ موجودی فقیر و نیازمند که تمامی وجود و دارایی‌هایش وابسته به ذات باری‌تعالی است.

ویژگی سه‌گانه انسان در فقر ذاتی 

همان‌طور که در مباحث گذشته مطالبی در مورد فقر ذاتی بیان شد، در ادامه مباحث گذشته به این نکته باید اشاره شود که انسان سه ویژگی منفی دارد که ضروری است این سه ویژگی از منظر قرآن کریم مورد بررسی قرار گیرد تا ما را در رسیدن و درک بهتر فقر ذاتی کمک کند:

فقر وجودی: انسان موجودی فقیر و ندار است و در اصل وجود خود وابسته به غنی بالذات یعنی خداوند است. همان‌طور که در آیه دوم سوره مبارکه توحید «الله الصمد» اشاره دارد.

فقر علمی: انسان علاوه بر فقر و نداری محدودیت‌های علمی و دانشی و شناختی هم دارد که در آیه 85 سوره مبارکه اسراء «... وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا؛ و جز اندكی از دانش به شما داده نشده است ؟» تصریح شده است.

فقر عملی: ناتوانی انسان در اداره امور خود و رفع نیازمندی هایش در کنار نداری و ندانستن از انسان موجودی فقیر بالذات ساخته است در آیات بسیاری مانند آیه 17 سوره مبارکه انعام «وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ اگر خداوند زيانی به تو برساند هيچ‌كس جز او نمی‌تواند آن را برطرف کند و اگر خيری به تو رساند او بر همه چيز تواناست و هر نيكی از قدرت او ساخته است» مورد تأکید قرار گرفته است. 

پس انسان نه تنها فاقد دارایی‌ است، بلکه هم از دانش کسب آن بی‌بهره‌ است و هم توان رسیدن به آن را ندارد. اما با وجود فقر ذاتی موجودی مختار و صاحب اختیار است و این اختیار، زمینه‌ساز آزمون الهی است که آیا به سمت غنی بالذات برود یا به سمت غنی بالعرض. این تقابل یا کشمکش درونی انسان را قوی‌تر می‌کند.

پیامد‌های شناختی فقر ذاتی

درک فقر ذاتی یک مقام معرفتی است و شناخت این فقر به‌مثابه شناخت ضعف و وجود آن به معنای وجود ضعف در انسان نیست بلکه اگر شناخت درست از فقر ذاتی حاصل شود:

اول اینکه بیانگر رابطه مخلوق با خالق است یعنی انسان را از توهم خودبسندگی و استغنا نجات می‌دهد و او را به توکل و توجه به خالق فرامی‌خواند؛ و این همان توحید عملی است. 

دوم اینکه موتور محرکه و زمینه‌ساز حرکت هدفمند به سمت تکامل اخلاقی و عبادی است، زیرا حرکت صحیح مستلزم شناخت درست است. از این‌رو، افرادی که شناخت و درک درستی از فقر ذاتی در خود ندارند اصولاً حرکت درستی هم نخواهند داشت.

سوم اینکه عدم شناخت این فقر، موجب انحراف در جهت‌گیری‌های فردی و اجتماعی می‌شود و انسان را به‌سوی معبود‌های باطل سوق می‌دهد.

درک فقر ذاتی لازمه عبودیت است

همان‌طور که در بحث استغنا هم اشاره کردیم ترک عبادت و بی‌توجهی به غنی بالذات از عوامل تقویت‌کننده استغناست، چون عبادت، یادآوری دائمی وابستگی و فقر ذاتی انسان به خداست و کسی که نماز، دعا و ذکر را ترک کند، به تدریج احساس استغنا می‌کند و راهکار قرآنی آن هم آیه 14 سوره مبارکه طه «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي؛ منم من خدايى كه جز من خدايى نيست پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار» بیان شد؛ لذا توجه به عبادت و ارتباط آن با فقر ذاتی از اهمیت بالایی برخوردار است.

مراحل شکل‌گیری عبودیت

عبودیت زمانی شکل می‌گیرد و انسان زمانی وارد محدوده عبودیت و عبادت می‌شود که به فقر ذاتی و نداری و نیازمندی خود پی ببرد و بعد انسان فقیر و نیازمند و محتاج برای رفع درماندگی و نیازش در مقابل موجود دارا و غنی خاضع می‌شود همان گونه که در آیه دوم سوره مبارکه مؤمنون، آمده است «الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ؛ آنها كه در نمازشان خشوع دارند.» و انسان به سمت آن موجود دارا و غنی حرکت می‌کند تا نیازش را برطرف کند.

پس شناخت و ادراک فقر ذاتی محصول خضوع و کرنش یا همان عبودیت و  حرکت به سوی غنی بالذات یعنی خداوند است.

انواع عبودیت‌ها

عبودیت عبارت است از خضوع و اطاعت همه‌جانبه موجود نیازمند(عبد) در برابر موجود بی‌نیاز (معبود) که در بالاترین و کامل‌ترین شکل خود، تنها شایسته ذات اقدس الهی است.

در قرآن دو نوع عبودیت وجود دارد:

الف) عبودیت حقیقی:

این نوع عبودیت مبتنی بر شناخت صحیح از فقر خود و غنای خداوند است. در این نوع عبودیت انسان علاوه بر پی بردن به فقر و نداری خود، حرکت او برای رفع فقر و نداری به‌سوی غنی بالذات و دارای واقعی است.

ب) عبودیت غیرحقیقی(باطل)

در این نوع عبودیت، انسان پس از پی بردن به فقر و نیازمندی ذاتی خود، به جای رجوع به منبع فیض الهی، برای رفع نیازهایش به سمت موجودات فقیر دیگر یا «غنی بالعرض» حرکت می‌کند. قرآن کریم به اشکال مختلف این عبودیت‌های باطل اشاره کرده و آن‌ها را نقد می‌کند، از جمله: پرستش هوا‌های نفسانی: همان‌طور که در آیه 23 سوره مبارکه جاثیه «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ ...؛ آيا ديدی كسی را كه معبود خود را هوای نفس خويش قرار داده ؟» آمده است.

نمونه‌های عینی عبودیت غیرحقیقی در عصر حاضر

در جهان امروز، این عبودیت‌های باطل در قالب‌های جدید و پیچیده‌ای خودنمایی می‌کنند که شناخت آن‌ها برای جهت‌دهی صحیح فقر ذاتی ضروری است:

الف) عبودیت علم مادی (ساینتیسم): 

در این نگاه، علم تجربی به‌عنوان تنها منبع حقیقت و حل تمام مشکلات بشر پرستش می‌شود و هرچه خارج از دایره حس و تجربه و آزمایش باشد، نادیده گرفته می‌شود. این نوع نگاه، خود شکلی از عبودیت است که جایگاه علت غایی و حکمت الهی را انکار می‌کند.

ب) عبودیت تکنولوژی و پیشرفت مادی: 

وابستگی مطلق بشر به فناوری تا حدی که گویی نجات‌بخش انسان است و همه مشکلات را حل خواهد کرد، در حالی که خود منشأ بحران‌های اخلاقی و معنوی جدیدی شده است. 

ج) عبودیت رسانه و فضای مجازی: 

تسلیم بی‌قید و شرط در برابر القائات، ارزش‌ها و الگو‌های ارائه شده توسط رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، به‌گونه‌ای که جهت‌دهنده افکار، سلیقه و سبک زندگی افراد می‌شود.

د) عبودیت مُد و مصرف‌گرایی: 

دنباله‌روی کورکورانه از آخرین مدل‌های پوشاک، اتومبیل و کالا‌های مصرفی که به‌عنوان منبع کسب هویت و ارزش اجتماعی تبلیغ می‌شوند.

ذ) عبودیت افراد و شخصیت‌ها: 

تقدس‌زدایی افراطی از سلبریتی‌ها، چهره‌های سیاسی یا رهبران فکری تا حدی که کلام آن‌ها بدون اندیشه پذیرفته می‌شود و به‌عنوان الگوی مطلق زندگی قرار می‌گیرند.

درخواست رفع نیاز از هر کسی و هر چیزی غیر از خداوند یا بدون درنظر گرفتن اراده و قدرت الهی، درواقع درخواست رفع نیاز از نیازمند دیگر است. اگر اراده و قدرت الهی نباشد، آتش هم سوزندگی ندارد و برای ابراهیم(ع) گلستان می‌شود. تمام معبود‌های جدید نیز در حقیقت مخلوق و فقیرند و هیچ قدرتی از خود ندارند مگر به اذن الله.

رابطه فقر ذاتی و تربیت عبادی 

بهترین و کامل‌ترین مسیر در تربیت فرزندان برای ورود به عبودیت پروردگار مسیر فقر ذاتی است، چراکه لازمه عبودیت پی بردن و ادراک فقر و نداری خود است والا عبودیت و کرنش کردن و اطاعت کردن اتفاق نمی‌افتاد. انسان زمانی که به این حقیقت واقف شود از یک سو فاقد و ندار و نیازمند است و از سویی دیگر نه علم و دانش رفع نیازش را دارد و نه توانایی آن را به ناچار در مقابل موجود دارا و بی‌نیاز متواضع و تسلیم می‌شود. از این‌رو، برای اینکه فرزندان ما را بتوانیم وارد محدوده عبودیت و عبادت کنیم لازم است زمینه را برای ادراک فقر ذاتی در او مهیا کنیم والا یک عابد ظاهری با معبودی ظاهری در کنار معبود‌های دیگر خواهد بود.

همان‌گونه که در قرآن کریم آمده است، طغیان زاییده استغنا و توهم بی‌نیازی از خداوند است، چنانکه عبودیت نیز برآمده از فقر ذاتی و درک نداری است. به این معنا که درک فقر ذاتی انسان را به‌سوی عبودیت غنی و دارا سوق می‌دهد، بنابراین ما باید به این عبودیت جهت بدهیم تا عبودیت الی الله صدق پیدا کند والا عبودیت معبود‌های دیگر رقم خواهد خورد.

جهت‌دهی صحیح فقر ذاتی

بعد از طرح فقر و ذاتی و مالکیت الهی اشاره به این نکته ضروری است که فهم فقر ذاتی باید به‌طور صحیح و آگاهانه هدایت شود تا معبود‌ها متعدد نگردند و انسان سرانجام به غنی بالذات گرایش یابد، نه به غنی بالعرض. از این‌رو، جهت‌دهی درست به فقر و نداری از اهمیت زیادی برخوردار است.

راهکار‌های عملی جهت‌دهی عبارتند از: 

الف) تقویت پایه‌های توحید: 

شناخت عمیق از صفات الهی (مالک، رازق، غنی، مجیب و...) و آموزش این حقیقت که فقط ذات الهی شایسته‌ نیازمندی و پرستش حقیقی است. این شناخت و آموزش باید به باور تبدیل شود تا در رفتار تأثیر بگذارد.

ب) تمرین عبادات یادآور وابستگی: 

نماز با خشوع، دعا با حضور قلب، ذکر مستمر و تلاوت قرآن به‌عنوان ابزار‌های تربیتی که فقر ذاتی را بار‌ها به انسان گوشزد می‌کنند.

ج) تفکر در آیات آفرینش:

تدبر در آیاتی همچون آیه 255 سوره مبارکه بقره «لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ؛  آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است از آن اوست» و مشابه آن که عظمت مالکیت الهی را نمایان می‌کند و آیات 17 تا 21 سوره مبارکه غاشیه «أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ؛ آيا به شتر نمى‌نگرند كه چگونه آفريده شده، وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ؛ و به آسمان كه چگونه برافراشته شده، وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ؛ و به كوه‌ها كه چگونه برپا داشته شده، وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ؛ و به زمين كه چگونه گسترده شده است، فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ؛ پس تذكر ده كه تو تنها تذكردهنده‏‌اى.»

د) عمل اجتماعی:

زکات، صدقه و کمک به مستمندان که هم فقر جامعه را کاهش می‌دهد و هم موجب تصحیح فهم فقر شخصی و تبادل انسانی به‌عنوان اموری معنوی می‌شود.

ذ) آموزش تمایز بین مالکیت اعتباری و حقیقی:

فهم درست و عمیق مالکیت به این صورت که مالکیت دنیوی موقت و امانت است تا فرد در برابر اموال و قدرت متکبر نشود.

کلام پایانی 

سه مفهوم (فقر ذاتی، مالکیت مطلق الهی، عبودیت) یک سیستم یکپارچه توحیدی را تشکیل می‌دهند که انسان را از حیرت و پرستش باطل نجات داده و به سمت کمال رهنمون می‌شود. این سیستم، پاسخی الهی به پرسش‌های بنیادین بشر است؛ بنابراین قرآن کریم با طرح هوشمندانه دو مفهوم «فقر ذاتی انسان» و «غنای مطلق الهی»، نقشه راه نجات از بحران معنویت و اصالت را ترسیم کرده است. درک صحیح این حقیقت که انسان در وجود، علم و توان خود، ذاتاً نیازمند و وابسته به خدای غنی و مالک است، پایه‌ترین معرفت برای حرکت به‌سوی کمال به‌شمار می‌رود.

این شناخت، موتور محرک عبودیت حقیقی است؛ عبودیتی که از خضوع در برابر نیازمند دیگر مانند هوا، ثروت و قدرت متمایز است و عبارت است از حرکت آگاهانه و خاضعانه موجود فقیر به‌سوی تنها موجود بی‌نیاز و مالک حقیقی. بنابراین، هدف نهایی تربیت فردی و اجتماعی، ایجاد بستر‌هایی است که این فطرت فقیرانه را بیدار کرده و آن را به‌سوی معبود حقیقی جهت‌دهی کند تا انسان در پرتو این عبودیت، به کرامت ذاتی و رهایی از همه قید‌های باطل دست یابد.

انتهای پیام
captcha