به گزارش ایکنا از مازندران، در ایام ماه محرم، سلسله مباحث «پرواز تا ملکوت» با موضوع «بررسی قصه کربلا» از سوی محمدهادی یداللهپور، دانشیار مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی بابل در قالب پادپخش (پادکست) با همکاری ایکنا، منتشر شد.
در متن ذیل خلاصهای از مبحث هفتمین «پرواز تا ملکوت» درباره مخالفت قاطع امام حسین(ع) نسبت به بیعت با یزید و آغاز مسیر اصلاحی نهضت امام سوم شیعیان را با هم بخوانیم و بشنویم.
در بحث گذشته تقدیم شد که جناب مسلم بعد از بیعت ۱۸ هزار نفر از کوفیان با ایشان به امام نامهای نوشت و عرض کرد که هر چه زودتر به سمت عراق بیایند، چراکه مردمی که با او بیعت کردهاند آماده خدمت در رکاب حضرت اباعبداللهالحسین(ع) هستند.
هنگامی که وضع کوفه چنین شد، نعمان بن بشیر، والی کوفه، در مسجد بر منبر رفت و بعد از حمد و ثنای الهی به مردم توصیه کرد که اختلاف و خونریزی نکنند و از فتنه دوری کنند. او هشدار داد تا زمانی که شمشیر به دست دارد با مخالفان میجنگد، اما روحیهای میانهرو و نرم داشت و چندان اهل تهدید و خشونت نبود.
عبدالله بن مسلم حضرمی که از طرفداران امویان بود، از این رویه نعمان انتقاد کرد و به یزید نامه نوشت نعمان در برخورد با مسلم بن عقیل و یاران حسین(ع) قاطعیت ندارد و اگر اینگونه ادامه یابد مسلم کوفه را خواهد گرفت.
یزید پس از دریافت این نامه، با مشاور خود سرجون بن منصور، که مسیحی و از کارگزاران حکومت شام بود، مشورت کرد و براساس توصیه او، عبیدالله ابن زیاد، والی بصره را مأمور کرد تا با حفظ سمت به کوفه برود و شورش را سرکوب کند.
او در نامهای به عبیدالله، ضمن تعریف و تمجید از او، دستور داد که به سرعت به سمت کوفه حرکت کند و مسلم بن عقیل را دستگیر کرده و یا بکشد یا تبعید کند.
عبیدالله بن زیاد پس از دریافت نامه یزید، در جمع بزرگان بصره اعلام کرد که حکومت کوفه به او واگذار شده و فردا به سمت کوفه حرکت خواهد کرد. او با تهدید و ارعاب، حکومت بصره را به برادرش عثمان بن زیاد سپرد. عبیدالله همراه با بزرگانی، چون منذر بن جارود (که قبلاً نامه امام را به او داده بود)، شریک بن اعور و دیگران به سمت کوفه حرکت کرد.
ابن زیاد با لباسی مبدل و عمامهای سیاه وارد کوفه شد تا ناشناس بماند و مردم او را با امام حسین(ع) اشتباه بگیرند و سکوت کنند. پس از ورود به کوفه، سخنرانی کرد و اعلام داشت که حاکم کوفه است و با هر کسی که مخالفت کند، به شدت برخورد خواهد شد. وی ادعا کرد که برای حمایت از بیتالمال و طبقه محروم آمده است.
در همین حال، مسلم بن عقیل در خانه هانی بن عروه اقامت داشت. عبیدالله بن زیاد برای تثبیت حکومت خود، به دیدار هانی بن عروه رفت. شریک بن اعور نیز که از دوستان هانی بود، در آنجا حضور داشت. برخی پیشنهاد ترور عبیدالله را به مسلم دادند، اما او با توجه به تعالیم اسلامی، این کار را جایز ندانست و از اقدام امتناع کرد، حتی با وجود اینکه میتوانست عبیدالله را در همان خانه از پا درآورد.
انتهای پیام