سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفتهای که گذشت مطالب متعددی را منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را بررسی میکنیم.
آیا فقه باید خودش را با مسائل روز تطبیق دهد
محمود حکمتنیا؛ عضو شورای پژوهش پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر:
فقها در بسیاری از موارد، به دلیل نداشتن ادله کافی برای فتوا، حکم به احتیاط میکنند. پس سوال این است که این احتیاطها را چگونه میتوان تبدیل به گزاره حقوقی کرد؟ بنابراین به نظرم باید روش تبدیل گزارههای فقهی به حقوقی را همواره در نظر داشته باشیم. اما این مسئله هم وجود دارد که الزام این گزارههای فقهی چگونه ثابت میشود. مثلاً در زمینه حجاب، هر چند که در خوب بودن آن بحثی نیست اما سؤال این است که آیا اگر خانمی حجاب نداشته باشد آیا به لحاظ حقوقی موجب اضرار است یا خیر؟ یعنی آیا میتوانیم این را تبدیل به قاعده حقوقی کنیم که اگر کسی حجاب نداشته باشد باید مجازات شود؟
بنابراین برخی مباحث عمیق فلسفی هم وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند تا ذات قواعد حقوقی مشخص شود و بتوانیم آن را حل کنیم. مسئله دیگر این است که آیا اسلام نظام حقوقی دارد یا خیر؟ بنده معتقدم اسلام یک نظام حقوقی با عنوان فقه دارد. همچنین باید این فقه، خودش را با مسائل روز تطبیق دهد چراکه همه نظامهای حقوقی، سیر تحول تاریخی دارند و مسائل روز را در نظر میگیرند.
راه عرفان به روی همه انسانها باز است
حجتالاسلام محمدجواد رودگر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی:
راه عرفان چون از فطرت انسان برخاسته است به روی همگان باز است و در آیه ۳۳ سوره روم به آن اشاره شده است؛ همچنین راه عرفان به معنای خاص هم به روی همه مسلمانان و مؤمنان باز است که در آیه ۱۰۵ مائده به آن اشاره شده است. ضمن اینکه مؤمنین در طی طریق الهی تا درجاتی از عرفان با هم مساوی هستند خواه شیعه و یا اهل تسنن باشند. اهل سنت گرچه معتقد به امامت ائمه نیستند ولی معتقد به ولایت باطنی و عرفانی ایشان هستند و به همین میزان هرکدام به قدر سعه وجودی خود از درجات عرفانی برخوردار میشوند. افزون بر این، بسیاری از عرفای بزرگ شیعه معتقدند که عرفای اهل سنت امامت ائمه را مانند شیعه قبول داشتند ولی عمدتاً تقیه میکردند.
حاشیه رفتن عقل، قرآن و روایات در فقه پیامد گسترش «احتیاط» است
عبدالمجید مبلغی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی:
نگاه ما به احتیاط از نگاه روششناسی مدرسی اشراب شده است که این روششناسی در وجوهی میتواند محل نقد قرار بگیرد. اگر امروز فردی مانند آیتالله جوادی آملی میگویند در حوزه امروز نه عقل و نه قرآن و نه روایات و نه حتی اجماع ملاک است، بلکه مشهور فقها رواج دارد، که هر سه ملاک اصلی یعنی قرآن و روایات و عقل را از حجیت میاندازد، بیانگر گسترش و پیامد احتیاط دانشی است. اگر فقهی داریم که کمابیش هر حوزه تصرفات معصوم را ذیل سیطره فقیهانه در میآورد، بی ارتباط با گسترش فقه در تعقیب احتیاط دانشی نیست.
وقتی ما به چند و چون صورتبندی نظام بزرگ احتیاطگرایی میان شیعیان مینگریم، در مییابیم چگونه ذهنیت مدرسی و اسکولاستیک بر نحوه تئوریپردازی حاکم بوده است؛ اگر استعاره مولا عبد را در نظر بگیریم، تقاریری که فقیهان دادهاند اساساً بخش قابل توجهی از آنچه را ارائه کردهاند بدون دفاع خواهد ماند یعنی نسبت ما با خدا چون نسبت عبد و مولاست و سعی کردهاند تا نسبتی خطیر و احتیاطآمیز حاصل بیاورند و این نشت آگاهی میانه به ذهنیت این فقیهان است که اصالت تاریخی ندارد و چه بسا اگر در شرایط امروزین بودند، از استعاره مولا و عبد بهره نمیبردند.
علوم انسانی غیرروحانی از پاسخگویی به رابطه دانش و ارزش طفره میرود
سیدمحمدهادی گرامی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی:
جریان علوم انسانی غیر روحانی که از دوران قبل از انقلاب شکل گرفته و تاکنون هم نشانههایی از آن وجود دارد به شکل رندانهای از جوابگویی به این سؤالات طفره میرود. ما مجبوریم این سؤالات را طرح و در مسیر پاسخگویی به آن حرکت کنیم اما وقتی تغافل کرده و اساسا این پرسش را مطرح نمیکنیم و به گونهای عمل میکنیم که انگار حیطه مطالعات اسلامی باید در یکی از دانشگاههای غربی پیش برود در واقع خودمان را در شرایط امتناع گفتمانی قرار دادهایم. اگر از منظر معرفت شناسی باوری به جوابگویی به این سوالات نداریم دستکم جامعه چنین انتظاراتی را از ما دارد بنابراین حداقل از منظر جامعه شناختی باید دنبال جواب به رابطه دانش و ارزش در علوم انسانی باشیم. نتیجه بحثم این است که انقلاب اسلامی، به همه جریانات علوم انسانی خدمت کرده و کمترین خدمت این بوده که کمک کرده علوم انسانی را از شرایط بنبست گفتمانی خارج کند.
آیا قیام یمنیها نشانه ظهور امام زمان(عج) است
حجتالاسلام محمد شهبازیان؛ پژوهشگر حوزه مهدویت پژوهی:
در بحث یمانی باید چند نکته را توضیح داد؛ در مورد اینکه قیام یمانی به عنوان یکی از نشانههای ظهور ذکر شده است، در منابع شیعه و اهل سنت حدود بیست گزارش داریم. از این بیست گزارش برخی ضعیف السند هستند، برخی محتوایشان محتوای تاریخی است که درباره آن توضیح دادم، برخی دیگر از این روایات محتوایشان کامل نیست. به همین خاطر پاسخ اجمالی ما نسبت به ارتباط یمانی و ظهور امام عصر(عج) این است که حقیقتا نمیشود خیلی روی گزارشات و روایات یمانی سرمایهگذاری کرد.
یمانی که در گزارشات برای ما ذکر شده هیچ اسم مشخصی ندارد و هیچ نامی در روایات برای او سراغ نداریم و نمیتوانیم برای یمانی یعنی کسی که از یمن میآید اسم مشخصی نام ببریم. همچنین در گزارشهای ما هیچ شمایلی، صفتی و ویژگی در مورد یمانی بیان نشده است. نکته سوم اینکه آیا ما در برابر یمانی وظیفهای به صورت قطعی داریم؟ یکی دو گزارش در مورد یمانی داریم که بیان میکند او چهره مثبتی است ولی این دلیل نمیشود او را معصوم بدانیم یا نسبت به او موظف باشیم و حتما باید آنچه را او میگوید اطاعت کنیم. ما دو گزارش در این زمینه بیشتر نداریم که این دو گزارش، هم ضعف سند دارند و هم از مشکلاتی در محتوای روایت و مباحث فقه الحدیثی رنج میبرند.
اسلام حقیقی دین تکریم است نه تکفیر
علیرضا کاوند؛ رئیس دانشکده علوم قرآنی تهران:
میتوانیم با تشکیل NGOها، گروههای مختلف فکری و برخی مراکز در دانشگاهها و کشورهای اروپایی، نشستهای متعددی در این کشورها برگزار و ارتباطات دانشگاههای کشور خودمان و دیگر کشورها را افزایش و زمینه گفتوگوی ملل و معرفی اسلام اهل بیتی و رحمانی را فراهم کنیم و نشان دهیم اسلام واقعی، همه افراد را تکریم میکند مگر افرادی که جامعه را دچار مخاطره و مشکلات امنیتی میکنند. همچنین ساخت فیلمها، مستندها و سریالها، نقش زیادی در آشنایی مردم با تفکرات داعشی و آسیبشناسی این جریان دارد. این فیلمها باید به زبانهای دیگر ترجمه شود تا آنها با اسلام واقعی و همچنین اسلام داعشی آشنا شوند. بنابراین رسانه نقشی مهم در این زمینه دارد. در فضای مجازی نیز میتوانیم اقدامات ارزندهای در معرفی اسلام واقعی انجام دهیم.
داعش هم شیعه و هم اهل سنت را دشمن خود میداند
حجتالاسلام مهدی فرمانیان؛ معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت(ع):
بدنه اصلی اهل سنت با گروههای تکفیری مخالفند و میانه خوبی با آنان ندارند و آنان را بدعتگذار و منحرف میدانند؛ داعش، اهل سنت صوفی را مشرک میداند به همان اندازه که شیعه را مشرک میداند و اگر قدرتی بیابند با آنها هم رفتار مشابهی خواهند کرد؛ در سوریه اکثر قبه و مقبرههایی که تخریب شد برای صوفیان اهل سنت بود و تعدادی هم مقابر شیعی تخریب شد و بسیاری از افرادی که کشتند از اهل سنت بودند لذا اهل سنت هم به شدت با این گروهها مخالفاند و الازهر در ۶۰ سال اخیر تاکنون بیش از ۹۰۰ هزار فتوا و بیانیه بر ضد این گروههای افراطی داده است. الازهر همچنین مرکز ضد تکفیر ایجاد کرده است و جالب اینکه داعش نه تنها اهل سنت بلکه وهابیت و آل سعود را هم طاغوت میدانند، طالبان را مشرک میدانند با اینکه از نظر فکری به آنها نزدیک هستند.
انتهای پیام