محمود شیخ، معاون پژوهشی دانشکده الهیات دانشگاه تهران، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، به مناسبت روز پژوهش، به بیان نکاتی درباره وضعیت پژوهش در کشور، میزان حمایت از پژوهشگران، موانع توسعه پژوهشهای بنیادی و کاربردی و وضعیت پژوهشهای دین و همچنین اشتغال و معیشت پژوهشگران پرداخت. متن این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ وضعیت پژوهش در علوم انسانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت پژوهش در علوم انسانی همانند بقیه حوزههای پژوهشی، وابسته به مبالغی است که دولتها، بنیادها و مراکز دولتی و خصوصی برای پژوهش در این عرصه هزینه میکنند و چون بخش بزرگی از پژوهشهای حوزه علوم انسانی، کاربردی نیستند، بلکه بنیادیاند لذا بخشهایی که پول در اختیار آنهاست و توان حمایت از این گونه پژوهشها را دارند، کمتر وارد این عرصهها میشوند در نتیجه وقتی شرایط اقتصادی کشور مناسب نباشد طبیعتاً به بخش پژوهش نیز مانند سایر بخشها آسیب وارد میشود و در این میان به پژوهشهای بنیادی آسیب بیشتری وارد خواهد شد. در این شرایط هم پژوهشها مربوط به علوم پایه همانند فیزیک، زیستشناسی و ریاضی و مانند آن و هم برخی پژوهشهای مربوط به علوم انسانی و مخصوصا الهیات و معارف اسلامی، آسیب دیدهاند. برخی مشکلات اقتصادی، گرنتهای پژوهشی در علوم انسانی و الهیات و معارف اسلامی بسیار پائین آمده و این باعث شده پژوهشهای این حوزه، دچار اُفت شود.
ایکنا ـ در کنار این نکاتی که اشاره کردید به نظر میرسد در بسیاری از پژوهشها دچار تکرار هم شدهایم و حرف تازه کمتر شنیده میشود و بسیاری از پژوهشها غیرکاربردی هستند. علت این مسائل را چه میدانید؟
البته کاربردی بودن پژوهش لزوماً به معنای ارزشمندی آن نیست. ما پژوهشهایی داریم که بنیادی هستند و یک تئوری یا نظریهای را در زمینهای مطرح میکنند و بعدها ممکن است پژوهشهای متعدد دیگری از دل آنها بیرون بیاید. پژوهشهایی هم وجود دارند که ناظر به معضل یا مسئلهای هستند که گریبانگیر جامعه است. طبیعتاً انتظار نداریم که یک استاد فلسفه، کاری کاملاً کاربردی انجام دهد چون میدانیم که بسیاری از مسائل فلسفی، کاملاً نظری هستند و در زمره پژوهشهای بنیادی جای میگیرند.
با این اوصاف، گرچه پژوهشهای کاربردی، نیازهای سریع جامعه را برطرف میکنند اما اینگونه نیست که همیشه نیازمند پژوهشهای کاربردی باشیم چراکه علم را پژوهشهای بنیادی میسازد و دانش را پژوهشهای بنیادی توسعه میدهد بنابراین اگر همه توجه ما به پژوهشهای کاربردی باشد و از پژوهشهای بنیادی در حوزه فلسفه، ادبیات، الهیات و ... غفلت کنیم طبیعتاً نمیتوانیم در عرصه علم و دانش در سطح جهان حرفی برای گفتن داشته باشیم.
نکته دیگر اینکه وقتی پژوهشگری میخواهد کار غیر تکراری نداشته باشد باید همه منابع و امکانات مورد نیاز او برای تولید پژوهش اصیل فراهم شود. در نظامات دانشگاهی، آئیننامههای متعددی برای ارزیابی پژوهشها نوشته شده است و چون ارزیابی کیفی پژوهشها کار دشواری است لذا در بسیاری از این آئیننامهها، نگاه کمّی حاکم است و در نتیجه پژوهشگران هم در یک فشار زمانی و قانونی خاصی برای تولید پژوهش قرار میگیرند و فرصت کافی برای انجام پژوهشهای اصیل ندارند. دسترسی به منابع اطلاعاتی، کتابخانهای و حمایت مالی از پژوهشگران، سوی دیگر قضیه است که وقتی این موارد کم میشود طبیعتاً کیفیت پژوهشها پائین میآید.
ایکنا ـ پژوهشهای ما چقدر در مسیر حل معضلات کشور هستند و اصلا میتوان این انتظار را از پژوهشهای علوم انسانی داشت؟
پژوهشهایی که استادان علوم انسانی و اجتماعی انجام میدهند و مخصوصا پژوهشهای حوزه علوم رفتاری، تا حد زیادی میتواند با معضلات کشور مرتبط و در راستای رفع آنها باشد و انصافاً در سالهای اخیر کارهای خوبی در این زمینه صورت گرفته است اما در دانشکدههای ادبیات و الهیات، پژوهشها دو دسته هستند؛ یک دسته پژوهشهای نزدیک به علوم رفتاری هستند که کاربرد بیشتری دارند اما یک دسته هم بنیادی هستند که لزوما ناظر به یک معضل و مسئله اجتماعی نیستند. ما انتظار نداریم همه پژوهشها در دانشکدههای علوم انسانی، کاربردی باشند اما بهتر این است که نگاهی متعادل وجود داشته باشد و دانشمندان علوم انسانی، علاوه بر اینکه به پژوهشهای بنیادی، نظر دارند به مسائل و معضلات کشور هم توجه کنند و در این عرصه هم وارد کار پژوهشی شوند.
ایکنا ـ وضعیت حمایتهای مادی و معنوی لازم از پژوهشگران را چطور میبینید؟
دانشگاهها تابع شرایط اقتصادی جامعه هستند. وقتی شرایط اقتصادی ناگوار و نامساعد میشود طبیعتاً در دانشگاه و مخصوصا بخش پژوهش هم این اتفاق میافتد و متأسفانه اولین جایی که بودجه آن کم میشود بخش پژوهش است. معضل دیگری که در سالهای اخیر با آن مواجه هستیم این است که برخی از نهادها و دستگاههای دولتی اقدام به تأسیس پژوهشگاه کردهاند که البته از نظر نیروی علمی و امکانات و منابع بیکیفیت هستند.
ای کاش چنین اتفاقی نمیافتاد و اگر بناست پژوهشی در نیروی انتظامی، آموزش و پرورش یا وزارت ارشاد انجام شود به دانشگاهها سفارش داده شود ولی وقتی خود دستگاههای دولتی وارد تأسیس پژوهشگاه یا دانشگاه میشوند چنین کاری به صورت مستقیم به دانشگاه و پژوهشهای دانشگاهی آسیب میزند در حالی که میتوانستند بودجهای که صرف ایجاد این پژوهشگاهها شده است را صرف سفارش پژوهش به دانشگاهها میکردند و در این صورت قطعاً پژوهشهای اصیلتری توسط استادان دانشگاههای کشور صورت میگرفت. لذا اقدام آنها علاوه بر اینکه خودشان را وارد چرخهای کرده که در تخصص آنها نیست همچنین باعث شده پولهای آنها صرف اموری شود که مستقیما به پژوهش در کشور کمکی نمیکند.
البته بنده معتقد نیستم ایجاد این پژوهشگاهها کاملا بیفایده است، طبیعتاً در برههای احساس نیازی برای تأسیس این پژوهشگاهها وجود داشته است اما معتقدم اگر هزینه و فایده کنیم متوجه میشویم میزان هزینه آنها بیش از فایده آنهاست. بسیاری از دانشگاههای معتبر کشور همانند دانشگاه تهران، شهید بهشتی، امیرکبیر، شریف و .. وجود دارند که پژوهشگران برجستهای دارند بنابراین وقتی چنین مجموعههایی وجود دارند به صرفهتر است که از همین نیروها برای انجام پژوهش استفاده کنیم تا هم به دانشگاهها سودی برساند و هم اینکه پژوهشهای با کیفیتی تحویل آنها داده شود.
ایکنا ـ آیا در این زمینه نظارتهایی هم صورت میگیرد؟
چند سالی است که این بحث درگرفته که آیا این همه دانشگاهها و پژوهشگاهای وابسته به نهادهای عمومی و دولتی، مورد نیاز هستند یا خیر؟ قوانینی هم در این زمینه تصویب شده اما به نظر میرسد به خوبی اجرایی نشده و حتی بعضاً فراموش شده است.
ایکنا ـ در سالهای اخیر در علوم قرآن، خیلیها به پژوهشها و کتب غربیها استناد و اشاره میکنند، دلیل قوت کارهای غربیها چیست که اینقدر به آنها استناد میشود؟
البته در کشورهای مسلمان و مخصوصاً در ایران، پژوهشهای دینی بسیار خوب و قوی هم وجود دارد و اینگونه نیست که دست ما در این زمینه خالی باشد و بگوئیم همه استناد ما به پژوهشهای غربی است ولی باید توجه داشته باشیم که در دانشگاههای اروپایی و آمریکایی، هم به دلیل امکانات و حمایتهای پژوهشی که وجود دارد و همچنین به دلیل آشنایی عمیق آنها با مباحث روششناختی، پژوهشهای خوب و با کیفیتی انجام میشود که ما باید در کارهای خودمان به آنها نظر داشته باشیم.
البته منظر مسلمانان در زمینه پژوهش، با منظر غربیها و مستشرقان متفاوت است ولی ما نباید خودمان را از خواندن و از استفاده از پژوهشهای آنها بینیاز بدانیم چراکه بسیاری از نسخ خطی و منابع کتابخانهای در دسترس پژوهشگران غربی هست که در کشورهای خاورمیانه این امکانات در همه مراکز وجود ندارد و طبیعتاً این امر به کیفیت پژوهشها آسیب میزند ولی با این وجود در کشور خودمان هم پژوهشگران خوب و برجستهای داریم که بسیاری از غربیها به پژوهشهای آنها استناد میکنند.
البته پژوهشگران ما باید با زبانهای زنده دنیا همانند انگلیسی، فرانسه و آلمانی آشنایی بیشتری داشته و مقالاتی به این زبانها بنویسند تا مراجعه و استناد به پژوهشهای ما بیشتر شود. یکی از دلایلی که بیشتر به پژوهشهای خارجی استناد میشود این است که بسیاری از آنها به زبان متداول علم در جهان، یعنی زبان انگلیسی، نوشته شدهاند و طبیعتاً استناد به آنها هم بیشتر است.
ایکنا ـ برخی معتقدند نباید اهمیت زیادی به مقالات منتشره در نشریات بینالمللی داده شود و مثلاً در ارتقای اساتید تأثیر چندانی نداشته باشد. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
قطعاً مقالات بینالمللی مهم هستند، به این دلیل که وقتی پژوهشگری، یک مقاله دارای ارزش استنادی بالایی مینویسد این مقاله باید استتانداردهای پژوهشی بالایی داشته باشد تا منتشر شود. طبیعتاً از این حیث، مقالات بینالمللی بسیار مهم هستند و اگر محققی بتواند در حیطه الهیات یا فلسفه و ... مقالهای دارای کیفیت الف در نمایههای بینالمللی منتشر کند بدین معناست که این مقاله استانداردهای بسیار سختی را گذرانده و این نشان دهنده کیفیت کار وی است. اما اینکه همه استادان را مجبور کنیم در این حوزه کار کنند و ارتقای علمی آنها را منوط به مقاله isi و اسکوپوس کنیم درست نیست چراکه هر استادی در زمینهای خاص کار میکند و در همه این زمینهها نشریات دارای نمایههای ارزشمند، یا کم هستند یا شرایط برای انتشار آنها بسیار دشوار است. بسیاری از استادان فلسفه برای نظریهپردازی، سالها وقت لازم دارند تا ابعاد نظریه خود را بسنجند بنابراین انتشار مقاله در اینگونه مجلات نمیتواند نشانهای برای اثبات خوب بودن فعالیت یک استاد فلسفه باشد.
ایکنا ـ مهمترین موانع پژوهش واقعی را چه چیزهایی میدانید؟
تأمین مالی پژوهشها بسیار مهم است همچنین آموزش نظاممند روش تحقیق و روششناسی پژوهش از دوران متوسطه تا دوران دانشگاه مورد نیاز است. متأسفانه برخی پژوهشگران ما مخصوصاً در زمینه علوم انسانی، کمتر به کارهای گروهی عادت کردهاند. نیاز دیگری که داریم این است که باید نقشه جامعی برای مسائل کلان داشته باشیم و مسئولیت هرکدام از این مسائل و پژوهش در مورد آنها را به دانشگاهی بدهیم و آن دانشگاه هم تخصصهای لازم را در آن زمینه کسب کند. وجود چنین نقشهای ما را از کارهای تکراری و بیفایده دور میکند.
ایکنا ـ برای اشتغال و معیشت پژوهشگران چه باید کرد؟
موانع زیادی در این زمینه وجود دارد مخصوصا برای پژوهشهای حوزه دین، مراکزی زیادی تأسیس شدهاند که میتواند امر فرخندهای باشد اما این باعث میشود بودجهها به شکل منسجم هزینه نشود و همین امر باعث میشود محصولات خوبی در عرصه پژوهش منتشر نشود. به نظرم باید برای سامان دادن پژوهشهای دینی، نقشه راهی داشته باشیم.
الان کسی نمیتواند در منزل بنشیند و کار پژوهشی انجام داده تا هزینههای آن توسط برخی نهادها پرداخت شود. لذا اگر پژوهشگری بخواهد معیشت وی تأمین شود باید در قالب یکی از پژوهشگاهها و مراکز دانشگاهی خدمت کند. در حالیکه باید این امکان فراهم میشد که پژوهشهایی به پژوهشگران سفارش داده شده و سپس جامعه یا نهادهای پژوهشی خریدار آن باشند اما الان چنین چیزی وجود ندارد و این در بلند مدت آسیبزاست چراکه پژوهشگران توانمندی برای تولید فکر و اندیشه وجود دارند که شاید نتوان آنها را در قالبهای دانشگاهی جا داد و وقتی کارهای آنها خریداری نمیشود دچار مشکل مالی میشوند، بنابراین امکان تأمین معیشت پژوهشگر، بدون اتصال به منابع دانشگاهی و پژوهشگاهی وجود ندارد.
گفتوگو از اکبر ابراهیمی
انتهای پیام