هفته پژوهش فرصتی برای سنجش وضعیت پژوهش در کشور، تجلیل از پژوهش و پژوهشگران برتر است. حوزه علمیه خواهران هم که از سوی رهبر انقلاب به عنوان یک پدیده مطرح شد در کنار آموزش از پژوهش نیز غفلت نکرده و به خصوص در سالیان جدید روند رو به رشدی داشته است. خبرنگار ایکنا به مناسبت هفته پژوهش با طاهره حیاتی؛ معاون پژوهش حوزه علمیه خواهران استان قم و استاد و پژوهشگر حوزه علمیه خواهران و جامعه المصطفی گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ در گذشته محقق را به جای پژوهشگر به کار میبردند که در بطن این واژه بحث یافتن حقیقت نهفته است در حالی که در کلمه پژوهشگر چنین نیست؛ آیا این موضوع به کلیت تحقیق آسیب نمیزند؟
قبل از پاسخ به این پرسش خوب است نوعی واژهشناسی داشته باشیم؛ علم واژهشناسی در گذشته با عنوان وجه تسمیه در کتب مختلف مطرح و از رئوس ثمانیهای بود که در هر علمی مطرح است. واژه تحقیق در ادبیات گذشته بیشتر رایج بود و پژوهش واژهای کاملاً فارسی و به معنای پژوهیدن و جستوجو کردن است. واژه تحقیق عربی و از باب تفعیل است که معنای تدریج و تکثیر در آن ملحوظ است لذا در مفهوم دستیابی به حقیقت و صدق هم این معنا لحاظ شده است.
چون تحقیق، تلاشی مکرر و جستوجوی زیاد و تدریجی و فرایندی برای رسیدن به حقیقت است لذا برخی بزرگان تحقیق و پژوهش، اصرار دارند که ما همچنان از کلمه تحقیق استفاده کنیم زیرا پژوهش نمیتواند مفهوم و معنای دقیق تحقیق را داشته باشد. البته در دنیای امروز مهم این است که تعریف جامعی از پژوهش در راستای اهداف خودمان داشته باشیم و تعریف مطلوبی که از این واژه در معنای اصطلاحی میتوان ارائه کرد این است که یک فرایند روشمند برای رسیدن به دانش و حل مسئله است.
بنابراین سه نکته در این تعریف وجود دارد؛ اول فرایند که تدریجیبودن را که در باب تفعیل است میرساند؛ دوم، فرایند روشمندی است که تکثیر را در دل خود دارد و از طرفی این فرایند، مسیری برای رسیدن به دانش و حل مسئله است و ما در این مسیر به دنبال کشف واقعیت و حقیقت هستیم لذا اگر به این شکل پژوهش را تعریف کنیم شاید دغدغهای که در ذهن بزرگان برای استفاده از کلمه تحقیق است مرتفع شود.
واژگان در دستان جاعلین معانی هستند و اندیشوران واژهای را در تعاریف خود به کار میبرند. بنابراین اگر در این تعریف جامعیت لحاظ شود در این صورت این واژه میتواند همان کارکرد تحقیق را داشته باشد. در کلام رهبری هم مکرراً دیدهایم که تحقیق و پژوهش به عنوان مترادف به کار برده شده است لذا پژوهشی که امروز به کار میرود همان تحقیقی است که در ادبیات حوزه رایج بوده است.
ایکنا ـ سؤال بنیادینی که شاید در برخی یا خیلی از تحقیقات کشور حتی در حوزه رعایت نمیشود تحقیق برای چه است؟ آیا تحقیق صرفاً برای تحقیق مطلوبیت دارد یا حتماً باید دارای آثار و اهدافی باشد؟
تحقیق را باید به خوبی و روشنی تعریف کنیم؛ وقتی ما فرایند تحقیق را طی میکنیم منتج به نتایج حقیقی و واقعی میشوند؛ بنابراین تحقیق بما هو تحقیق، مطلوب است البته هر انسان حکیمی هر فعلی که انجام میدهد باید هدفمند باشد و تحقیق هم برای رسیدن به هدف است؛ البته اینکه هدف چیست مهم است؛ گاهی هدف، کشف یک حقیقت برای رفع جهل خود انسان است که باعث توسعه فرد پژوهشگر و دانشافزایی است ولی پژوهشگر میتواند با نگاهی جامع، مسائل داخل و بینالمللی و حتی آیندهپژوهانه را مورد توجه قرار دهد و برای آن راه حل بیابد.
بنابراین تحقیق با توجه به تعریفی که ارائه شد، قطعاً کاری ارزشمند و ثمربخش است و میتواند نیازهای فردی و اجتماعی را برطرف کند و حتی نیازهای آینده را شناسایی و برای رفع آن بکوشد. بنابراین تحقیقی نیست که دستاورد نداشته باشد ولو اینکه صرفاً به افزایش دانش منجر شود؛ نگاه ما باید جامع و فراگیر باشد و نه اینکه تنها هر پژوهشی که مسئلهای را حل کند پژوهش بدانیم و این ما هستیم که باید تحقیق را به معنای واقعی آن فهم کنیم.
ایکنا ـ وضعیت پژوهش در حوزه خواهران چگونه است و ارزیابی شما چیست؟
حوزه خواهران در سطوح دو، سه و چهار که معادل با دکتری است تحقیق و پژوهش دارند؛ در پایان سطح دو طلاب موظف هستند که مقاله پژوهشی و در سطح سه پایاننامه یا تحقیق پایانی در بیش از 100 صفحه ارائه کنند که البته هنور در مرحله نظریهپردازی نیست و در سطح چهار هم رساله علمی در حد 200 صفحه در ذیل یک مسئله باید ارائه کنند که مشتمل بر نقد و نظریهپردازی است.
قطعاً گامهایی به ویژه در سطح دو برداشته شده است و طلاب آموزشهای لازم را در دورههای کارگاهی و ... میبینند و تلاش این است که ترس از پژوهش و نگارش در بین آنان از بین برود. از سال 96 که آئیننامه پژوهش پایانی در سطح دو با عنوان مقاله پایانی به طلاب ابلاغ شد، در سطح استان قم که 14 تا 17 مدرسه را تحت پوشش دارد، شاید حدود دو هزار مقاله و بیشتر از سوی طلاب نگارش شده است و همه اینها نشان میدهد حوزه علمیه خواهران در گام اول توانسته است شهامت در نگارش و پژوهش را به مخاطبان خود منتقل کند و اشکالاتی که افراد در این مسیر دارند مرتفع شده است.
نکته مهمی که باید بیان کرد این است که در حوزه علمیه خواهران در سطح سه و چهار هم تحقیقات پایانی الزامی داریم و همه افراد باید این تحقیق را بگذرانند که این هم از محاسن حوزه خواهران است. نگاه این است که هر طلبه وقتی وارد مسیر آموزشی خود شد، بتواند در سطوح مختلف جمعآوری ودستهبندی و نقد و نظریه و ... تحقیق خود را ارائه دهد.
ایکنا ـ چرا در بیشتر پژوهشها حرفهای تکراری مطرح میشود؟
اینکه میبینیم خیلی از پژوهشهای ما در جامعه علمی امروز، تکراری است و یا پژوهشها بنمایه و دستاوردهای جدیدی ندارند و یا ناظر به نیازهای روز نیستند علل مختلفی دارد که از مهمترین آنها این است که نظام تعلیمی و آموزشی ما در سطح دانشی و حافظهای باقی مانده است و این مشکل حافظهمحوری همچنان تا سطح دکتری گریبانگیر طلاب و دانشجویان است و شهامت نقد و تحلیل و اینکه افراد بتوانند حرف نو و جدیدی بزنند را ایجاد نمیکنیم و یا اگر کسی شهامت آن را هم داشته باشد باز ابزار و روش در اختیار او قرار ندادهایم در حالی که در سنت گذشته حوزه تمامی نظامات حوزوی بر پایه پژوهش بود.
فرد وقتی وارد حوزه میشد اطلاعاتی را کسب میکرد و بعد روش و اصول و قواعد به او آموزش داده میشد و از او میخواستند با روش اجتهادی و قواعد استنباطی سراغ متون برود و حکم از آن بیرون بیاورد و این روش فقط در استنباط حکم شرعی و احکام عملی نبود و در اعتقادات هم این موضوع رایج بود؛ از این رو گفتهاند ما در اعتقادات نباید از کسی تقلید کنیم و خودمان باید تحقیق کنیم و در اخلاق هم این وضع وجود داشت.
این نظام اکنون دچار مشکل شده است و سرعت رشد علم و شرایط روز باعث ایجاد این مشکل و خلل است. این مسئله گاهی سبب میشود که طلبه بعد از 10 تا 15 سال حضور در حوزه باز هم نتواند پژوهش جدید و بدون تکرار بزند؛ بنابراین ما نیازمند طراحی نظام نوین آموزشی هستیم کما اینکه این حرکت در حوزه خواهران با عنوان نظام تعلیم و تربیت شروع شده است.
همچنین نکته دیگری که سبب شده است تا حرفها تکراری باشد این است که گاهی سطح مطالعه و دسترسی ما به اطلاعات پایین آمده است، به این معنا که پژوهشهای مهم در کتابخانهها و مراکز علمی به صورت دستهبندی شده در اختیار محققان نیست و پژوهشگر نمیداند که آیا سایرین در مورد مسئلهای که کار علمی میکند، کار کردهاند و نتیجه آن را بیان کردهاند. البته این ضعف ناشی از این موضوع نیز است که مراکز تحقیقاتی ما با هم پیوند و ارتباط شبکهای ندارند تا همه از تحقیقاتشان مطلع شوند لذا ناخواسته به سمت تکرار میرویم؛ بنابراین اگر این شبکه از یکطرف ایجاد شود و از طرف دیگر هم یاد بگیریم که علم را از دیگران بیاموزیم و اهل مطالعه باشیم، میتوان از تکرار جلوگیری کرد.
از یکسو ما روش نوآوری پژوهش و تولید محتوای جدید را به خوبی آموزش ندیدهایم؛ از سوی دیگر دستاوردها و نتایج تحقیقات به صورت شبکهای در اختیار یکدیگر نیست و شبکهسازی نداریم؛ لذا خیلی از محققان از پیشینه و دستاورد تحقیقات دیگران اطلاعی ندارند و از سوی سوم هم گاهی پژوهشگران خیلی اهل مطالعه دستاوردهای دیگران نیستند و قصد دارند خودشان به نتیجه و جمعبندی برسند و مجموع اینها سبب شده است تا باز شاهد تکرار باشیم. در صورتی که اگر روش نقد و تحلیل را آموخته باشند، قطعاً میتوانند به دستاوردها و نوآوریهای جدید هم برسند.
ایکنا ـ آیا در کشور ما گامی برای توجه و تربیت پژوهشگر برداشته شده است ؟ در حوزه خواهران چطور؟
ما در علوم اسلامی و انسانی پژوهشگرانی داریم که پاسخگوی مسائل جدید هستند ولی به هر حال سرعت گسترش علم و مواجهه با مسائل جدید هم زیاد است و باید سرعت پژوهشها بیشتر شود و یکی از راهکارهای آن افزایش تعداد پژوهشگران است. رسالت حوزههای علمیه، تربیت مجتهد در مباحث فقهی و کلامی و سایر علوم بوده است لذا یک فرد حوزوی که حدود 20 سال در فضای علمی تحصیل میکند در واقع یک مسیر تربیت پژوهشگری را طی میکند و این فرایند گاهی در مدارس جدید حوزه مورد غفلت قرار گرفته است؛ مدارسی که خواستهاند شبیه به محیطهای دانشگاهی حرکت کنند که در نهایت افرادی تربیت میشوند که دیندار و متدین هستند و در دینداری دیگران تأثیر دارند ولی پژوهشگر مدنظر حوزه و کسی که بتواند تولید علم کند کمتر تربیت شده و میشود.
در حوزه خواهران البته مسائلی چون ازدواج و فرزندآوری ممکن است سبب شود تا به مراحل بالاتر تحصیلی راه نیابند و به مرحله پژوهشگری نرسند. بنابراین ایده و سیاست تربیت پژوهشگر در حوزه خواهران و در تمامی حوزهها وجود دارد ولی باید فرایندی نظاممند طراحی شود و حتی میتوان مجموعهای را به صورت مستقل ایجاد کنیم و افراد مستعد و واجد شرایط شناسایی و جذب شوند و برنامهها و دورههای آموزشی تربیت پژوهشگر برای آنان برگزار شود. حتی میتوان نظام آموزشی طراحی کرد که نه فقط پژوهشمحور باشد بلکه پژوهشگر تربیت کند. این ایده وجود دارد ولی برای عملیاتیشدن نیازمند یکسری زیرساخت هستیم که یکی از آنها حمایت از پژوهشگر است.
اگر پژوهشگری را شغل بدانیم باید به گونهای تأمین شود که بتواند مخارج زندگی خود را اداره کند و پژوهشگری میتواند خوب پژوهش کند که دغدغه مالی و اجتماعی نداشته باشد؛ البته بنده نگاه حداقلی ندارم ولی اگر به مثابه شغل تلقی شود، پژوهشگر دغدغه زندگی و تأمین معاش نخواهد داشت و این افراد میتوانند به افرادی تبدیل شوند که به رفع مشکلات فعلی جامعه و حتی آینده بپردازند و ما را به دستاوردهای پژوهشی برسانند.
ایکنا ـ چرا نفوذ پژوهشهای غربیان در میان دانشگاهیان ما زیاد و گاهی به پرستیژ تبدیل شده است؟
بحث نفوذ پژوهشهای غربی نسبت به یکی دو دهه قبل بسیار کمرنگ شده است؛ وقتی بنده اوایل سطح دو بودم دوستانی داشتم که وارد محیط دانشگاهی شدند و آن زمان این مسئله رواج بیشتری داشت ولی اکنون خودباوری و اتکاء به تولید علم بومی و اهتمام به زبان فارسی به عنوان اینکه زبان علمی رایج در دنیا شود بیشتر شده است؛ مقام معظم رهبری در سخنانشان تأکید فرمودند که یکی از ریشههای این موضوع خودباختگی است که دولتمردان و برخی نخبگان ایران در دوره قاجار داشتند و این مسئله را به سایر نخبگان و مردم نیز القاء کردند.
در این دوره اندیشمندان غربی مانند چماقی بر سر دانشمندان و اندیشمندان داخلی کوبیده میشدند و آنان را تحقیر میکردند و لایههایی از این تفکر هنوز هم باقی است. البته بعد از انقلاب این فرایند کند شد گرچه افرادی در محیطهای علمی بوده و هستند که تربیتشده تفکر تحقیرشده هستند و خود را کوچکتر از توانایی جوانان ایرانی میبینند. گرچه با رشد و توسعه علمی به خصوص در فناوریهای جدید، ما به خودباوری رسیدهایم و اکنون در مرحلهای هستیم که به باور بنده میتوانیم تولید علم داشته باشیم و به دنیا هم منتقل کنیم.
به نظر بنده پژوهشهای غربی امروز در محیطهای علمی اعتبار و هیمنه گذشته را ندارند و پژوهشهای داخلی معتبر شدهاند؛ گرچه رسوبات تاریخی خودتحقیری هنوز هم دست از سر برخی محققان و محیطهای علمی برنداشته است.
ایکنا ـ چرا پژوهشگر بودن به عنوان شغل دیده نمیشود؟ البته در پژوهشگاهها و اعضای هیئت علمی معمولاً مشغول اشتغال هستند ولی بقیه افراد وابسته و واسطه خیر؛ آیا این مسئله نکته مثبت است یا منفی؟
اینکه پژوهشگری را یک شغل بدانیم موافقان و مخالفانی دارد؛ علت این قضیه هم به این مسئله برمیگردد که شغل را چگونه تعریف کنیم؛ یعنی وقتی ما به ازاء مادی در برابر پژوهش قرار دهیم، ساحت پژوهش و تحقیق را مخدوش میکند زیرا کار بیشتر در ازای پول بیشتر مطرح است لذا برخی با شغل قرار دادن آن مخالفت میکنند ولی واقعیت این است که اگر پژوهشگری را یک مهارت، حرفه و تخصص بدانیم و برای آن اعتبار قائل شویم در این صورت اتفاقات خوبی خواهد افتاد و حتی برخی که توانایی و استعداد و قابلیت لازم را دارند جذب این حرفه و تخصص خواهند شد.
البته اینکه ساز و کار آن به چه شکلی باشد بحث دیگری میطلبد و نیازمند تفحص درخور و بیشتر است یعنی اینکه آیا ما به ساز و کارهای فعلی بسنده کنیم یا اینکه ساز و کار جدیدی را طراحی کنیم. البته قطعاً نگاه مالی، پولی و کالایی به پژوهش صحیح نیست و از نگاه ارزشی دور است ولی داشتن نگاه تخصصی و حرفهای به تحقیق و پژوهش که نیاز به حمایت مالی هم دارد سبب میشود تا ضمن حفظ ارزش این کار، تأمین مالی هم برای پژوهشگران ایجاد شود.
گفتوگو از علی فرجزاده
انتهای پیام