تولیدات نمایشی؛ خشونت، دخانیات و امنیت روانی مخاطب
کد خبر: 4178653
تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۳
یادداشت

تولیدات نمایشی؛ خشونت، دخانیات و امنیت روانی مخاطب

تولیدات نمایشی یکی از موثرترین ابزارهای هنجارسازی و ناهنجارآفرینی در ذهن مخاطبند که در صورت تبلیغ و ترویج یک عادت ناپسند نظیر استعمال دخانیات یا نمایش خشونت غیرلازم می‌توانند به شدت تاثیر مخربی داشته باشند.

«در عرصه سریال‌های خانگی امروز ترویج مصرف دخانیات و مشروبات الکلی و قماربازی خانواده‌ها را تضعیف می‌کند. یکی‌ از خط قرمزهای ما در فیلم‌ها و سریال‌ها، خانواده است. متأسفانه در اغلب سریال‌ها به قتل و جنایت و ... می‌پردازند.»

این جملات بخشی از اظهارات اخیر دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی است که باید با ظرافت و دقت به آنها فکر کرد و بدون هیجان کاذب اولیه موافقت تام یا تقابل بی تعقل مخالفت یکسره به آنها پرداخت.

اولین مسئله از دید هنرمندان این است که نمایش برخی از این موارد برای شخصیت‌پردازی لازم است و اگر نباشند تعریفی ناقصی از شخصیت‌ها به بیننده منتقل می‌شود که از منظر ساختار متن و فیلمنامه و درام‌نویسی کاملاً صحیح است. از سوی دیگر بینندگانی هستند که عقیده دارند نمایش و تکرار بد‌اخلاقی و ناهنجارهای فردی و اجتماعی منجر به از بین رفتن قبح آن عمل شده و رفته‌رفته آن را در نظر بیننده، معمولی می‌کند که این نظر هم کاملاً صحیح است. حال بین این دو نظر صحیحی که مدافعان آنها هر دو بر مسند حق نشسته‌اند باید به تعادلی رسید که نه برنامه‌سازی دچار اختلال شود نه نمایش برخی صحنه‌ها به ناهنجارهای اجتماعی بیانجامد.

بهترین شیوه در این بخش این است که از تجربیات ملل دیگر استفاده کنیم. برای مثال هندی‌ها در اکران سینمایی فیلم‌های خود در صحنه‌هایی که حاوی نمایش استعمال دخانیان به هر شکلی است به صورت نما به نما هشدارهای بهداشتی را به صورت زیرنویس درج می‌کنند تا بیننده در جهان دراماتیک فیلم غرق کامل نشده و آن بخش را به صورت واقعی و با پیامی که درباره سرطان و بیماری هشدار می‌دهد به ذهن بسپارد.

کره‌ای‌ها هم درصحنه‌های خشن ابزار برنده و سلاح‌های مختلف را به اشکال مختلف محو یا شطرنجی می‌کنند تا از رواج خشونت و جذب روانی به سلاح جلوگیری کنند. ازاین‌دست موارد زیاد است و کارشناسان می‌توانند با بهره‌گیری از روانشناسان و جامعه شناسان در جلسات مشترک چاره‌ای برای آن اندیشیده و در اختیار مسئولان بگذارند تا در اختیار برنامه‌سازان قرار گیرد.

اما مهمتر از اینها شیوه نمایش استعمال دخانیان و مخدرات یا سلاح‌های سرد و گرم است که اگر به صورتی زیبا نمایش داده شود باعث رواج آن و روی آوردن بینندگان – به ویژه نسل جوان – به آنها خواهد شد. برای مثال سیگار کشیدن همفری بوگارت در فیلم‌های مختلف به نوعی جذاب بود که بسیاری از جوانان امریکایی را سیگاری کرد و جالب این است که خودش نیز در ابتدای میانسالی از سرطان معده ناشی از مصرف دخانیان درگذشت! یا بسیاری از جوانان دهه هفتاد میلادی بر اثر دیدن آثار بروس لی که متاسفانه پیام همه آنها گرفتن انتقام و ترویج خشونت است بی‌آنکه از اخلاق ورزشکاری اثری در آنها باشد، در درگیری‌های خیابانی و مبارزات آزاد و شرطبندبهای غیرقانونی جان خود را از دست دادند.

این موارد درباره کودکان و نوجوانان بسیار حساستر است چرا که برخی از آنها بعد از دیدن عملیات سوپرمن و اسپایدرمن و ... به استناد واقعی بودن این صحنه‌ها و با توجه به ذهن معصومانه و باورپذیری که دارند از ساختمان‌ها پریده و دچار نقص عضو شده یا از دنیا رفته‌اند.

پس در یک جمع‌بندی منطقی و به دور از هیجان، نتیجه این است که برای ایمنی ذهنی و بهداشت روانی و جسمی مخاطب باید به شیوه نمایش معضلات و برخی رفتارهای مرتبط با آن توجه کرد تا به صورت تبلیغ آن معضل نباشد و از سویی در انتهای داستان‌ها به صورتی غیر شعاری و هنرمندانه زشتی و تبعات بد و گاه غیر قابل جبران آن معضل مشخص شود تا بیننده به نوعی آموزش در آن زمینه نیز برسد.

عباس کریمی عباسی

انتهای پیام
captcha