به گزارش ایکنا، جبار رحمانی، استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، شامگاه 10 مردادماه در نشست علمی «تغییرات مناسک عزاداری محرم» که از سوی مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام خمینی فارس برگزار شد با بیان اینکه در مراسم عزاداری، از یک سو شاهد نوآوریهایی هستیم که جامعه آن را میپذیرند و دوست دارند و گاهی هم آن را رد میکنند لذا بین اصالت و بدعت و تداوم و تغییر چالشهایی وجود داشته است، گفت: مناسک مجموعه رفتارها نیستند و تلفیقی از مجموعه رفتارها، ابزارها و گفتارها هستند و هر مناسکی ریشه در باورهای اعتقادی و اخلاقی و فرهنگی دارد.
وی با بیان اینکه تغییرات مناسک و تغییرات اجتماعی بر یکدیگر اثرگذار هستند، افزود: کار آئینها سمت و سو و جهت دادن به تغییرات اجتماعی است و گرنه ممکن است صبح تا شب عناصر جدیدی به جامعه اضافه شود ولی اینطور نیست که جامعه همه تغییرات را بپذیرد. در ایران دهه 50، عزاداریها چه عزاداری برای امام حسین(ع) و چه عزاداری برای شهدای انقلاب زمنیه را برای پیروزی انقلاب فراهم میکرد و در سال 57 آثار آن دیده شد البته مناسک و آئینها لزوما محصول تغییرات اجتماعی و تغییرات اجتماعی هم لزوما ناشی از آئینها نیستند.
رحمانی با بیان اینکه در دهه 80 از سنتور و ارگ برای عزاداری استفاده میشد و وانفسایی ایجاد کرده بود، گفت: برخی بزرگان معترض این مسئله بودند ولی بعد از مدتی خود این آئینها آن را حذف کردند یعنی خود آئینها هم ساز و کاری برای غربالگری دارند، یعنی ما وقتی از تغییر سخن میگوییم باید بین فرمها مانند قمهزنی و علامت و پرچم و رفتن روی آتش با ذهنیات و عقاید و باورهای مردم تفاوت بگذاریم. مثلا وقتی درباره مراسم نخلگردانی در یزد و روضهخوانی در فلان شهر سخن میگوییم اولین مؤلفه این است که اینها همه در یک فضایی اعم از مسجد و حسینیه و خیابان و حتی فضای مجازی اجرا میشود؛ دومین مؤلفه مجریان برنامه و مردم هستند و مؤلفه سوم هم ابزارها مانند طبل و نی و زنجیر و ... هستند و مؤلفه چهارم فرم اجرا مانند صف یا در حلقه ایستادن و ... است و مؤلفه مهم دیگر هم محتوای این مراسم است.
رحمانی افزود: در دهه 70 عمده مراسم عزاداری در مکان مشخصی مانند حسینیه و مساجد و ... برگزار میشدند و در همین دوره سبک جدیدی از عزاداری را شاهد بودیم و فضاها هم به سمت پارکینگها و فضای بیرونی سوق یافت و با تغییر مکان عزاداری، اولین هنجارشکنیها در فرم اجرا هم در این دوره ایجاد شد که نمونه اعلای آن کسانی مانند سید ذاکر و رضا هلالی آن زمان، سیب سرخی و جواد مقدم و ... بودند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی تصریح کرد: زمانی رسم بود که در عزاداری چراغها را خاموش میکردند ولی الان نورپردازی قرمز انجام میشود و همه اینها نشان میدهد که جامعه همواره مناسک را بازسازی میکند. البته چه در دوره پهلوی و چه بعد از آن سیاست مشترکی وجود داشته و آن اینکه الگوی برتر همواره از سوی حکومت تعیین میشده است یعنی چه پهلوی که فرهنگ را خودش تعریف میکرد و چه بعد از آن که جمهوری اسلامی فرهنگ و دین را خودش تعریف میکند.
وی افزود: این باعث شد تا اشکال بسیار متنوع و پیچیده عزاداریها تنوع کمتری به دست آورند زیرا توسط مرکز جهتدهی، طرد یا سرزنش میشدند. وقتی تلویزیون یک برنامه مذهبی پخش میکند هم بیشتر معیارهای عزاداری در تهران را به نمایش میگذارد به همین دلیل به تدریج شکلهای محلی در برابر شکلهای عزاداری مرکز که رسانه و پول بیشتری پشت آن است رنگ میبازند.
استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه در تمام جوامع، آئینها در خدمت تقویت قدرت حکومت هستند، اظهار کرد: به همین دلیل قدرتها هم آئینهایی را که خودشان دوست دارند ترویج میکنند و گاهی اوقات آئینهای ناهمخوان را سرکوب میکنند؛ مثلا تعزیهخوانان و پردهخوانان تا 50 سال قبل محور عزاداری بودند ولی الان مداحان محور عزاداری هستند و ردی از تعزیه و پردهخوانی نمیبینیم. این در حالی است که در طول تاریخ تشیع، مداحان قشر فرودست متخصصان مذهبی بودند و نه بالادست.
وی با بیان اینکه نقش روحانیون و سخنرانان هم در مراسم عزا کمرنگ شده است و حتی صدای کسانی مانند آیتالله جوادی آملی را در آورده است، افزود: گرچه نهادهای دینی در کشور قدرتمند شدهاند ولی لزوما به معنای قدرتمندترشدن دین نبوده است و بخشهایی تضعیف شده است بنابراین باید نقش تغییرات اجتماعی و نقش حکومت را در این تغییرات جدی بدانیم.
رحمانی بیان کرد: با فروپاشی حکومت صدام، اربعین ایجاد شد و آئینی فراملی را برای شیعیان ایجاد کرد. البته برخی میخواهند این پیادهروی اربعین را به زیارت اربعین نسبت دهند ولی نه از جهت آئینی و نه از جهت مناسکی تناسبی با هم ندارند و این نوعی نوآوری آئینی در جهان شیعه بود و گویی تکمیل عزاداری محرم با اربعین است.
این پژوهشگر با بیان اینکه شاهکار نقاشی آقای فرشچیان و اپرای عاشورا از کارهای هنری بسیار زیبا پیرامون عزاداری است، تصریح کرد: تغییرات همواره توسط حکومتها رخ نمیدهد بلکه خود جامعه هم در آن نقش دارد و حتی برخی صاحبنظران معتقدند که آئینهای عزاداری در ایجاد الگوی مدرن شهری در ایران و عبور از محلهگرایی نقش داشته است یا چند دهه قبل از شخصیتهایی از کربلا در عزاداری خبری نبود و الان محور برخی روضهها هستند.
رحمانی با بیان اینکه منطق بنیادینی در عزاداری وجود دارد، اظهار کرد: تحقیقاتی که ما درباره عزادرای در تمام مناطق دنیا داشتهایم نشان میدهد که رکن در این آئینها، عزاداری برای شهادت امام حسین(ع) و یاران ایشان است و سینهزنی، آئین ثابت در همه عزاداریهاست ولی قمهزنی، هروله و ... مخصوص همه مراسمات نیست. در نیم قرن اخیر با وجود ابداعاتی که در یکسری مراسمات وجود دارد ولی آئینهای عزاداری نحیفتر شده است و نشانه آن حذف تعزیه و پردهخوانی است.
رحمانی گفت: آئینهای عزاداری در نیم قرن اخیر با همه تحولات به سمت پیچیدهتر شدن نرفته است بلکه به سمت سادگی سوق یافته است و از جهت زیباشناسی هم عقبنشینی کرده و بدلیتر شدهاند. مثلا در تعزیه شکل پیشرفته اجرا و هنر، موسیقی و اجرای همزمان گروهی، زیباییشناسی خاص را شاهدیم ولی با مداحمحوری در مجالس، فقط ابزار شعر و صوت به کار گرفته میشود و اخیرا المانهای نورپردازی هم به آن اضافه شده است.
وی با اشاره به پیوند عزاداری و رسانهها، افزود: رسانهها گاهی اوقات، بسترهایی برای عزاداری شدهاند که به خصوص در دوره کرونا شاهد آن بودیم ضمن اینکه رسانه، فرمی از عزاداری را تقویت و فرمی را تضعیف میکند. البته جامعه شیعه، جامعه مردهای نیست و تحولات آئینهای آن همیشه وجود داشته است و خواهد داشت.
رحمانی تصریح کرد: در یک قرن اخیر رفتن به کربلا آرزوی خاص و استثنایی و دور از دسترس بود و کسی که تربت در اختیار داشت فرد خاصی تلقی میشد ولی در دو دهه اخیر این دسترسی زیاد شده است و حتی تربت را همه در قالب مهر دارند و دسترسپذیر بودن، بار قدسی یک پدیده را تحت تاثیر قرار داده است. یا چند دهه قبل ما دائما اخباری از یکسری معجزات مانند خون آمدن از تنور و مهر و حرکت علم و ... در روز عاشورا میشنیدیم ولی در یکی دو دهه اخیر خبری از این معجزات نیست. حتی در این یکی دو دهه اخبار شفایابی و معجزاتی از این دست دیده نمیشود.
انتهای پیام