به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین حمید شهریاری، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، 10 اسفند در دومین همایش بینالمللی تفسیر اجتماعی قرآن کریم، که از سوی انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی در حال برگزاری است، گفت: امروز وضعیت ما طوری است که باید به تفاسیر اجتماعی قرآن بپردازیم تا زمینهساز تمدن نوین اسلامی باشد؛ یعنی این بحث تفننی نیست و ضروری است.
وی با اشاره به دو مفهوم امت _ امامت و دولت _ ملت که دومی در فلسفه سیاسی غرب جریان دارد و بعد از جنگ جهانی دوم شاهد تثبیت آن هستیم، اظهار کرد: از منظر اسلام هر چیزی باید بر مفهوم امت شکل بگیرد و اگر ما مفهوم امت را بپذیریم، نیازمند یک راهبر هستیم که تعبیر قرآن از آن خلافت و امام است و در نگاه شیعه، خلیفه انبیاء و بعد ائمه اطهار سپس ولایت فقیه در تداوم امامت و خلافت مطرح است. بنابراین اگر قرآن بر امت _ امامت تأکید میکند باید آن را چگونه بر جریان دولت ملت که جدید است تطبیق دهیم و این ملت ـ دولتها چگونه با تعبیر قرآن، که امت واحد را مطرح میکند، همخوانی دارند و با مفهوم دولت ملت میتوان تمدنسازی کرد؟
شهریاری با بیان اینکه مفهوم اتحادیه کشورهای اسلامی میتواند مفهوم امت را بازسازی و آن را به دولت ملت پیوند بزند، اظهار کرد: در دنیا اتحادیههای مختلفی مانند اتحادیه جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا وجود داشته است که میتوان از تجربه آنها استفاده کرد. بنابراین در مقالهام سعی کردهام اهداف، سیاستها و ساختارهای این اتحادیه را بیان کنم و مدل جدیدی را برای فلسفه سیاسی تمدن نوین اسلامی ارائه دهم.
دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی بیان کرد: امت بیش از 11 بار در قرآن به کار رفته است البته مفاهیم خلافت، امامت و ولایت به ویژه ولایت به کثرت به کار رفته و جزء مفاهیم آرمانی است. بنابراین بحثی نیست و عمده پرسش این است که چگونه این مفاهیم با مفاهیم روز مانند دولت_ ملت پیوند میخورد. الان چیزی که ملاحظه میکنیم این است که دشمنان بعد از جنگ جهانی دوم تلاش کردند تا جهان اسلام را متلاشی و متفرق کنند. به همین دلیل امپراتوری عثمانی به چندین کشور تبدیل و تجزیه شد و ایران هم سرزمین بزرگی بود که الان تکههای زیادی از آن جدا شده است، تاجیکستان، آذربایجان، گرجستان و... بخشهایی از ایران 300 سال پیش بودند و حتی کشورهای جنوب خلیج فارس هم بخشی از خاک ایران بودند که استعمارگران جهان اسلام را جداجدا کردند. این کار را در هند و پاکستان و بنگلادش و... ادامه دادند و موفق شدند.
شهریاری بیان کرد: اگر با روش عقلایی این تکثر را بپذیریم که جهان اسلام متشکل از کشورهایی چون ایران، ترکیه و عربستان و قطر و ... با مدل مختلف حکومتداری هستند، باید ببینیم چگونه میتوانیم به سمت وحدت برویم و مدلی شبیه به اتحادیه اروپا تعریف کنیم. با برخی دوستان در عراق صحبت کردم و میگفتند شما اتحادیهای میخواهید درست شود که امام و رهبر آن ولایت فقیه باشد؟ این اتهامی است که به ما وارد میکنند و گفتم که ما برنامه ولایت فقیه را برای جای دیگری نداریم؛ البته اگر کسانی خواستند الگو بگیرند، میتوانند الگو بگیرند. کما اینکه از بسیج الگو گرفتند، وگرنه حوزه نجف معتقد به ولایت فقیه نیست. قصد ما این است که اتحادیه درست کنیم که هر کشوری نظام خودش را داشته باشد، ولی اهداف مشترکی تعریف و اتحادیه کشورهای اسلامی ایجاد شود و نظریه امت امامت حامی ماست. البته اصرار نداریم که مدل حکومت ما در همه جا پذیرفته شود.
وی تأکید کرد: الان سازمان ملل با اجماع کار میکند و ما هم میتوانیم ساختاری با اجماع در نظامات اسلامی درست کنیم که دولت و ملت در آن محفوظ است؛ میتواند قانونگذاری مشترک داشته باشد و مجلسی برای این امر تأسیس شود و یک دادگاه مشترک برای استیفای عدالت اسلامی و دستگاه اجرایی مشترک داشته باشیم.
شهریاری با اشاره به دیدار خود با سیدحسن نصرالله، بیان کرد: با سیدحسن نصرالله در این باره صحبتی داشتم و ایشان گفت در جلد اول صحیفه امام تعبیر اتحادیه اسلامی وجود دارد و بعد که مراجعه کردم دیدم هست و ما این را در ترکیه به عنوان نظریه جدید مطرح کردیم ولی گفتند اربکان این نظریه را داشته است و حتی G8 در این راستا ایجاد شد. البته اربکان چون با آمریکا همراه نبود زمینه برکناری او را فراهم کردند. این نظریه طرفدارانی دارد و گرچه ما از آن فاصله داریم ولی راهها و مبانی قرآنی در این زمینه وجود دارد، ما باید مواردی را آرمان قرار دهیم تا زمانی به آن برسیم شبیه اینکه یک کوهنورد از ابتدا هدف خود را فتح اورست میداند؛ اتحادیه کشورهای اسلامی هدف آرمانی ما است و باید آن را به کشورهای اسلامی پیشنهاد بدهیم.
وی با بیان اینکه اتحادیه کشورهای اسلامی قله مناسبی برای آن است که عکس آن را پشت سر بگذاریم و دائما برای رسیدن به آن تلاش کنیم، اظهار کرد: ساختار اجرایی این اتحادیه تابع خواسته ملتهاست و هر کشوری حکومت خود را دارد. البته بحثی در مورد حکومتهای پادشاهی وجود دارد، چون نگاه مردمسالارانه ندارد، ولی بخشی از جهان اسلام که مبتنی بر مردمسالاری است میتواند وارد اتحادیه جهان اسلام شود؛ گرچه راههایی وجود دارد تا با اغماض کشورهای پادشاهی را بپذیریم.
در ادامه محمود واعظی، رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران، با طرح این پرسش که ارزش افزوده اسلام درباره حکمرانی چیست؟ گفت: درباره حکمرانی دو طیف در جهان از دوره نخستین وجود داشته است و در دوره معاصر هم کسانی مانند هابز و جان لاک در این باره نظریهپردازی کردهاند. در جهان اسلام فضلا و اندیشمندان و نظریهپردازان این بحث را مطرح کردهاند. فارابی با طرح مدینه فاضله، شیخ طوسی حفظ مصالح عمومی، ابن سینا، طرح حاکمیت قوانین الهی، مرحوم فیض کاشانی شعار عدالتورزی و امام با شعار ولایت فقیه و مقام معظم رهبری با طرح حکمرانی مطلوب با رویکرد حاکمیت اسلامی در این باره نظریهپردازی کردهاند.
واعظی بیان کرد: از دو منظر میتوان به آن نگاه کرد؛ یکی ارزش افزوده اسلام به حکمرانی و دیگری که اهمیت بیشتری دارد این است که نگاه حکمرانی مطلوب از منظر اسلام با نظریهپردازان جهانی و پارادایم آینده جهان همخوانی دارد؟ الان برخی آیندهپژوه هستند و درباره اینکه چه پارادایمی آینده جهان را خواهد گرفت بحث میکنند.
رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران گفت: قرآن شاخصههای متعدد مانند توحید و معادمحوری را برای حکمرانی به عنوان مؤلفه اصلی مطرح کرده است؛ اندیشه خدامحور از اساس با حکمرانی لیبرالیستی تفاوت دارد؛ در این مدل ساعت زدن در اداره معنا ندارد، بلکه محور عشق به خداست. ظلمستیزی، برترگزینی و شایستهمحوری، داشتن تخصص و تعهد هم جزء این مؤلفههاست و قرآن در کنار خدامحوری و معاد بر تخصصمحوری هم تأکید میکند.
وی افزود: تافلر موج سوم را نوشت و گفت دنیا پارادایمهایی مانند کشاورزی و صنعت را پشت سر گذاشته و الان دوره الکترونیک و فضای مجازی است،. پارادایم مطلوب آینده جهان چیست و چه کسانی مدعی هستند؟ سهیل عنایتالله از آیندهپژوهان برجسته است که نظریات خوبی دارد؛ او میگوید وقتی ما اقتصاد جهان و مؤسسات را تحلیل میکنیم میبینیم دنیا عوض شده است؛ یعنی اگر روزی بحث میشد که پیچ و مهره بیشتری بسته شود تا به پیشرفت برسیم، امروز درباره محیط اجتماعی، رفاه اجتماعی و عدالتمحوری بحث میشود؛ یعنی جنس بحث، محیط معناست و از فیزیک صرف دورتر شدهاند.
واعظی بیان کرد: او یکسری مؤلفههایی برای پارادایم آینده جهان بحث کرده که مؤلفههای مد نظر ماست. پرفسور کسل و ناندی از شاگردان او میگویند آینده جهان، آینده فرهنگ و آینده معنویت است. البته معنویت به معنای عام یعنی از جنس فیزیک نباشد. آینده یکسری مؤلفه دارد و مشارکت عمومی که اسلام بسیار درباره آن سخن گفته است از جمله آنهاست.
رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران تصریح کرد: ناندی میگوید که معنویت آینده جهان است، ولی اگر متدینین بر نگهداری و ارزشبخشی به آن تلاش نکنند، این ارزشها دست رقبایی مانند هالیوود میافتد و آنها ارزشهای مطلوب خود را عرضه خواهند کرد و جهان دوباره به سمت وضع کنونی پیش خواهد رفت.
انتهای پیام