تقویت عناصر سرمایه اجتماعی با پیروزی انقلاب اسلامی
کد خبر: 4123206
تاریخ انتشار : ۰۱ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۱
محسن ردادی بیان کرد:

تقویت عناصر سرمایه اجتماعی با پیروزی انقلاب اسلامی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: انقلاب اسلامی مولد اعتماد سیاسی و سرمایه اجتماعی است چون توانست عناصر سرمایه اجتماعی را تقویت کند اما فراتر از این عناصر مرسوم سرمایه اجتماعی، آن چیزی که باعث اعتماد در دوران انقلاب شد سرمایه نمادینی بود که وجود داشت.

محسن ردادی

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «انقلاب اسلامی و سرمایه اجتماعی در ایران پساانقلاب» امروز دوشنبه اول اسفندماه از سوی مرکز مطالعات عالی انقلاب اسلامی برگزار شد.

محسن ردادی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه می‌خوانید؛

بنده در ابتدا بر رابطه سرمایه نمادین و اعتماد سیاسی در جمهوری اسلامی متمرکز می‌شوم. به عنوان مقدمه و در تعریف مصطلح از سرمایه اجتماعی باید گفت که مجموعه‌ای از اعتماد و هنجارهای متقابل در جامعه و در میان افراد تلقی می‌شود و اگر این موارد وجود داشته باشند گفته می‌شود این جامعه سرمایه اجتماعی خوبی دارد بنابراین سرمایه اجتماعی در سطح دولتی را نیز می‌توانیم توانایی دولت برای جلب اعتماد مردم و برانگیختگی آنها تعریف کنیم.

مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی

سرمایه اجتماعی مولفه‌های متعددی دارد که از جمله آنها تقسیم مولفه‌های سرمایه ‌اجتماعی بر اساس مؤلفه‌های ساختاری، شناختی و ارتباطی است. منظور از ساختاری این است که باید ساختارهایی در جامعه وجود داشته باشند که ساختارهای اجتماعی در آنها جاری شود و از جمله گروه‌های صنفی بتوانند اعتماد را در جامعه جاری کنند. مولفه دیگر شناختی است و اعتماد در این بخش جای می‌گیرد چراکه مولفه شناختی آن چیزی است که در ذهن ما وجود دارد و مثلا اگر مردم فکر کنند که حکومت دائما می‌خواهد جیب آنها را خالی کنند به دولت بی‌اعتماد می‌شوند و سرمایه اجتماعی شکل نمی‌گیرد. مولفه سوم ارتباطی است که ارتباط بین شهروندان و دولت را برقرار می‌کند.

سؤال این است که آیا فراتر از مولفه‌های سرمایه اجتماعی، عواملی می‌توان یافت که باعث کاهش یا افزایش سرمایه اجتماعی شوند؟ برای پاسخ به سراغ سرمایه نمادین یا عادت‌واره می‌روم اما ابتدا لازم است بیان کنم که اعتماد سیاسی عامل پیوند بین سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین است. گفته شده که سرمایه سیاسی، انطباق هنجارهای مردم با عملکرد دولت است یعنی مردم انتظاراتی از دولت دارند و مترصد هستند که دولت کارهایی برای آنها انجام دهد و وقتی دولت مطابق انتظار مردم کار کند اعتماد مردم بالاتر رفته و برعکس؛ یعنی هرچقدر دولت بتواند انتظارت هنجاری مردم را برآورده کند بیشتر مورد اعتماد قرار می‌گیرد.

رابطه انقلاب اسلامی و انتظارات هنجاری مردم

انقلاب اسلامی کاملاً در راستای انتظارات هنجاری مردم اتفاق افتاد و تمام شعارهایی همانند استقلال، آزادی، پیشرفت و رفاه که سر دادند در همین راستا بود، بنابراین خود انقلاب، انتظارات هنجاری مردم را به نمایش گذاشت، لذا انقلاب تحولی در اعتماد سیاسی پدید آورد که در تاریخ ایران بی‌سابقه بود یعنی هیچ حکومتی نداریم که اینچنین با خواست و اراده مردم سر کار آمده باشد و مورد اعتماد مردم قرار گیرد اما برای اینکه این اعتماد ادامه پیدا کند لازم است دو نکته را در نظر داشته باشیم که یکی عادت‌واره و دیگری هم سرمایه نمادین است.

ادعا این است اگر دولتی سرمایه نمادین کافی داشته باشد می‌تواند سرمایه اجتماعی را تقویت کند و در این راستا باید مطابق با عادت‌واره‌های مردم رفتار کند بنابراین باید اقشار مختلف را بشناسد تا مطابق با نیازهای آنها رفتار کند. عادت‌واره‌ها معمولا راه‌های شناخت و رهنمودهای احساسی را در اختیار فرد قرار می‌‌دهند و فرد را قادر به ارزیابی و طبقه‌بندی جهان می‌کنند. این عادت‌واره‌ها محل تلاقی ذهنیت فرد و ساختار اجتماعی هستند. سرمایه نمادین هم به نظر بوردیو، منبع اصلی قدرت است و به معنای همه ابزارهای نمادینی است که باعث می‌‌شود یک فرد یا گروه، پرستیژ و احترام و شکوهمندی را کسب کنند.

برای مثال همین که سلبریتی‌ها تعداد لایک‌های بالایی دارند بدین معناست که از سوی مردم، افرادی خاص شناخته می‌شوند که قابل احترام هستند لذا وقتی علی دایی می‌خواهد برای زلزله‌زدگان پول جمع کند میلیاردها تومان به حساب وی واریز می‌شود و این ناشی از سرمایه نمادین است. دولتی هم که سرمایه نمادین داشته باشد مورد احترام مردم قرار می‌گیرد و می‌تواند سیاست‌های خود را به راحتی پیش ببرد اما دولتی که بی‌حیثیت است اعتماد سیاسی نسبت به آن پائین می‌آید.

انقلاب اسلامی مولد اعتماد سیاسی و سرمایه اجتماعی است چون توانست عناصر سرمایه اجتماعی را تقویت کند اما فراتر از این عناصر مرسوم سرمایه اجتماعی، آن چیزی که باعث اعتماد در دوران انقلاب شد سرمایه نمادینی بود که وجود داشت و مردم ایران بیش از اینکه متکی به این باشند که آیا جمهوری اسلامی توانسته است برای مثال رسانه‌های آزاد ایجاد کند بر سرمایه نمادین امام خمینی(ره) تأکید داشتند و اکنون نیز بر سرمایه نمادین مقام معظم رهبری تأکید می‌شود و این سرمایه نمادین برای افزایش سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم است.

شکل‌گیری مفهوم سرمایه اجتماعی در دوران مدرنیته

غلامعلی سلیمانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه می‌خوانید؛

به نظرم باید به زمینه‌های شکل‌گیری سرمایه اجتماعی توجه داشته باشیم. مفهوم سرمایه اجتماعی همانند بسیاری از مفاهیم دیگر، مفهومی جدید است لذا زمینه‌های شکل‌گیری آن به شکل‌گیری مدرنیته با اقتضائات خاص خود برمی‌گردد. چراکه جوامع سنتی اقتضائات خاص قبیله‌ای و طبقاتی خود را داشتند اما به نظر می‌رسد عصر جدید اقتضائات خاصی دارد. به گمانم سرمایه اجتماعی علاوه بر سطح عمودی یعنی بین دولت و مردم، در سطح افقی یعنی بین افراد هم جای بحث دارد یعنی اینکه چه میزان اعتماد بین افراد جامعه وجود دارد.

وقتی می‌‌گوئیم انقلاب اسلامی یک سرمایه اجتماعی بزرگ را خلق کرد باید بدانیم بخش زیادی از آن به شخصیت حضرت امام خمینی(ره)، بخشی به ماهیت دینی این نظام سیاسی و بخشی به آرمان‌های انقلاب مربوط می‌شد بنابراین منابع سرمایه اجتماعی بسیار مهم هستند و باید بررسی کنیم که امروزه از کدامیک از این منابع تغذیه می‌کنیم.
همچنین نیاز است بحث کنیم که ماهیت نظام‌های سیاسی تأثیری در جنس سرمایه اجتماعی دارند یا خیر؟ به نظرم این موضوع در سرمایه اجتماعی بی‌تأثیر نیست. نکته دیگر موضوع تبدیل یک سرمایه به سرمایه دیگر است و مخصوصا پیر بوردیو، مباحث زیادی درباره تبدیل انواع سرمایه به سرمایه‌های دیگر دارد. این سرمایه باید در جایی بازسازی و تقویت شود تا در شرایط حساس بتوانیم از آن استفاده کنیم. همچنین درباره عناصر و اهداف سرمایه اجتماعی، فضای مغشوشی وجود دارد لذا به نظرم اعتماد، باید هدف سرمایه اجتماعی باشد نه اینکه از عناصر آن محسوب شود.

رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه

همچنین رضا صفری شالی، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی، در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه می‌خوانید؛

در ادبیات توسعه تا سال 1970 می‌گفتند برای هر کشوری دو نوع سرمایه شامل اقتصادی و انسانی لازم است اما از 1970 به بعد، کشورهایی بودند که هر دو شرط فوق را داشتند و در نهایت این نتیجه حاصل شد که مسائل فرهنگی هم در توسعه اهمیت دارند. اینجا بود که بحث سرمایه اجتماعی وارد مباحث توسعه شد و امروزه در سطوح سازمانی هم مورد توجه قرار می‌گیرد. سرمایه اجتماعی به شکل عمودی در پانزده سال اخیر دچار تحولات زیادی شده است چراکه به رابطه بین مردم و مسئولان و نهادها می‌پردازد. اینجاست که مردم بر اساس ارزیابی عملکرد یا کارایی، میزان اعتماد خود به دولت را بیان می‌کنند.

این اعتماد دو سطح دارد که یکی اعتماد به صداقت مسئولان و دیگری اعتماد به کارایی آنهاست. این بخش از اعتماد که همان احساس رضایت در سطح عمودی است در سال‌های گذشته کاهش محسوسی داشته است یعنی میزان سرمایه اجتماعی کاهش پیدا کرده است. نکته دیگر اینکه شکل سرمایه اجتماعی در سال‌های اخیر تغییر پیدا کرده است و بیشتر حالت صنفی پیدا کرده است. همچنین سرمایه اجتماعی، نیازمند تقویت سرمایه‌های نمادین و فرهنگی در کشور است بنابراین باید سرمایه‌های نمادین را هرچه بیشتر تقویت کنیم.

انتهای پیام
captcha