به گزارش ایکنا، نشست «بحران فرهنگ در دهه پنجم جمهوری اسلامی» با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین محمد سروش محلاتی، استاد درس خارج حوزه قم 21 بهمنماه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
در شرایط کنونی جامعه ما با سه بحران مواجه است؛ بحران اقتصادی، بحران سیاسی و بحران فرهنگی. البته این سه معضل ویژگیهای متفاوتی دارد و اصل این مشکلات برای همه مردم شناختهشده است ولی هر کس از زاویهای به آن نگاه میکند. بنده موضوع را از زاویه فرهنگی مورد بررسی قرار میدهم و گمان میکنم مهمترین چالش جمهوری اسلامی در این سالها همین چالش فرهنگ است و این چالش سختترین چالشی است که در برابر ما قرار دارد.
اگر بخواهم استدلال کنم باید بگویم برخی چالشها چالشهایی است که دولت میخواهد حل کند هرچند نمیتواند. برخی چالشها چالشهایی است که دولت میتواند حل کند ولی نمیخواهد؛ نوع مسائل سیاسی در این ردیف قرار میگیرد. معضلات فرهنگی چالشهایی است که دولت نه میخواهد حل کند و نه میتواند حل کند. موضوعاتی از قبیل سینما و تئاتر، فضای مجازی و مسائلی از این دست در ردیف سوم قرار دارند و در ماههای اخیر بیش از مسائل دیگر در اعتراضها خود را نشان دادند.
مسائل مختلفی وجود دارد که به لحاظ فرهنگی قابل تامل است البته این مسائل سابقه و پیشینه دارد ولی در سالهای آغازین انقلاب میتوانستیم بر مشکلات فرهنگی فائق بیاییم ولی امروز نمیتوانیم. چرا؟ دلیلش این است که نظام در اوایل انقلاب اجتهاد در مسائل فرهنگی را پذیرفته بود لذا وقتی جامعه با مشکلی مواجه میشد و پرسشی مطرح میکرد پاسخهای جدیدی را از رهبری دریافت میکرد. در آن ایام امام خمینی به شدت نسبت به موسیقی موضع داشتند و برای حذف موسیقی تلاش میکردند ولی این مسئله پس از مدتی حل شد. چرا حل شد؟ به خاطر دو مطلب؛ مطلب اول اینکه امام(ره) فقیهی بود که میتوانست شجاعانه چنین موضوعاتی را از نظر مبانی اسلامی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و آرای خودش را ارائه کند و معضلات فرهنگی را حل کند. عامل دوم این بود که حضرت امام در اجرای احکام اسلامی به ظرفیت جامعه و آمادگی مردم توجه داشتند. حتی حکمی که به لحاظ مبانی دینی روشن بود و جایی برای اجتهاد نداشت، حضرت امام(ره) معتقد بودند اجرای این حکم نباید موجب تنفر مردم از دین شود. خود این مبنا کار را در مسائل فرهنگی آسان میکرد.
با رحلت امام خمینی(ره) در باب فرهنگ این دو نکته مغفول شد و متاسفانه این باب مسدود شد. در طول سالهایی که از رحلت امام گذشته است تا کنون ما در هیچ موضوع فرهنگی، رای و نظر جدیدی که کارگشا باشد نداشتیم در حالی که در دوران حضرت امام مکرر با چالشهای فرهنگی مواجه بودیم و عمده این چالشها با آرای قابل توجه از جانب حضرت امام حل میشد.
همین مسئله حجاب، این بار اول نیست که این مسئله مطرح میشود. انقلاب که به پیروزی رسید امام به قم هجرت کردند و در صحبتی گفتند حجاب باید در همه جا رعایت شود. از صحبت امام الزام و اجبار استشمام میشد. شهید مطهری بلافاصله با شنیدن این نظر امام تصمیم میگیرد با امام صحبت کند و ایشان را از اجرای این تصمیم برحذر بدارد. احمد جلالی میگوید شهید مطهری با من تماس گرفت و با هم به قم رفتیم و با امام صحبت کردیم. در آن زمان شخصیتهای دلسوزی بودند که اگر نسبت به امام انتقادی داشتند مطرح میکردند و چه بسا نظر امام تغییر پیدا میکرد. بعدا در شرایطی قرار گرفتیم که چنین تجربههایی را در مقولههای فرهنگی نداشتیم و نتیجه این میشود که کوچکترین مسائل فرهنگی به بحران میانجامد. امام پیشاپیش جریان فرهنگی حرکت و مشکلات را حل میکرد.
ما امروز در شرایط بحران فرهنگی هستیم؛ این را نه به عنوان اهانت به شخصیتهای علمی و سیاسی بلکه در مقام توصیف وضع جامعه عرض میکنم و به خصوص روی سخن من با طلاب جوان است، با کسانی که به امام علاقه دارند، به کسانی که به انقلاب اسلامی عشق میورزند. من از آنها میخواهم برگردند و کارنامه انقلاب را مورد بررسی قرار دهند. این به معنای اینکه در آن دهه کمی و کاستی نداشتیم نیست بلکه به این معنا است که در آن دوران تجربههای مثبتی داشتیم، چرا بر آن تجربهها گرد و غبار نشسته، چرا این میراث گرانقدر را فراموش کردیم؟ آیا میراث امام در مقابله با استکبار خلاصه میشود؟ امام در مسائل فرهنگی مبانی و اصولی را اعلام کردند. بیش از همه ما عالمان دین باید این اصول را تبیین کنیم و از آن دفاع کنیم و در اجتهاد خودمان مورد استفاده قرار دهیم.
من فقط از دولتمردان و حکمرانان گلایه ندارم که مسیر دیگری را انتخاب کردند و به وضع فعلی رسیدیم. ما باید بپذیریم حوزه ما، علمای ما، مرجعیت ما در فضای دیگری سیر میکنند و در مقوله فرهنگ بین آنچه در حوزه میگذرد با آنچه در جامعه میگذرد فاصله زیادی است. در مقوله اقتصاد و سیاست اینقدر فاصله وجود ندارد ولی در مسائل فرهنگی فاصله بسیار زیاد است.
انتهای پیام