بیشتر اهل سنت محبت اهل بیت(ع) را جزئی از دین می‌دانند
کد خبر: 4114588
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۴۰۱ - ۲۱:۲۰
آیت‌الله طبسی:

بیشتر اهل سنت محبت اهل بیت(ع) را جزئی از دین می‌دانند

استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: در نشستی در سیستان و بلوچستان حضور داشتم و مولوی‌های اهل سنت امضاء کردند که محبت اهل بیت(ع) جزء دین ما است و کسی که محبت اهل بیت(ع) را نداشته باشد، از دین خارج است؛ البته از دید ما محبت، کافی نیست و معتقدیم عمل به دستورات ائمه(ع) هم لازم است ولی آن‌ها هم محبت به اهل بیت(ع) دارند.

نجم الدین طبسیبه گزارش ایکنا، آیت‌الله نجم‌الدین طبسی، استاد درس خارج حوزه علمیه، 24 دی ماه در نشست علمی «روش‌ها و رویکردهای ارزیابی سندی در فریقین» که از سوی نمایندگی قم سازمان علمی فرهنگی آستان قدس رضوی برگزار شد، گفت: در مورد دخالت مبانی کلامی در جرح و تعدیل این بحث مطرح است که راوی اهل سنت همین که ثقه و مورد اعتماد باشد و دروغ نگوید و صادق القول باشد، روایت او قابل پذیرش است یا خیر؟ البته ذکر این نکته ضروری است که در بحث دخالت مبانی کلامی، مشکل رجالیون اهل سنت نیست بلکه یک جریانی علیه غدیر ایجاد شد و این مسائل هم جزء پس‌لرزه‌های آن ماجرایی است که خداوند آن را تعبیه کرده و رسول خدا(ص) هم آن را به اجرا گذاشتند. زهرای اطهر(س) در مورد خروجی سقیفه فرمودند که سقیفه نوعی شهوت‌رانی بود و نه انتخاب و اینکه حرفشان را در برابر حرف خدا به کرسی نشاندند.

آیت‌الله طبسی ادامه داد: این جریان تلاش دارد تا چیزی پیرامون فضیلت و افضلیت امام علی(ع) مطرح نشود و اگر می‌بینید اینها موضع‌گیری علیه معاویه را در جرح و تعدیل نمی‌پذیرند، تداوم همین جریان است. ذهبی گفته است که افضل‌الناس بعد از پیامبر(ص) اولی و دومی است و چون افضلیت امام علی(ع) مشکل برای این باورها ایجاد می‌کند، با سخت‌ترین و زشت‌ترین تعابیر با او برخورد کرده و او را از هستی ساقط می‌کنند. اگر کسی قائل به رجعت باشد، او را بایکوت می‌کنند. در صحیح مسلم آمده که جابر جعفی، 70 جلد از احادیث پیامبر(ص) را داشته است و برخی نقل کرده‌اند که او 50 هزار حدیث نقل کرده است ولی چون به رجعت معتقد بود، همه آن‌ها را کنار گذاشتند.

وی افزود: کسانی  را که به علی(ع) توهین کرده‌اند، ثقه می‌دانند ولی وقتی بگوییم علی(ع) به دنیا برخواهد گشت، او را منکر می‌شوند. اینها تلاش زیادی کرده‌اند که فضایل امام علی(ع) در کتبشان وارد نشود و اگر شد، آن را تضعیف کرده‌اند؛ از جمله گفته‌اند یکی از دلایل ضعف حدیث این است که فضیلت علی(ع) در روایت ذکر شود و راوی آن هم مورد طعن و جرح است و او عادل نخواهد بود.

مواجهه ناجوانمردانه با راویان حدیث مدینه

این استاد حوزه علمیه اضافه کرد: این مسئله تا جایی ادامه دارد که گفته‌اند هر کسی حدیث انا مدینة العلم را نقل کند، دلیل ضعف و طعن است؛ ببینید سقیفه با مردم چه کرده است و چگونه بغض را علمی کرده و در کتب رجال وارد و آن را ملاک جرح و تعدیل راوی برشمرده‌اند. طبری به خاطر تصحیح حدیث مولا که ذهبی گفته من آن را دیده‌ام و مطمئنم صحت دارد، مورد حرف و حدیث قرار می‌دهند، حاکم را تضعیف کرده‌اند چون حدیث موالات را تصحیح کرده است و ابن‌سقا را از منبر پایین آورده و او را کتک زده و منبرش را آتش زدند زیرا، حسکانی و ابن ضحاک را هم تضعیف می‌کنند و طلاب از پای درس او بلند شده و رفتند زیرا جلسه فضایل داشت و از ابوبکر و عمر گفت ولی وقتی به سومی رسید، گفت از فضیلت علی(ع) بگویم یا سومی و اینکه علی(ع) فضیلت دارد ولی چون تردید کرده بود، از پای منبرش بلند شدند.

وی اظهار کرد: دارقطنی را شیعه خطاب کردند چون دیوان حمیری را نقل کرده و شافعی را هم تضعیف کردند، زیرا یکسری احکام شرعی مطابق با فقه اهل بیت(ع) بیان کرده است مانند تختم در یمین و موالات اهل بیت(ع) را مورد تأکید قرار داده است؛ مسعودی را هم تضعیف کردند زیرا گفته هر چیزی که اصحاب دارند و موجب فضیلت آنان است، علی(ع) همه را یکجا دارد. روات زیادی را بایکوت کردند زیرا حدیث طیر را در فضیلت امام علی(ع) بیان کرده بودند.

استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: اگر کسی در روایتش بگوید نگاه به عمروعاص، عبادت است آن را قبول می‌کنند ولی اگر بگوید نگاه به وجه علی(ع)، عبادت است او را تضعیف می‌کنند؛ گفته شده است که اولین کسی که این مطلب را در جرح و تعدیل دخالت داد، جوزجانی ناصبی است و دخالت این مسئله در جرح و تعدیل، توطئه ناصبیون است تا به صورت کلی فضایل امام را منکر شوند و کار به جایی برسد که بگویند ما هیچ حدیثی در فضیلت علی(ع) نداریم و برخی بی‌حیاها این حرف را می‌زنند و هدف تحت‌الشعاع قرار دادن غدیر است.

وی اضافه کرد: معاویه، معلوم‌الحال است و به فرمایش امام علی(ع) مانند شیطان است، احمدبن حنبل به یحیی بن معین پیام داد که یحیی چرا به معاویه طعن می‌کنی و سر این مسئله با او زاویه پیدا کرد. یکی از راویان اهل سنت، در مورد حدیث عذاب قبر مطلبی نقل کرده و اینکه در قبر از امامت سؤال می‌شود و اموات باید بگویند علی(ع) و اگر علی(ع) گفت، نجات خواهد یافت. این راوی فقط به خاطر نقل همین روایت فردی سوء و غالی معرفی می‌شود ولی وقتی کسی ناصبی است او را تطهیر می‌کنند و تهمت می‌زنند که علی(ع)، عثمان و پدران خیلی از این‌ها را کشته است.

ماجرای عبدالرزاق

طبسی بیان کرد: عبدالرزاق که از ارکان حدیث است و مصنف او معروف است یک جمله در درسش گفته است. ابن مبارک گفته من پای درس او بودم و یک جمله را شنیدم تقریرات او را پاره کردم؛ او در یکی از سخنانش نقدی بر سخن عمر وارد کرده است. عمر به عباس گفته است آمده‌ای میراث بچه برادرت را از من می‌خواهی و علی(ع)، میراث همسرش را می‌خواهد. ابن مبارک می‌گوید همین که عبدالرزاق گفت عمر چرا نگفت علی(ع) آمده تا میراث پیامبر(ص) را بگیرد، من درس او را ترک کردم. ذهبی هم در کنار ابن مبارک قرار گرفته و او را بدکاره و همجنس‌باز معرفی می‌کند چرا چون از علی(ع) دفاع کرده است.

وی اضافه کرد: عسقلانی در فتح الباری به مراحل تشیع اشاره کرده و محبت علی(ع) و تقدم او بر صحابه را جزء مراحل شیعه می‌داند یعنی همین که فضیلت علی را ترجیح دهد، تشیع و بدعت است ولی اگر بد و بیراه نسبت به برخی بگوید و تظاهر به بغض کند، غالی در رفض است و اگر به رجعت معتقد بود، اشد به غلو است؛ ذهبی در سیرالاعلام النبلاء هم در مورد ابان تغلب گفته او شیعه است یعنی فقط علی(ع) را ترجیح می‌دهد ولی نسبت به سایر خلفا زاویه ندارد و لذا او صدوق است و اگر کسی بگوید چرا او را توثیق می‌کنی، خواهم گفت بدعت دو نوع است؛ صغری و کبری؛ بدعت صغری غلو تشیع است یعنی علی را افضل می‌داند و این در تابعین زیاد دیده می‌شود و اگر ما احادیث آن‌ها را رها کنیم، بخش زیادی از آثار پیامبر(ص) از بین خواهد رفت و بدعت کبری، رفض کامل و غلو درباره آنان است، یعنی کسی که بگوید علی(ع)، افضل است و دیگران غاصب هستند و ابوبکر و عمر را تنقیص کرده و مردم را به افضلیت علی(ع) دعوت کند. او می‌گوید این نوع راوی اصلاً کرامت و ارزش نیست.

ملاک غلو از نظر ذهبی

استاد درس خارج حوزه علمیه تصریح کرد: ذهبی می‌گوید غالی کسی است که عثمان را تکذیب کند، در حالی که خود عایشه او را تکذیب کرده است؛ ببینید چگونه اعتقادات بی‌اساس خود را که اساس آن سقیفه بوده است، در کتب آورده‌اند. سقیفه که ابوعبیده جراح و عبدالرحمن بن عوف و چند نفر دیگر بنیانگذار او بودند ولی اینها آن را در جرح و تعدیل یک راوی دخالت داده و از هستی ساقط کرده‌اند.

وی افزود: مسئله، حساسیت نسبت به غدیر و غدیریان و ائمه است لذا روات آن را بایکوت می‌کنند و حتی اگر راستگو باشد او را دروغگو و منافق می‌دانند زیرا حق را به مولا می‌دهند. اگر کسی در فضیلت فاطمه(س) مطلبی بیان کرده باشد او را به باد دشمنام و فحش می‌گیرد. 

طبسی بیان کرد: جوزجانی سراپا دشمنی با علی(ع) است و جسارت‌های فراوانی کرده است. وقتی قصابی پیدا نکرد تا مرغ برای او بکشند، گفت چطور در سراسر بغداد کسی نیست که یک مرغ را بکشد ولی علی(ع) در نیم روز بیش از  دو هزار نفر را کشت. این مطلب را در حالی نقل کرده که اصلا ربطی به علی(ع) ندارد. 

دیدگاه بسیاری از اهل سنت درباره امام علی(ع)

وی افزود: کسانی چون طبرانی، حسکانی و حاکم نیشابوری، ابن ابی حاتم و ... نسبتاً در این عرصه منصف‌تر بودند. بنده در نشستی در سیستان و بلوچستان حضور داشتم و مولوی‌های اهل سنت امضاء کردند که محبت اهل بیت(ع) جزء دین ما است و کسی که محبت اهل بیت(ع) را نداشته باشد، از دین خارج است؛ البته از دید ما محبت، کافی نیست و معتقدیم عمل به دستورات ائمه(ع) لازم است. 

انتهای پیام
captcha