به گزارش ایکنا؛ روز جمعه در پایان نشست سران عربستان و چین که با حضور شی جین پینگ، رئیس جمهور چین و سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان، در ریاض برگزار شد، بیانیه مشترکی صادر شد که در آن علاوه بر اشاره به روابط دوجانبه و امضای یادداشت تفاهمها و توافقنامهها بین طرفین، به مسائل منطقهای و جهانی از جمله برنامه هستهای ایران نیز پرداخته شد.
در این بیانیه دو طرف از ایران خواستند با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کرده و رژیم عدم اشاعه سلاحهای هستهای را محترم بدارد. همچنین در این بیانیه از ایران خواسته شده ضمن احترام به اصول حسن همجواری در امور داخلی سایر کشورها دخالت نکند.
مهدی خورسند، کارشناس مسائل چین و شرق آسیا، در گفتوگو با ایکنا درباره بخش ضد ایرانی بیانیه مشترک چین و عربستان و تأثیر آن بر روی همکاریهای راهبردی ایران و چین گفت: در ابتدا باید یک اصلاح بر روی اصطلاح روابط راهبردی انجام داد. الان با یک نظم شبکهای در مقابل روابط طولانیمدت میان کشورها روبرو هستیم و لذا تعبیر روابط راهبردی معنایی ندارد و کشورها براساس منافع با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
وی افزود: بسیاری از کشورهای غرب آسیا خیلی پیشتر و بیشتر از ایران روابط گستردهتری با چین داشتند اما روابط حسنه ایران و چین به توافق سال 2015 برمیگردد که وقتی تحریمهای سازمان ملل علیه ایران برداشته شد چین و روسیه تمایل همکاری بیشتری را با ایران نشان دادند و حتی «شی جین پینگ»، رئیسجمهور چین، هم به تهران آمد اما مقامات کشورمان در آن دوره استقبال چندانی از بسته پیشنهادی چینیها نکردند و منتظر غربیها ماندند که بعد از بدعهدیها مکرر غربیها در برجام، موضوع همکاریهای 25 ساله با چین در سال 2019 مطرح شد که در دولت جدید اجرایی شد.
این کارشناس مسائل چین اظهار کرد: در دولت قبل ساز و کار مشخصی برای همکاری با چین و روسیه وجود نداشت و بیشتر نگاه ما به غرب بود اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم این احساس شکل گرفت که میتوان یک توازن میان نگاه به شرق و نگاه به غرب ایجاد کرد که در عمل با آنکه در روابط با روسیه یک ساز و کار جدی و عملیاتی در دستور کار دولت سیزدهم قرار گرفت اما در خصوص رابطه با چین این اتفاق رقم نخورد.
خورسند یادآور شد: این در شرایطی است که چینیها در ده سال گذشته به علت مطرح کردن پروژه راهبردی «یک کمربند، یک راه» نیاز راهبردی به ژئوپلیتیک ایران داشتند که به دلیل عدم کارکرد مناسب ایران، چینیها فضای استفاده از کریدور میانی «ترانس خزر» را به تکمیل پروژههای ترانزیتی ایران ترجیح دادند که این ریشه در عدم توجه ما به این ظرفیتهای ترانزیتی داشت.
وی ابراز کرد: همچنین شاهد بودیم چینیها به جای استفاده از ظرفیتهای بندر چابهار، به بندر گواتر پاکستان، علیرغم تنشهای امنیتی در پاکستان، روی آوردند که به دلیل عدم توجه راهبردی ما بود. لذا باید به این مسئله مهم توجه کرد که روابط کشورها با یکدیگر براساس منفعت، نه ایدئولوژی، شکل میگیرد و در این فضا که ایران نگاه به غرب را کنار گذاشته اما در رابطه با چین نیز راهبردی ندارد، چینیها هم به سمت بدیلهای ایران در حوزه انرژی و ترانزیت حرکت کردهاند که مقصر اصلی رقم خوردن این وضعیت خود ما هستیم چون ساز و کار درستی برای استفاده از ظرفیتهای خود نداریم.
خورسند درباره نوع موضعگیری چینیها در این بیانیه درباره پرونده هستهای و عدم دخالت ایران در امور داخلی سایر کشورها گفت: موضع چینیها درباره پرونده هستهای ایران چندان عجیب نیست و نگاه آنها اصلا به این مسئله تغییر نکرده است. چینیها از روز اول مخالف هستهای شدن ایران بودند زیرا شکلگیری رقابت هستهای در منطقه غرب آسیا، برخلاف منافع چینیها است و آنها به مانند آمریکاییها، اروپاییها و روسها با هستهای شدن ایران و دستیابی ایران به سلاح هستهای مخالف بودند.
وی تصریح کرد: درباره موضع چینیها علیه اقدامات منطقهای ایران در این بیانیه نیز باید گفت ایران متأسفانه به جای نگاه عملیاتی، نگاه انتظاری از طرف مقابل دارد و بدون اینکه گام عملیاتی در همکاریها بردارد بیشتر از طرف مقابل انتظار دارد و در این میان وقتی طرف مقابل نیز میلیاردها دلار منافع خود را به انرژی عربستان و مسائل دیگر گره میزند، تحت نفوذ آن پترودلارها، قطعا چنین مواضعی را هم علیه ایران اتخاذ میکند.
خورسند تأکید کرد: در واقع این رفتار چینیها به دلیل عدم روابط راهبردی ایران از سال 2016 با آنهاست و ما علیرغم اینکه توانستیم به روابط با روسها سامان مناسبی ببخشیم و اهداف مشخصی را پیگیری کنیم اما در ارتباط با چینیها چنین فضا و وضعیتی را ایجاد نکردیم و چینیها هم بیش از این نمیخواهند منتظر ما بمانند زیرا هر روز منتظر ماندن برای انرژی و ترانزیت ایران، ضررهای میلیاردی برای آنها به همراه دارد و لذا تحت فشار پترودلارها و سرمستی انعقاد قراردادهای کلان با عربستان سعودی تن به اتخاذ چنین مواضعی هم میدهند.
این کارشناس مسائل چین درباره پیام چین به ایران با این بیانیه با توجه به شرایط داخلی امروز ایران و تشدید فشارهای حقوق بشری و هستهای غرب گفت: چین این پیام واضح و آشکار را با این بیانیه ارسال کرده که ایران باید تصمیم خود را بگیرد؛ اگر ایران در ادامه نتواند تصمیم واضح، شفاف و مناسبی در خصوص راهبرد خود در تعامل با قدرتهای شرقی و غربی اتخاذ کند احتمال اینکه چین هم همراه با آمریکا و اروپاییها فضایی را رقم بزند که حتی پرونده هستهای ایران مجددا به شورای امنیت بفرستد، وجود دارد. زیرا نه شرقیها و نه غربیها به هیچ وجه علاقهای به شکلگیری یک رقابت هستهای در این منطقه پرمنفعت اقتصادی ندارند.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام