«هنر اسلامی» عنوانی آشنا اما تعریف نشده و با وجود اینکه بارها درباره آن در رسانهها سخن گفته شده اما هیچگاه مختصات معینی ندارد. در این راستا در بخش فرهنگی ایکنا مجموعه گفتوگوهایی را با هنرمندان مختلف انجام دادهایم و در نخستین مصاحبه با مرشد ابوالفضل ورمزیار نقال و پژوهشگر هنر به گفتوگو نشستهایم.
ایکنا - پیرامون «هنر اسلامی» و اینکه برای این عنوان چه مختصات و تعریفی میتوان در نظر گرفت مباحث بسیاری مطرحشده است. بهعنوان یک پژوهشگر هنری پیرامون این موضوع توضیحات لازم را بیان کنید.
ابتدا اینکه تقسیمبندی هنر به اسلامی و غیر اسلامی صحیح نیست حتی با تقسیمبندیهایی نظیر هنر کشورهای مسلمان یا هنر کشورهای مسیحی و... موافق نیستم. هنر در ذاتش با ذات انسان پیوند خورده است پس هنر امری است که توانسته انسان خلقشده و مخاطبش نیز انسان است. با این توضیح آیا میتوان هنر را با مقیاس دین سنجید؟
از نگاه من هنر دینی توسط هنرمندانی شکل میگیرد که باور و اعتقاد دینی دارند. این گفته ما را به این نتیجه میرساند که این خالق است که میتواند جنس پیام را مشخص کند. هنرمند مسلمان بانی کارهای اسلامی خواهد بود و هنرمند مسیحی نظیر میکلانژ هم بانی کارهای دینی. این ویژِگی پیرامون موضوعات علمی هم وجود دارد. ما هیچگاه علم مسلمانی نمیگوییم اما عالم مسلمان داریم. این ویژگی را درباره موضوعات دیگری نظیر خوشنویسی هم میتوان در نظر گرفت.
ایکنا – در سخنانتان به خوشنویسی اشاره کردید. این شکل از هنر کاملاً با مرزبندیهای چون خوشنویسی اسلامی دستهبندی میشود! آیا این نامگذاریها اشتباه است؟
بله من با عنوان خوشنویسی اسلامی موافق نیستم چون این خط نیست که بهخودیخود، ویژگی اسلامی بودن به خود میگیرد بلکه هنرمندی که خط را مینویسند میتواند مسلمان یا غیرمسلمان باشد. توضیحاتم را به نقاشی هم تعمیم میدهم. من صرف نقاشی پردهخوانی را کاری دینی نمیدانم بلکه هنرمندی که آن را خلق کرده نیز در دستهبندی مسلمان یا غیرمسلمان جا میگیرد. لازم به ذکر است وقتی از اصل بودن هنرمند در تقسیمبندی هنری دینی یا اسلامی حرف میزنم منظورم این نیست فرد موردنظر در شناسنامهاش چه دینی ذکرشده است بلکه باور و اعتقادی قلبی منظور است.
ممکن است در مواقعی هنرمندی که نام مسلمان یا مسیحی را یدک میکشد کار غیردینی خلق کند. این امر از آنجا نشئت میگیرد که فرد موردنظر به موضوع باور و اعتقاد قلبی ندارد. برای همین منظور از هنرمندی دینی افرادی هستند که به موضوعات مطروحه در کارشان باور قلبی دارند. موضوع دیگر در این رابطه به استثنا بودن هنرمندانی مربوط میشود که عنوان دینی دارند اما کار غیردینی انجام میدهند. از نگاه من این دست افراد تعدادشان کم است و نمیتوان آنها را با کل مقایسه کرد.
ایکنا – برای اینکه بتوان هنر اسلامی و دینی را در جامعه هنری رواج داد چه اقداماتی را باید اجرایی کرد که رسیدن به این خواسته ممکن باشد؟
اولین قدم کاری است که شما انجام میدهید. یعنی بحث و گفتوگو پیرامون این موضوع تا زمانیکه درباره چنین عنوانهای بحثهای علمی مطرح نشود نتیجه دلخواه حاصل نخواهد شد. در قدم بعدی باید برای عنوانی که انتخابشده، کارکرد هم در نظر گرفت تا بدانیم از هنر اسلامی چه میخواهیم. آیا صرفاً به دنبال نام هستیم؛ اقدامی که در سالهای اخیر بارها آزموده شده یا اینکه رسیدن به نتیجه هم ملاکمان است.
ایکنا – وقتی از کارکرد هنر اسلامی حرف میزنید آیا منظورتان این است که این شکل از هنر میخواهد چه جریانی و تغییری در جامعه به وجود آورد؟
درست تشخیص دادید. هنر اگر بدون کارکرد باشد همان شعارهایی خواهد شد که بارها آن را میشنویم. اما یک هنر جریان ساز قادر است در جامعه روشنگری داشته و جریانی را حمایت و پشتیبانی کند. این اتفاق را در مقاطعی از هنر این سرزمین شاهد بودهایم اما این توجهات کوتاهمدت بوده و با تغییر مدیران نادیده گرفتهشده است. در شرایط فعلی نیز باوجوداینکه هنرمندان متعهد و خوبی در کشورمان وجود دارند باید اعتراف کرد رکود و نخوتی هنر را در برگرفته که باعث شده هنر دینی و اسلامی کمرنگ باشد.
ایکنا – وقتی از رکود هنر دینی گفتید و دلیل آن را توضیح داد به عوامل بیرونی که باعث این رکود شده اشاره نکردید. آیا جدا از معنا و خالق اثر آیا عاملی دیگری قادر است سبب رشد یا افت هنر اسلامی شود؟
بله، اقتصاد خوب در هنر قادر است روی هنر دینی تأثیر کاملاً پررنگی داشته باشد. جامعهای که اقتصاد پررونق داشته باشد، هنر پویاتری هم دارد. برای همین توصیهام این است تا زمانی که هنر به لحاظ اقتصادی به استانداردهای لازم دست نیافته، چندان به فکر موضوعات معنایی نباشیم زیرا هنرمندی که درگیر مسائل مالی است نیاز دارد برای گذران زندگی به کارهای بیندیشد که در بازار خریدار دارد.
ایکنا – در انتهای این گفتوگو اگر موضوع خاصی باقیمانده بیان فرمایید؟
دادن اجازه آزاداندیشی در حوزه هنر اسلامی میتواند اقدام تأثیرگذاری در این رابطه باشد چون برخی مواقع برخی محدودیتهای غیرضروری باعث شده هنر دینی همیشه در سطح باقی بماند.
انتهای پیام