به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین داود عرفانی، استاد سطح خارج حوزه علمیه، 25 مردادماه در آخرین جلسه از سلسله مباحث خود با موضوع «واکاوی جریان نواخباریگری یا اندیشه ظاهرگرایی معاصر»، با تأکید مجدد بر اینکه وقتی میخواهیم مکتب تفکیک را نقد کنیم، حتما باید بین نسل اول آن با نسلهای بعد تفاوت قائل شویم زیرا فاصله زیاد فکری با یکدیگر دارند، گفت: یکی از ایراداتی که میتوان بر گفتههای برخی از اعضا و بزرگان این مکتب مانند استاد سیدان(دامت برکاته) گرفت، این است که ایشان و بقیه متفکران این مکتب، نقش عوامل غیر معرفتی را در معرفت نادیده گرفتهاند.
وی افزود: همانطور که در جلسات گذشته گفتیم، معرفت ما تحت تأثیر عوامل غیر معرفتی یعنی تحت تأثیر احساسات و عواطف ما هستند و عوامل زیادی که از سنخ معرفت نیستند، در معرفت ما اثرگذار هستند و این امر، موضوعی ثابت شده است. حتی برخی مانند نیچه گفتهاند که عقاید ما برده عواطف و احساسات ما هستند.
عرفانی اضافه کرد: ایراد دیگر ایشان، نوعی سطحینگری به مسائل پیچیده است؛ این مسائل پیچیده از دوهزار و 500 سال و سه هزار سال قبل مورد بحث هستند تا دوره کنونی مانند بحث جبر و اختیار و هنوز هم این مباحث، جدی هستند و همین که مورد بحث جدی است، نشان میدهد قول فصلالخطابی که بتواند اکثریت فلاسفه را راضی کند، پدید نیامده است و برخی از متفکران، مسائلی مانند اختیار و جبر و وجود خدا را از سنخ مسائل عقلگریز دانسته و گفتهاند این سنخ مسائل به لحاظ عقلی قابل اثبات و یا انکار نیستند.
استاد سطح خارج حوزه علمیه اظهار کرد: آقایان مکتب تفکیک، با نوعی سطحینگری، این مسائل پیچیده و گرانسنگ را به مسائل ساده و وجدانی تقلیل دادهاند، در حالی که فهم عرفی ما در موارد زیادی اشتباه دارد. مثلا در مورد مکان به هر فردی بگوییم درک عرفی از آن دارد ولی در فلسفه از موضوعات پیچیده محسوب میشود.
عرفانی بیان کرد: افرادی مانند استاد سیدان تلاش میکنند تا برخی موضوعات و مسائل را به راحتی با ارجاع به وجدان حل و فصل کنند در صورتی که اگر این مسائل به راحتی قابل حل بود، اینقدر در طول تاریخ کشدار نمیشد؛ اینکه گفته شود اگر انسان نگاهی به درون خودش بیندازد، میبیند اختیار دارد و همین درک وجدانی برای پذیرش آن کافی است، خیلی قابل پذیرش نیست.
وی افزود: ما هر روز صبح که از خواب بیدار میشویم، احساس میکنیم خورشید دور ما میگردد یا زمین سطحی است یا بحث مکان در فلسفه از مباحث دشوار است و برخی قائل به مجرد بودن مکان شدهاند، بنابراین اینها مباحث آسانی نیستند که به راحتی از کنار آن عبور کنیم.
استاد عرفان و فلسفه حوزه علمیه بیان کرد: مطلب دیگری که بنده گاهی در سخنان ایشان میشنوم، تبدیل عقل صریح به حقایقبین است؛ میگویند ما عقل صریح را قبول داریم ولی عقل غیر صریح را قبول نداریم. بماند که نسل قبلی اینها اصلا عقل را قبول نداشتند و تند و صریح علیه آن حرف زدند که باعث تعجب انسان است؛ البته نسل جدید اینقدر تند نیستند و عقل صریح را حقایقبین میدانند. اولا عقل با معقول فرق دارد و حقایق، معقول هستند نه عقل.
وی اضافه کرد: اینکه گفته شود عقل صریح، حقایق بیّنه است، شبه تعریف است. یعنی اگر بپذیریم چیزی به فهم مخاطب افزوده نمیشود، این حقایق به میزان بیّن بودن و روشنی برا افراد مختلف فرق دارد و ممکن است برخی مطالب برای فرد فلسفهخوانده روشن و بیّن باشد ولی همان مطلب برای فردی درسنخوانده به این میزان از روشنی نباشد. لذا این نوع تعریف کردن مشکلی را حل نمیکند و ما باید معیارهای دقیق داشته باشیم.
استاد عرفان و فلسفه حوزه علمیه اظهار کرد: مسئله دیگر در این زمینه، حکم تعارض عقلی و نقلی است؛ از نظر تفکیکیان حل این مسئله این طور است که باید ظاهر آیه را حجت بدانیم و هیچگونه تأویلی نکنیم، برای مثال میرزامهدی اصفهانی در تقریرات صفحه 191 فرموده است: اخذ به همه ظواهر کتاب و سنت بدون هیچ گونه تأویل و توجیهی لازم است و این در حالی است که اگر این قاعده را رعایت کنیم و همه ظواهر کتاب و سنت را بدون تأویل و توجیه اخذ کنیم، سر از مادیگرایی در خواهیم آورد.
وی افزود: مرحوم امام خمینی(ره) هم توضیح دادهاند که اگر این مسئله را بپذیریم، سر از زندقه درخواهیم آورد. مرحوم میرزا جواد تهرانی هم گفته است تنها در صورتی میتوان از ظاهر روایت دست برداشت که آن روایت با ضروریات و مسلمات عقل فطری مخالف باشد ولی اگر بر خلاف نظر فلاسفه باشد، نمیتوان از ظاهر دست برداشت و تأویل هم نباید بشود.
عرفانی ادامه داد: مرحوم حکیمی در صفحه 41 کتاب عقل خودبنیاد گفته است: در مورد معارف و احکام شرعی حجیت ظواهر اهمیت فوقالعادهای دارد و هیچ کجا نمیشود دست از ظاهر یعنی طریق عقلایی که شرع نیز پیموده است، برداشت؛ مگر ظاهری وجود داشته باشد که در برابر آن ظاهر، برهانی بدیهی پیدا شود نه برهان نظری که قابل مقابله با برهان نظری دیگری است.
وی ادامه داد: یعنی اگر یک روایت و نقلی بود و برهانی بدیهی علیه آن پیدا شد میتوانیم آن را کنار بگذاریم ولی با برهان نظری نمیتوان مانند برهانهای اصاله الماهیت و الاصالة الوجود. وی در پرانتز گفته که شیخ انصاری هم این موضوع را تأیید کرده، در حالی که شیخ انصاری این قول را رد کرده است.
عرفانی تصریح کرد: شیخ انصاری شبیه این قول را از مرحوم صاحب حدائق نقل کرده و بر آن اشکال آورده و گفته اگر انسان برهان عقلی قطعی یافت، نقل نمیتواند با این برهان عقلی قطعی معارضه داشته باشد. حرف اصلی اینها، آن است که ظاهر، حجت است و نمیتوان از آن دست برداشت و تنها وقتی برهانی باشد که ماده آن، یقینی است و با روایت معارضه دارد، آن وقت خواهیم توانست روایت را کنار بگذاریم.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: مدعای اینها مدعای بلا دلیل است و هیچ دلیلی اقامه نکردهاند که ما نمیتوانیم از برهان نظری استفاده کنیم در جایی که با ظاهر روایت تعارض دارد؛ این ادعایی است که ایشان آن را ذکر کرده است.
وی افزود: اگر ما با برهان، چیزی را اثبات کرده و به قطع و یقین برسیم، چرا نباید ظاهر روایت متعارض با برهان را کنار نگذاریم. به صرف اینکه احتمال دارد من اشتباه کنم، نمیتوانم برهانم را کنار بگذارم و ظاهر روایت هم این مشکلات را دارد و مگر کسی میتواند قسم بخورد این روایت قطعا از معصوم صادر شده است؟.
عرفانی بیان کرد: در جای دیگری ایشان از تعارض عقل و نقل با عبارت تعارض عقل و دین تعبیر کرده است که به تعبیر آیتالله العظمی جوادی آملی اشتباه است؛ ایشان معتقد است عقل را نباید مقابل دین قرار داد، عقل چراغ راه فهم دین است نه در مقابل آن و ممکن است تقابل بین عقل و نقل باشد. خلاصه اینکه اینها گمان میکنند ما میتوانیم به نظر خدا و معصومین(ع) به راحتی و خالصانه دست یافته و آن را اخذ و عمل کنیم. در حالی که چنین چیزی درست نیست و موقعیت معرفت ما به ما چنین اجازهای را نمیدهد چرا که ما معصوم نیستیم و تضمینی برای اینکه کسی نماینده فهم کلام معصوم است، وجود ندارد.
وی تأکید کرد: مکتب تفکیک همانطور که در طول دو سه نسل از ادعاهای تند خودشان پایین آمدند، به تدریج باز پایینتر خواهند آمد و به یک نظریه در فلسفه تبدیل خواهند شد؛ گرچه همیشه برخی گزافهگو هستند و خود را معادل مکتب اهل بیت(ع) میدانند و مینامند ولی اهل اطلاع به استادان فن و به برهان و دلیل تکیه میکنند.
انتهای پیام