به گزارش خبرنگار ایکنا، دهمین نشست از سلسله نشستهای علمی همایش بینالمللی «تربیت معنوی و سلامت معنوی از نظر امام علی(ع)» امروز سه شنبه 7 تیرماه برگزار شد.
محمد هادی امینناجی، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و نایب رئیس انجمن علمی مطالعات نهجالبلاغه ایران، در این نشست با موضوع «نیم نگاهی به سلامت و معنویت در عهدنامه مالک اشتر» به سخنرانی پرداخت.
در ادامه گزیده سخنان وی را میخوانید:
حضرت علی(ع) مالک اشتر را فرا میخواند و به وی میگوید به سمت مصر برو و به عنوان حاکم آنجا فعالیت کن، جاسوسان معاویه این موضوع را به وی خبر میدهند لذا معاویه به یکی از حکام آنجا میگوید اگر مالک را بکشی تا پایان عمر هیچ خراجی از تو نمیگیرم. این وضعیت منجر به این شد که مالک اشتر در شهری نزدیک سوئز فعلی به شهادت برسد. ابن ابی الحدید گزارش میکند بعد از اینکه به مالک اشتر، سَم داده شد و به شهادت رسید همین کارگزاری که وی را به شهادت رسانده بود مجموعه مایملک مالک را بر میدارد و برای معاویه میفرستد. در میان خورجین وی، این عهدنامه نیز موجود است که معاویه آن را میبیند و بسیار متعجب میشود و در موارد مختلف از آن استفاده و حتی برخی نقل کردهاند که معاویه آن را ابلاغ هم کرده است.
مأموریتهای چهارگانه حضرت علی(ع) به مالک
لازم به ذکر است که این عهدنامه بعد از واقعه صفین و حکمیت نوشته شده و خطاب به مردم متمدن مصر است و خطاب به سایر مناطق ابلاغ نشده است. اما سؤالی که وجود دارد این است که چرا بعد از محمد بن ابی بکر که فردی است که در دامان امیرالمؤمنین(ع) پرورش یافته و بعدا هم شهید میشود امام علی(ع) مالک اشتر را مجری این فرمان کرد. سید رضی درباره این عهدنامه میگوید همه نیکیها در آن جمع شده است اما بحث ما در اینجا درباره سلامت و آرامش است.
عبارت آغازین کلام امام علی(ع) این است: «هذا ما اَمَرَ بِهِ عَبْدُاللّهِ عَلِی اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ، مالِک بْنَ الْحارِثِ الاْشْتَرَ؛ این فرمانی است که بنده خدا امیرالمؤمنین در پیمانش به مالک بن حارث اشتر» فعل این جمله مفرد است و از مذکر غایب استفاده شده است و فاعل نیز خود علی(ع) است در حالی که معمولا حاکمان هنگام نگارش نامه مینویسند که ما دستور دادهایم اما امام میگوید این چیزی است که بنده خدا، علی آن را ابلاغ میکند لذا از سلسله مراتب امارت خروج میکند. وی اولویت امیری را نمیآورد بلکه اولویت بندگی را میآورد لذا باعث آرامش مخاطب میشود و مخاطب احساس میکند که با بندهای از بندگان خداوند رو به روست.
به مأموریتهای اصلی در این عهدنامه که نگاه کنیم متوجه میشویم که گفته شده «جِبایةَ خَراجِها، وَ جِهادَ عَدُوِّها، وَ اسْتِصْلاحَ اَهْلِها، وَ عِمارَةَ بِلادِها؛ مالیاتهای آن را جمع کند، و با دشمنش جهاد نماید، و به اصلاح اهلش برخیزد، و شهرهایش را آباد سازد» در اینجا نیز آرامش و امنیت شهروندان مورد اشاره قرار گرفته و اینکه باید با دشمنان مبارزه کرد. همچنین بر سامان دادن به امور مردم تأکید شده است. نتیجه سامان گرفتن امور مردم هم آرامش آنها در درون شهرها و آرامش جسمی و روحی آنهاست. نتیجه این ماموریت چهارگانه امام آرامش مردم است چراکه تاکید میشود به کارهای حاشیهای پرداخته نشود و متن مسائل حاکمیتی مورد تأکید قرار گیرد.
دستورالعملهایی برای آرامش مردم
ممکن است گفته شود عهدنامه یک دستورالعمل جزیی در حاکمیت است و نباید اینقدر بر آن تأکید کنید اما واقعیت این است که آرامش عمومی مردم وابسته به نهاد حاکمیت است و مردم از حاکمیت جدایی ندارند. به تعبیر پیامبر اسلام(ص) خدای شما هر روز میفرماید من عزیزم و هرکسی که عزت دو دنیا را میخواهد از عزیز اطاعت کند. علاوه بر این وی به سراغ کنترل آسیبهای درونی میرود. نکته بعدی اینکه دستورالعمل سهگانه را به شکل ایجابی مطرح میکند که یکی از آنها رحمت نسبت به مردم است. همچنین گفته شده نسبت به آنها محبت کن. محبت نیز امری بیرونی است. مزید بر محبت و دوست داشتن گفتهاند که نسبت به آنها لطف هم داشته باش و مانند حیوان درندهخو نباش. نکته آرامشبخش دیگر عبارت معروفی است که میفرمایند مردم دو گروه هستند؛ دستهای برادر دینی تو و مسلمان هستند یا با تو شباهت انسانی در جسم و روح دارند.
خداوند متعال در آیه 14 سوره مؤمنون به مسئله قدرت خود اشاره کرده و فرموده است: «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ ۚ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ؛ آنگاه نطفه را علقه و علقه را گوشت پاره و باز آن گوشت را استخوان ساختیم و سپس بر استخوانها گوشت پوشانیدیم (و پیکری کامل کردیم) پس از آن (به دمیدن روح پاک مجرد) خلقتی دیگرش انشا نمودیم؛ آفرین بر (قدرت کامل) خدای که بهترین آفرینندگان است» حضرت علی(ع) در پایان عهدنامه میفرمایند من از خداوند به خاطر رحمت گسترده و قدرت عظیم آن میخواهم آنچه به آن راغب هستیم را به ما عطا کند و از جمله آنها موفق کردن من و تو در آن چیزی است که مورد رضایت خداوند است. لذا اعتذار به درگاه خدا و مردم رابطه کاملاً مستقیمی دارند.
لزوم آموزش مفاد عهدنامه مالک اشتر
حضرت علی(ع) میگوید از خداوند میخواهم که در میان مردم به نام نیک مشهور باشم و ستایش مردم در میان باشد و باقیات و آثار زیبا در شهرها به جا گذاشته باشم و نعمت کامل و کرامت مضاعف را به من بدهد و در نهایت پایان من و تو را سعادت و شهادت قرار دهد. این خصوصیت که حضرت علی(ع) بروز و ظهور میدهد و پیوستگی دین و دنیا را مورد اشاره قرار میدهد نیز منجر به آرامش میشود. عهدنامه بسیار مفصل است و جلسات زیادی باید برای توضیح بخشهای مختلف آن در نظر گرفته شود اما در این سخنان تلاشم بر این بود که بخشهای اندکی از آن را در مورد سلامت معنوی مورد بررسی قرار دهم.
برای اجرایی کردن و به ظهور رساندن آنها هم نیاز است که بر پایه تربیت توحیدی و انسانی اسلامی که در اختیار داریم، این موارد را از کودکی آموزش دهیم و تمرین کنیم. سپس در قالب دستورالعملهای مختلف، این موارد را به مرحله اجرا برسانیم. همچنین نظارت درونی و بیرونی داشته باشیم تا مطمئن باشیم مواردی که حضرت امیرالمؤمنین(ع) در عهدنامه مالک اشتر به آن اشاره کردهاند با بهترین کیفیت اجرایی شود. پایه علم، آموزش و با محوریت تربیت انسان و خودمراقبتی است لذا نمیتوانیم نقش آموزش را انکار کنیم بنابراین نیازمند آموزش مفاد این عهدنامه هم هستیم.
انتهای پیام