حذف نگاه به غرب و شرق در معادلات دنیای امروز + صوت
کد خبر: 4027028
تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۸
فلاحت‌پیشه در گفت‌وگو با ایکنا تأکید کرد:

حذف نگاه به غرب و شرق در معادلات دنیای امروز + صوت

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ضمن تشریح دلایل پررنگ‌تر شدن نقش روسیه در مذاکرات هسته‌ای گفت: در دنیای امروز روابط با سایر کشورها براساس منافع ملی است و به شدت تاکتیکی شکل می‌گیرد و ایران هم باید به کل سیاست خارجی خود نگاه تاکتیکی داشته باشد، همانطور که نگاه روسیه به ایران کاملا تاکتیکی است.

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

نوع بازیگری روسیه در دور جدید مذاکرات هسته‌ای موجب برخی انتقادات هم به روس‌ها و هم به تیم مذاکره‌کننده در میان برخی صاحب‌نظران و افکار عمومی شده و آن را نوعی وابستگی بیش از اندازه ایران به روسیه تصور می‌کنند.

ایکنا درباره واقعیت این مسئله و ضرورت تبیین سیاست دقیق دولت در مذاکرات هسته‌ای گفت‌وگویی با حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم، انجام داده که متن آن به شرح ذیل است:

ایکنا ـ نقش روسیه در مذاکرات هسته‌ای و نزدیکی ایران به روسیه شائبه‌هایی را در میان بخشی از افکار عمومی نسبت به وابستگی کامل ایران به روسیه ایجاد کرده است. آیا دولت نتوانسته سیاست دقیق خود را برای جامعه تشریح کند یا این روسیه است که به واسطه برخی مسائل دیگر اینگونه در صحنه مذاکرات حاضر شده است؟

واقعیت این است که صحنه مذاکرات برجام دچار تغییر شده است به اینگونه که زمانی طرف‌های دیگر سعی می‌کردند ایران و آمریکا را برای توافق قانع کنند، اما در وضعیت فعلی منافع ایران و آمریکا بیش از سایر اعضا در احیای برجام است. به عبارتی تنها طرف‌هایی که برای به نتیجه رسیدن برجام شتاب دارند، ایران و آمریکا هستند.

نکته دیگر این است که منافع سایر طرف‌ها در طولانی شدن مذاکرات و تأخیر روند احیای برجام است. زیرا طرف‌هایی که به عنوان میانجی و واسطه در مذاکرات وارد شده بودند برای خود حوزه منافع برجامی تعریف کردند. چین در چالش خاور دور با آمریکا نگاه خاکریزگونه‌ای به همه مسائل از جمله برجام دارد، روسیه در چالش‌های مختلف با آمریکا و غرب، برجام را به مثابه یک خاکریز می‌بیند و کشورهای اروپایی هم در فرصت‌طلبی برای انعقاد قراردادهای تازه با اعراب و صهیونیست‌ها، برای خود یک سری منافع برجامی تعریف کرده‌اند. لذا همان انتقادی که به نقش روسیه وارد است به کشورهای اروپایی وارد است اما انتقاد بیشتر به ایران و آمریکاست که مذاکره مستقیم کماکان برای آنها یک تابوست و دیگر طرف‌ها از این تابوسازی در حال استفاده در جهت منافع ملی خودشان هستند.

در این مدت هم در شرایطی که کشورهای غربی به روسیه به عنوان بازیگری با نقش منفی و غیر دیپلماتیک در اوکراین، فشار وارد می‌کنند، «اولیانوف» با توئیت‌های خود می‌خواهد روسیه را به عنوان فعال‌ترین بازیگر دیپلماتیک در موضوع برجام نشان دهد و در کنار آن جلسات هیئت ایرانی با روس‌ها و نوع گفتار مبتنی بر اطمینان و امید ایران به روس‌ها در کنار مذاکرات روسیه با آمریکا، نشان می‌دهد نقش روسیه عمده‌تر از قبل شده و اینها اقدامات روس‌ها در راستای منافع ملی خودشان است نه در جهت برجام.

همه طرف‌های برجام را ایران ساخته است در حالی که برجام دو طرف اصلی یعنی ایران و آمریکا دارد که دشمن هم هستند. اگر این دو دشمن الان به این نتیجه برسند که متن نهایی براساس متون متقابل دو کشور شکل بگیرد، که در حال نزدیک شدن به چنین مرحله‌ای هستیم، و هرچه زودتر برجام احیا شود جمع شدن منافع برجامی سایر طرف‌ها منجر به استقلال بیشتر سیاست خارجی ایران و بهره‌گیری بیشتر اقتصاد کشور خواهد شد.

آمریکایی‌ها برای اروپایی‌ها تعبیر «مفت‌سواران» نظام بین‌الملل را به کار می‌گیرند، اما من این عنوان را برای روس‌ها و اروپایی‌ها یکسان به کار می‌گیرم که از تنش‌ها استفاده می‌کنند و با یک ژست دیپلماتیک فرصت‌های اقتصادی را برای خودشان جمع می‌کنند و ایران و حتی آمریکا باید زیرک باشند که در چنین شرایطی برجام را به سرانجام برسانند تا اینگونه منافع برجامی گرفتار منافع ملی دیگر اعضای برجام نشود.

ایکنا ـ آیا می‌توان گفت دولت و تیم مذاکره‌کننده فعلی به مانند دولت و تیم مذاکره‌کننده سابق که بیشتر به اروپایی‌ها تکیه داشتند، دچار عدم توازن و وابستگی بیش از اندازه به شرق و به خصوص روس‌ها شده‌اند؟

ـ من معتقدم تفاوت زیادی شکل نگرفته است و شما باید این موضوع را در قالب زیرکی طرف‌های روسی و اروپایی ارزیابی کنید که در هر شرایطی سعی می‌کنند برای خودشان تعریف نقش کنند. هر چند دولت گذشته شیب بیشتری به سمت اروپا و دولت فعلی بیشتر به سمت روسیه و چین داشت اما مسئول اصلی سیاست هسته‌ای، شورای عالی امنیت ملی است و این شورا باید به گونه‌ای عمل کند که کشور گرفتار منافع متعارض سایر کشورها نشود.

ایکنا ـ در چنین فضا و وضعیتی سفر رئیس‌جمهور به روسیه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ـ باید از هرگونه اتفاق برای پیشبرد سیاست خارجی استقبال کرد. دنیای امروز دیگر دنیای سیاست‌های قطبی نیست و «نگاه به غرب» و «نگاه به شرق» در معادلات منطقه‌ای و جهانی حذف شده است. برای نمونه عربستان و ترکیه که جزو قلمرو استراتژیک غرب بودند، بخشی از نیازهای نظامی خود را از روسیه تأمین می‌کنند. به عبارتی در دنیا یک نگاه پیچیده مبتنی بر منافع ملی شکل گرفته است و منافع ملی ایران هم اقتضا می‌کند که با روسیه و سایر کشورها ارتباط داشته باشد هر چند این الفاظ نیستند که روابط را تعریف می‌کنند. در واقع صرف اینکه بگوییم روابط ما با روسیه راهبردی است و روس‌ها در مقاطع مختلف پشت ایران را خالی کنند دیگر این یک رابطه راهبردی نیست. در دنیای امروز رابطه راهبردی دیگر معنا ندارد، چون اگر معنا داشت عربستان و ترکیه برای تأمین بخشی از نیازهای نظامی خود به سمت روسیه نمی‌رفتند.

در دنیای امروز روابط با سایر کشورها براساس منافع ملی است و به شدت تاکتیکی شکل می‌گیرد و ایران هم باید به کل سیاست خارجی خود نگاه تاکتیکی داشته باشد همانطور که نگاه روسیه به ایران کاملا تاکتیکی است.

ایکنا ـ نظر جنابعالی درخصوص امضای توافقنامه راهبردی ایران و روسیه به مانند توافق 25 ساله ایران و چین چیست؟

ـ من امیدوارم این توافقنامه شامل یک سری کلیات باشد. زیرا تا زمانی که برجام احیا نشده هرگونه توافقنامه‌ای ممکن است در شرایط سختی به ایران تحمیل شود و لذا می‌توان بر روی کلیات توافق کرد و جزئیات اجرایی آن را به زمانی موکول کرد که ایران از چالش برجامی عبور کرده باشد.

ایکنا ـ آیا لازم نیست در افکار عمومی یک اقناع صورت گیرد تا اینگونه القا نشود که جمهوری اسلامی ایران برای فاصله‌گیری از غرب وابسته به شرق شده و روس‌ها و چینی‌ها در حال شکل دادن رویکرد مذاکراتی ایران هستند و اتفاقی مانند توئیت اولیانوف مبنی بر اینکه روسیه و چین، ایران را «متقاعد» کردند از مواضع حداکثری خود دست بکشد، نیفتد؟

ـ هر بازیگری در دنیای امروز منافع ملی خود را دنبال می‌کند و اولیانوف هم نماینده منافع ملی روس‌ها است. کشورها در ایام سخت است که دوستان و دشمنان راهبردی خود را می‌شناسند، البته اگر عنوان راهبردی را درست فرض کنیم. در حالی که همانطور که گفتم امروز دیگر دوست و دشمن راهبردی معنا ندارد. در ایام تحریم «هیچ» کشوری یار ایران نبود و این بدان معناست که ما دوست راهبردی نداریم کما اینکه کشوری مانند کره‌شمالی که به این روز افتاده هیچ دوست راهبردی در جهان ندارد.

کد

ما در شرایطی به سر می‌بریم که یک «نگاه به شرق» قوی در ایران شکل گرفته و این باعث شده فرصت‌های ایران در غرب از بین ببرد. برای نمونه الان طرحی در مجلس شورای اسلامی مبنی بر تنبیه شرکت‌های کشورهای غربی، کره‌ای و ژاپنی که در ایام تحریم با ایران همکاری نکردند و تشویق شرقی‌ها، مطرح شده است اما واقعیت این است که شرقی‌ها هم در کنار غربی‌ها در دوره تحریم با ایران همکاری نکردند. به یاد داریم که حتی روس‌ها حاضر نشدند روزی صد هزار بشکه نفت ایران را به قیمت دلخواه خودشان بخرند و در ازای آن کالا به ایران بدهند.

ما هیچ دوست راهبردی نداشتیم و نداریم و لذا تحمیل یک رابطه یک‌طرفه به کشور در وضعیتی که برجام قابلیت احیا پیدا کرده است، حتما کشور را دچار جزمیت تازه می‌کند و دشمنی‌های تازه‌ای را علیه ایران شکل می‌دهد و باید اجازه داد منافع ملی تعیین‌کننده سیاست خارجی کشور شود همانطور که همگان این کار را انجام می‌دهند. آمریکا هم که الان به دنبال احیای برجام است به دوست ایران تبدیل نشده و کماکان دشمن ایران است و تنها منافعش در احیای برجام است. چون اگر چالش‌های منطقه‌ای خودش مانند خروج از افغانستان و عراق و چالش هسته‌ای ایران را برطرف نکند در خاور دور در چالش هژمونیک با چین دچار مشکل می‌شود و لذا ما هم باید بر این اساس طبق منافع ملی خود عمل کنیم.

گفت‌وگو از مهدی مخبری

انتهای پیام
captcha