ابوالفضل کبابیان، تعزیهخوان پیشکسوت در گفتوگو با ایکنا اظهار کرد: آنچه به عنوان تعزیه مشهور است گونهای از نمایش مذهبی منظوم است که در آن عدهای اهل ذوق و کارآشنا در جریان سوگواریهای ماه محرم و برای نشان دادن ارادت و اخلاص به اهل بیت، طی مراسم خاصی بعضی از داستانهای مربوط به واقعهٔ کربلا را پیش چشم تماشاچیها بازآفرینی میکنند.
وی درباره نحوه ورود خود به تعزیه چنین توضیح داد: خلاف بسیاری از تعزیهخوانها قدیمی و پیشکسوت کار خود را در تعزیه از کودکی آغاز نکردم بلکه برای اولین بار در 18 سالگی با تعزیه آشنا شدم. تعزیههایی که برای اولین بار در قم آنها را دیدم مربوط به کارهای اساتیدی چون سلیمانی و نورانی بود. در بدو ورودم به تعزیه کارم را با اشقیاخوانی شروع کردم و تا امروز نیز این روند ادامه پیدا کرده است.
این تعزیهخوان درباره فرق اشقیاخوان با اولیاخوان چنین توضیح داد: اکثر افراد اولیاخوان با موسیقی آشنا هستند، چون جنس کارشان این الزام را رقم زده است اما در اشقیاخوانها چنین نیست و آنها با موسیقی آشنایی ندارند البته چون من کار نسخهنویسی انجام میدهم و تا امروز بیشتر از 150 نسخه تعزیه نوشتهام، موسیقی را میشناسم. همچنین موافقخوان حتماً باید صدای خوش داشته باشد ولی اشقیاخوان چنین الزامی ندارد.
وی با انتقاد از برخی تعزیهها گفت: برخی از تعزیههای فعلی چندان پایبند اصول و قواعد نیستند. برای مثال تعدادی از آنها دیگر به نسخهخوانی را رعایت نمیکنند چون این شکل کار کردن کمی دشوار است. مشکل دیگر به محدودیتهای تعزیه بر میگردد. یعنی آنچه در زمان حال میبینیم یه 10 تعزیه خلاصه شده است. این کمیت پایین در حالیست که بیش از 360 نسخ تعزیه وجود دارد. دلیل این موضوع نیز روشن است. برای خواندن مجالس بعد باید مطالعه و تحقیق صورت گیرد و این امر برای عدهای که به کار ساده و روتین عادت کردهاند، سخت است.
وی افزود: تعزیه «حسن مسما» از جمله تعزیههای بسیار زیبایی است که متاسفانه دیگر اجرا نمیشود. این تعزیه قصه فردی در عاشوراست که به ظاهر کشته میشود اما او بیهوش شده و سالها نیز زنده میماند. این دست تعزیهها اگر اجرا شود گرایش به سمت آن بیشتر خواهد شد اما نمیدانم چرا خود را محدود به چند کار کردهایم. نمونه دیگر تعزیه حضرت مسلم (ع) است که در چند مجلس نوشته شده ولی تنها یک شکل از این تعزیه را شاهد هستیم.
این پیشکسوت تعزیه درباره نسخهنویسی در تعزیه هم چنین توضیح داد: اولین شرط برای نسخهنویس، دانستن موسیقی است، همچنین نسخهنویس باید آشنایی کامل با تاریخ اسلام و مقتلها داشته باشد. بزرگان موسیقی افتخارشان این است که گوشههایی را از تعزیه وام گرفتهاند اما متاسفانه تعزیهخوانهای ما تصنیفات رده پایین را میخوانند و این تصنیفات ضعیف را هم نوآوری قلمداد میکنند. من در نسخهنویسی سعی میکنم از مشاوره موسیقیدانهای تعزیه هم بهره ببرم. برای مثال با عباس صالحی یکی از بزرگان موسیقی تعزیه زمانیکه مشغول نسخهنویسی هستم حرف میزنم تا مطلبم با وزن موسیقیایی خوبی نوشته شود.
وی ادامه داد: اساتید بزرگی چون؛ نورانی، حجازی و هاشم فیاض وجود دارند که تعزیهخوانها میتوانند به آنها رجوع کنند. خوشبختانه فیلمهای این اساتید نیز موجود است اما نمیدانم چرا برخی رفتارها را سعی میکنیم به اسم نوآوری در تعزیه جا دهیم. برای نمونه جدید شنیدم که در تعزیه فردی خوابیده زره بر تن میکند. این عمل، نوآوری نیست، بلکه از آن باید به عنوان بیدقتی و بیفکری نام برد.
کبابیان با بیان اینکه در تعزیه لحظات شاد نیز وجود دارد، گفت: اینکه تصور کنیم تعزیه تنها تعزیت و ناراحتی است، اشتباهی است که بسیاری آن را باور دارند، چون تعزیه را به طور کامل نمیشناسند. برای نمونه در تعزیه «عروسی قریش» لحظات شاد و خندهدار وجود دارد. متذکر میشوم تعزیههایی که لحظات شاد دارند در مناسبتهای شاد و تولدها اجرا میشود، یعنی هیچگاه تعزیه «عروسی قریش» را عاشورا یا تاسوعا اجرا نمیکنند.
این تعزیهخوان درباره ریشهیابی هنر تعزیه گفت: شکل رسمی و آشکار این سوگواری، به روایت ابنکثیر، برای نخستین بار در زمان حکمرانی دودمان ایرانی شیعهمذهب آل بویه صورت گرفت. این سوگواری به گونهای بود که معزالدوله احمد بن بویه در دهم محرم سال ۳۵۲ هجری قمری در بغداد به مردم دستور داد که برای سوگواری، دکانهایشان را بسته و بازارها را تعطیل کرده، نوحه بخوانند و جامههای خشن و سیاه بپوشند. از این دوره دستههای عزاداری و نوحهخوانی رایج شده و پایههای نمایش شبیهگردانی ایران گذاشته شد اما آنچه مشخص است اوج تعزیه را باید در تکیه دولت جستجو کرد. ناصرالدین شاه این تکیه را با تقلید از سالن اپرای غربی ساخت و آنچه در آن زمان اجرا میشد نیز چندان مورد تایید علما نبود. برای مثال آیتالله شیخ هادی با اجرای تعزیه در تکیه دولت مخالف بود چراکه وقتی تعزیه «عروسی قریش» را میخوانند نزدیک به 80 نفر به حرکات موزون به اسم تعزیه میپرداختند!
وی در پاسخ به این سوال که آیا تعزیهخوانی زنانه نیز وجود داشته؟ گفت: من خود چنین چیزی را ندیدهام هرچند این شکل تعزیه در کتب آمده است. این تعزیه تنها برای زنان اجرا میشد. نکته دیگری به بحث معینالبکا در تعزیه مربوط میشود. در گذشته فردی تحت این عنوان در تعزیه وجود داشت که به نوعی تعزیه را کارگردانی میکرد اما امروز هر تعزیهخوانی برای خود معینالبکایی و کارها به تعدادی خاصی خلاصه شده است.
این نسخنویس تعزیه درباره روش اجرای تعزیه هم چنین توضیح داد: تعزیه معمولاً با به اجرا درآمدن پیشخوانی نمایش مجلس اصلی آغاز میشود. کسی که تعزیه را برپا میکند «بانی» و گردانندهٔ آن را «تعزیهگردان»، «ناظمالبکا» یا «معینالبکا» و بازیگران آن را «تعزیهخوان» یا «شبیهخوان» مینامند. همچنین به سایر همکاران برپایی تعزیه «عملهٔ تعزیه» میگویند. در تعزیه محدودیتی برای استفاده از لوازم و اسباب در میان نیست.
کبابیان در انتها درباره استقبال جهانی از تعزیه هم چنین توضیح داد: وقتی ما با مرحوم کیارستمی برای اجرای تعزیه به ایتالیا رفتیم شگفتزده شدم که چطور مردم آنجا از تعزیه استقبال میکنند. این موضوع نیز تنها به ایرانی ساکن در ایتالیا خلاصه نمیشد، بلکه خود ایتالیاییها که مسلمان هم نبودند از کارمان استقبال میکردند. در آلمان و آمریکا نیز چنین اتفاقی را شاهد بودم.
انتهای پیام