به گزارش ایکنا، آیتالله حسن رمضانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شامگاه 13 شهریور در نشست علمی «نقش عرفان و توحید در سبک زندگی» که از سوی کانون توحید و با همکاری حوزه علمیه به صورت مجازی برگزار شد، گفت: زندگی انسان محصول اندیشه و تعلقات قلبی اوست؛ هر واکنش و کنش انسان در بُعد فردی و اجتماعی نشئت گرفته از فلسفه، طرز فکر، جهانبینی، معرفت و شناخت اوست.
وی افزود: چراغی که شعلهور میشود تجلی روغنی است که در مخزن آن ریخته شده است؛ اگر آن روغن پاک باشد نورانیتش بیشتر و شفافتر است و هرقدر این روغن ناخالص باشد، نور آن کمتر است. بر همین اساس آیه شریفه نور بر «زیتی»(روغن) که در مصباح ریخته شده تمرکز کرده و فرموده است: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ.»
رمضانی بیان کرد: انسان عارف از نظر نگاه به هستی و نیز رفتار در خانواده متفاوت است و انسانی که فکر و معرفتش به عالم ماده خلاصه میشود، در برابر هستی، سیاست و اجتماع طور دیگری رفتار میکند. انسان عارف در هیچ شأنی از شئون و هیچ شرایطی متوقف نمیشود. گاهی شواهد دال بر این است که دیگر کار تمام و بنبست کامل است، ولی چون عارف نگاه عمیقی به هستی دارد و اعماق هستی را میبیند، آنچه را برای دیگران بنبست است برای او روزنه امید و نجات محسوب میشود.
استاد حوزه علمیه گفت: در یکی از جنگها پیامبر(ص) بدون اسلحه از لشکر جدا شد و به خواب فرو رفت. فردی از لشکر دشمن او را دید و فرصت را برای کشتن پیامبر(ص) مناسب دانست. با خودش فکر کرد پیامبر(ص) را بیدار کند و بعد بکشد، بر بالای سر پیامبر(ص) حاضر شد و گفت که چه کسی میتواند تو را از مرگ نجات دهد؟ حضرت با آرامش و طمأنینه و از اعماق دل فرمود خداوند. خداست که مرا از چنگ تو نجات میدهد، آن شخص مشرک وقتی قصد کشتن پیامبر(ص) را کرد، ناگهان سنگی به پای او برخورد کرد و نقش بر زمین شد و پیامبر(ص) بر او مسلط شد؛ حالا پیامبر(ص) از وی پرسید که بگو چه کسی تو را از مرگ نجات میدهد و آن فرد چون واقف به کرامت حضرت بود گفت کرم و آقایی تو.
وی بیان کرد: مأموران ساواک وقتی میخواستند که امام خمینی(ره) را از قم به تهران ببرند میلرزیدند و امام به ایشان دلداری میدادند و فرمودند که در زندگی از چیزی جز خدا نترسیدهام. امام علی(ع) فرمودند که قسم به خدا عشق و انس من به مرگ از عشق طفل به سینه مادر بیشتر است. بنابراین غلبه از آن حق است و هیچگاه حق تحتالشعاع قرار نمیگیرد ولو اینکه ظاهراً انسان شکست بخورد.
رمضانی گفت: 1400 سال از عاشورا میگذرد ولی جریده چه کسی بر عالم ثبت است و پیروز واقعی کیست؟ وقتی یزید ابیات کفرآمیز را بر بالای سر بریده امام بر زبان آورد، فکر کرد که پیروز شده، ولی حقانیت حسین(ع) تاکنون بر عالمیان واضح است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه برخی افراد نادان اربعین را حکومتی میدانند، تصریح کرد: اگر منظور از حکومتی بودن، حاکمیت خدا و اولیای الهی بر دلهاست درست است، ولی اگر منظورشان این است که افرادی از جانب حکومتها به این پیادهروی میروند، سؤال این است که مگر یک حکومت میتواند چند نفر را به این صحنه چند میلیونی بفرستد؟ اربعین رجعت انسان به صحنه معنویت و اوج عظمت شیعه است.
وی تاکید کرد: انسان مؤمن در نقمت صابر و در نعمت شاکر است و برایش شکست معنا ندارد. حسین(ع) بر دوش و سینه پیامبر(ص) حسین(ع) است وقتی شمر میخواهد سر او را از تن جدا کند باز هم حسین(ع) است. این انسان در بُعد فردی اخلاقمدار و در خانواده مهربان و در اجتماع عاشق مردم است. انسان عارفمسلک بیتکلف و بیتعلق است و در مقابل کسانی هستند که در بُعد فردی حریص و در بعد خانوادگی شمر برای زن و فرزند و در اجتماع هم گرگ درنده هستند و اینها از مکتب رسول الله و اهل بیت(ع) بهرهای نبردهاند. پیامبر(ص) فرمودند که تا زنده هستم پنج کار را ترک نمیکنم تا به سنت تبدیل شود.
اول با فقرا و بردگان روی زمین مینشینم و همکاسه میشوم. آیا انسان مادی حاضر است که اینگونه باشد؟
وی با انتقاد از برخی برخوردها ادامه داد: زن کافری، آوازهخوان بود و طبیعتا این افراد تا زمانی که صدا و جمالی دارند میتوانند زندگی خود را اداره کنند ولی وقتی پیر شدند کسی به آنها نگاه هم نمیکند، این فرد در پیری خدمت پیامبر(ص) رسید و پناه خواست و پیامبر(ص) او را مورد حمایت قرار داد. حال این برخورد را با زمان خودمان مقایسه کنیم؛ انقلاب با همه برکاتی که داشت برخی تندرویها هم در آن اعمال شد؛ خیلیها را که آن طرف آبی کردیم میتوانستیم نگه داریم و به نفع اسلام از آنها بهره ببریم. بنده وقتی با این نحوه برخورد پیامبر(ص) مواجه شدم واقعا از نحوه برخورد با برخی افراد ناراحت هستم.
رمضانی با بیان اینکه دومین مورد سوار شدن بر الاغ بدون پالان است، تصریح کرد: امروز اگر استادی را با ماشین مدل پایین به جایی که دعوت شده ببرند قیل و قال راه میاندازد، در حالی که امور ظاهری جایگاهی در عالم حقیقتی ندارد. سومین مورد این است که خودم بز را میدوشم و نیازی به نوکر و کنیز نیست، ولی امروز جوامع به دوطبقه خدمتکار و آقا تبدیل شده است و این ویژگی جامعه توحیدی نیست. چهارمین مورد این است که لباس پشمی نمیپوشم؛ پنجم اینکه در برابر همه حتی کودکان در سلام کردن سبقت میگیرم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا لازم است فلسفه و عرفان بخوانیم؟ اظهار کرد: اگر کسی مستعد است و فراغت دارد باید بخواند، ولی کسی که وقت و ذوق ندارد، نباید یادگیری این علوم را به او توصیه کنیم. همچنین عمق بخشیدن به ذوق عرفانی مهم است و این کار سبب میشود تا هیچ بحرانی انسان را از پا درنیاورد. پناه بردن به ذکر انسان را از وهام شیطانی رها میکند. البته عارفان و بزرگان هم وقتی چیزی را خلاف ارزش ببینند، خشمگین میشوند و عصبانی شدن آنها نفسانی نیست، بلکه الهی است.
انتهای پیام