گرایش به خالق؛ مبدأ و اصل دعای عرفه
کد خبر: 3985336
تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۴

گرایش به خالق؛ مبدأ و اصل دعای عرفه

نوع بیان در دعای عرفه نشان‌دهنده آن است که یک معرفت عمیق و اساسی نسبت به خالق هستی در ذهن و اندیشه امام حسین(ع) وجود دارد که گرایش به خدا را به‌ عنوان مبدأ و اصل دعا قرار داده است.

«گرایش به خدا» مبدأ و اصل دعای عرفه / نقش دعا در سلامت معنویدعای عرفه حضرت امام حسین(ع) یکی از دعا‌های مأثوری است که از مضامین بلند و معارف عمیق تربیتی برخوردار است. در آموزه‌های اسلامی روی مبانی باید تکیه متمایز بکنیم اساساً سلامت معنوی و روانی برمی‌گردد به طرز تلقی ما از هستی، جهان و زندگی است تا این طرز تلقی، آن گلوگاه و رکنش تغییر نکند، هیچ اقدامی در سلامت معنوی ما رخ نمی‌دهد و کمک نمی‌کند؛ به لحاظ Ontology یا وجودشناسی اگر اصلاح نگرش شود به خود‌ی خود؛ هم روش‌ها و هم مؤلفه‌ها درست می‌شود. بنیاد همان طرز تلقی نگاه انسان به زندگی است این طرز تلقی تا عوض نشود، هیچ سلامت و سعادتی به وجود نمی‌آید و اگر این عوض نشود و مابقی عوض شود مانند کسی می‌ماند که عینک سیاه زده و می‌خواهد جهان را سفید ببیند. مبانی همان عینک است.

شعار توحیدی«قولوا لا اله الا الله تفلحوا» مبنای سعادت همین شعار است. با تامل در نامه امام علی(ع) به امام حسن مجتبی(ع) درمی‌یابیم وقتی امام(ع) بحث می‌کند سراسر بحث وجودشناسی، انسان‌شناسی، شناخت‌شناسی است که آن برگرفته از قرآن است که حضرت مبانی را به عنوان یک راهبرد تربیتی به فرزندش بیان می‌کند اینکه در مواجهه با حوادث روزگار؛ اولاً باید تفسیر به رأی نکنیم، یکی از مشکل سلامت معنوی ما این است که می‌خواهیم جهان را مطابق میل و منطق خود تفسیر کنیم و این بیماری است، حضرت می‌فرمایند؛ سعی نکن حوادث را از زاویه خود تفسیر کنی، بدان که چیز‌هایی است که نمی‌دانی و آن وقت اگر جهان را مستقل از منطق خود ببینیم خودخواهی، خودپرستی کنار می‌رود و یک گشودگی و پذیرش محض ایجاد می‌شود و این سلامت معنوی است. (سلم) است؛ سلامت، اینکه ما همیشه سود و زیان یکی کنیم؛ این چه شد، آن چه شد، این بیماری است حافظ می‌فرماید: «سودایان عالم پندار را بگویید سرمایه کم کنید سود و زیان یکی است» اگر چنین نگاهی به جهان هستی داشته باشیم حرص و جوش نمی‌خوریم، چون سود و زیان یکی است. ولی ما همواره در منطق شخصی خود به دنبال سود و زیان هستیم که همین افسردگی، اضطراب، اختلال، بدبینی، کینه و... ایجاد می‌کند. تمام بیماری‌ها برمی‌گردد به طرز تلقی و مواجهه ما با جهان هستی به لحاظ Ontology اینکه در قرآن و اسلام نخستین اصل، اصل توحید است مراد این است که می‌خواهد بگوید مبنا را درست کنید مبنای اول این است که جهان یکپارچه یگانه است تقسیم بندی کردن؛ کار شرک است. توحید یعنی همه چیز جز او نیست و هر چه ما تصور می‌کنیم در ذهن خود توهم و خیال است (مختالا فخورا). نکته دوم اینکه؛ جهان رخ داده است هرآنچه که در حال اتفاق است قبلاً رخ داده است، و با این نگرش آرامش خوبی می‌دهد «مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ» (آیه ۲۲ سوره حدید). و این بیانگر توکل محض است. هر رویدادی در جهان رخ دهد از قبل رخ داده است این سلامت معنوی است در ادامه می‌فرماید: «لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ»، تا بر آنچه از دست‏ شما رفته اندوهگین نشوید و به [سبب]آنچه به شما داده است‏ شادمانى نکنید و خدا هیچ خودپسند فخرفروشى را دوست ندارد، این آیه رمز سلامت معنوی است.

سلامت معنوی، حقیقتش یک مفهوم فردی صرفاً نیست، یک مفهوم جامعه شناختی، روان شناختی، انسان شناختی و حتی جهان شناختی را در بر می‌گیرد؛ و اگر ارتباط با خدا درست شود به خودی خود این‌ها به تپش می‌آید، این‌ها همه در طول هم هستند نه در عرض هم؛ خود خدا کل است، چون که صد آمد نود هم پیش ماست. مشکل ما این است که ذهن ما همیشه تفکیک‌کننده است. همه زندگی و جهان دین است. علامه جوادی آملی بر این باور است که علم یعنی هر چه که مطابق قوانین خلقت باشد دینی است حال گوینده هر کسی باشد. این است به قول مولانا؛
این جهان یک فطرت است از عقل کل / عقل، چون شاهست و صورت‌ها رسل

حضرت سیدالشهدا(ع) در دعای عرفه همین نیاز و میل باطنی را مبنای تربیت قرار داده و می‌فرمایند: «مقرّاً بأنّکَ ربّی» به این معنا که اقرار می‌کنم که تو پروردگار و رب من هستی، آن هم اقراری که نیاز به اثبات ندارد و هر انسانی آن را می‌فهمد. همچنین در عبارت دیگری می‌فرمایند: «وَاکْفِنا مَا اسْتَکْفَیْناکَ فَلا کافِىَ لَنا سِواکَ وَلا رَبَّ لَنا غَیْرُکَ» به این معنا که: «کفایت آنچه را از تو خواستیم عهده‌دار باش، که ما را کفایت‌کننده‌ای جز تو نیست و براى ما پروردگارى جز تو وجود ندارد.»، این نوع بیان در دعای عرفه نشان‌دهنده آن است که یک معرفت عمیق و اساسی نسبت به خالق هستی در ذهن و اندیشه امام حسین(ع) وجود دارد که گرایش به خدا را به‌ عنوان مبدأ و اصل دعا قرار داده است.

ما باید یگانه باوری، یگانه بینی، یگانه دانی را تاکید کنیم، که چگونه ما جهان را ببینیم حتی شر را هم نسبتش با خیر یکی می‌شود. همه فرشتگان خداوند هستند. مولوی: اگر پادشاهی امر کند به کنیزکان؛ که خود را بیارایند و عشوه‌گری کنید تا غلامان پاک را از ناپاک بازشناسم، می‌گوید کنیزکان چه گناهی کردن؛ این جهان محل آزمایش است آنکه بد است باید مثبت نگاه کنیم در جهت رشد خودمان، آن بد هم در جهت رشد ما می‌تواند باشد فرعون هم درجهت رشد ما می‌تواند باشد اگر او نبود قدر موسی(ع) دانسته نمی‌شد عظمت موسی(ع) به خاطر مبارزه او و صبر و شکیبایی همراه با زهد و تقوا و بردباری و مقاومتش بود.

یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین بیانی که در دعای عرفه وجود دارد و جنبه تربیتی برای انسان دارد، خداگرایی ذاتی است. حضرت سیدالشهدا(ع) به موضوع گرایش ذاتی و فطری انسان به‌سمت خداپرستی و ستایش خالق یکتا توجه ویژه دارند و همین نیاز اساسی را مبنای تربیت در دعای عرفه قرار داده‌اند، چرا که انسان میل به کمال دارد و همین میل و گرایش ذاتی که همراه با نیاز به پرستش خالق یکتا و کمک خواستن از او همراه می‌شود می‌تواند زمینه تربیت و رشد حقیقی انسان را فراهم کند. وجود شریک در فرمانروایی خدا موجب می‌شود در آفرینش به ناسازگاری با وی برخیزد.

اقتضای بینش توحیدی آن است که هر کمالی ویژه حضرت باری تعالی است، از این‌رو عزت نیز مختص اوست و دیگران اصلًا عزتی ندارند، پس اگر بخواهند از عزّت یا سایر کمالات بهره‌مند شوند، در سایه خلافت الهی و آیت حق بودن، امکان پذیراست.

آنجا که حضرت سید الشهدا می‌فرمایند: «خدایا! شهادت می‌دهم به یکتایی و بی‌همتایی تو، با گوهر یقین و ایمان استوارم و توحید ناب و خالصم و از ته دلم و اعماق وجودم و با قلب و سینه‌ام و رشته‌های رگ حیاتم و پرده دلم و پاره‌های جگرم و بند بند استخوانم، شهادت می‌دهم که اگر بخواهم در تمام عمرم سپاس یکی از نعمت‌های تو را بجای آورم هرگز نتوانم! ... مگر به منّت نهادن خودت بر من که این خود نعمتی است که بر من لازم آورد سپاسی جاودان و ستایشی کامل ...»

با تامل در دعای عرفه درمی‌‌یابیم که شاکله اصلی این دعا با محوریت خداشناسی است و پس از آن انسان‌شناسی را به همراه دارد.

دعا و نیایش یکی از زیباترین آموزه‌های مکتب تربیتی الهی است که در تمام ادیان و فرهنگ‌ها، وسیله‌ای برای رهایی از گرفتاری‌ها است و نقش بسزایی در سلامت معنوی انسان دارد. در دهه اخیر، رفتار‌های مذهبی به عنوان مؤلفه‌های ارتقادهنده سلامت معنوی مورد مطالعه قرار گرفته است انسان برای رسیدن به رشد و کمال و برای رسیدن به آرامش و راه‌یابی به زندگی انسانی، به عامل مهارکننده و بازدارنده نیازمند است. همه اندیشمندان بر این باورند که این عامل، از منبع فیض الهی که همان اعتقادات و باور‌های قلبی انسان است، نشأت می‌گیرد. دعا، یک نوع گرایش فطری و کشش قلبی به خداوند و از زیباترین جلوه‌های ساحت عاطفی انسان است؛ که با عبادت پیوند وجودی دارد و عاملی برای رشد و تربیت معنوی و معرفتی انسان است. گرایش به نیایش و پرستش خداوند از پایدارترین تمایلات وجودی نفس آدمی و اصلی‌ترین راه معرفت و هدایت و سعادت بشر می‌باشد.

ارتباط با خدا یکی از نیاز‏های دائمی انسان بوده و در تمام ادیان الهی نیاز به پرستش یک معبود، احساس شده است. شکل تکامل‏ یافته‏ این نیاز در مکتب تربیتی اسلام، دعا است؛ آیات قرآن و احادیث اهل بیت(ع)، آیینه‏ تمام‏ نمای اصول و مبادی نیایش بوده و انعکاس دهنده‏ آموزه‏‌هایی است که به‏ کارگیری آنان در جهت اعتلای روح آدمی، برآورده شدن نیاز‌های مادی و معنوی افراد و تقرب به درگاه لایزال الهی نقشی مهم و بی‏‌بدیل ایفا می‏‌کند.

یکی از اهداف دعا کردن، تزکیه روح و جسم آدمی است. انسان، دارای عواطف و احساسات است و زیباترین و عمیق‌ترین احساسات، حس پرستش و خداجویی و حقیقت‌طلبی است و دعا تمیز دهنده رذایل و فضایل اخلاقی است چرا که به وسیله دعا است که انسان می‌تواند با خدای متعال ارتباط معنوی برقرار کند و از این طریق شکر نعمات او را به جا آورد؛ به کنترل قوای فکری برسد و به بصیرت و شناخت دست یافته و امنیت روانی و لذت معنوی را احساس کند.

انسان در طول زندگی خود دچار انواع اضطراب‌ها می‌شود و این در سایه ذکر خداوند است که انسان به آرامش می‌رسد(سوره رعد:آیه ۲۸) و هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند [بگو] من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مى‏کنم پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند.(سوره بقره آیه ۱۸۶)

به قلم محمود تنها، فعال قرآنی

انتهای پیام
captcha