گویی به یاد نمیآورید؛ سالها مسئولیت سنگین اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که یکی از بزرگترین افتخارات نظام آموزش و پرورش است، بخشی بر دوش همین مربیانی بوده و هست که امروز پلاکارد بر دوش گرفتهاند و در اطراف و اکناف کشور فریاد تظلمخواهی سر میدهند.
در حیرتم! چرا صدای حزین و محجوب به حیای معلمان قرآنی به درستی شنیده نمیشود؟ این رفتار وزارت آموزش و پرورش به دیگران میآموزد اگر نمک خوردید مجازید نمکدان را هم بشکنید!!
این مربیان که سالهای بسیاری بینام و نشان و عاشقانه در اجرای بخش تربیتی سند تحول بنیادین در دارالقرآنها فعالیت کردند امروز برای استخدامشان باید از هفتخوان بیاعتمادی، بیتوجهی، بیاعتنایی مسئولان بگذرند تا با حذف سند مالی و ابلاغیه بتوانند به هفتخوان دیگر که آزمون و مصاحبه است وارد شوند.
باید از مسئولان آموزش و پرورش پرسید؛ چطور معلمانی که سالها غیر قانونی، بدون ابلاغ و سند مالی از آنها بهره میگرفتید، اکنون که مجلس شورای اسلامی مصوب کرد آنها هم باید سهمی در استخدامی آموزش و پرورش داشته باشند، بعد از سالها تجربه و آموزش باید آزمون ورودی دهند. آیا پاداش نیکی غیر از نیکی کردن است؟ چرا با درخواست مدارکی همچون سند مالی، ابلاغیه همان سال و سختگیری در مدرک تحصیلی که حتماً باید قبل از سال 92 باشد، برای آنها اضطراب و دغدغه ایجاد میکنید! دستمریزاد مجلس و دستمریزاد وزارت آموزش و پرورش.
اینجا جمهوری اسلامی و امالقرای جهان اسلام است. این بیتوجهی به خواست بهحق مربیان قرآنی در ورودی مجلس، ادارات کل آموزش و پرورش سراسر کشور، علیرغم حمایت دفاتر نماینده ولیفقیه در استانها دور از شأن این نظام اسلامی است. واقعاً چرا مجلس شورای اسلامی با یک مصوبه و یا وزارتخانه با یک بخشنامه این مسئله را شفاف نمیکند؟ تا کی قرآنیان برای گرفتن حقشان باید بجنگند و در هوای گرم تابستانی در کوچه و خیابان حقارت بکشند؟
مگر نه اینکه پاداش نیکی جز نیکی کردن نیست! آیا آموزش و پرورش نسبت به این رفتاری که نسبت به مربیان قرآنیاش میشود شرمنده نیست؟ مربیان قرآنی که سالها در دارالقرآن شما تدریس کردند، اکنون چرا باید آزمون بدهند؟ اگر دانش و سواد قرآنی نداشتند چطور سالها بهکارگیری کردید و چرا امروز برای شرکت در آزمون استخدامی، شرط و شروط تعیین میکنید؟ مخلص کلام؛ اگر به دنبال حل مشکل هستید، راهکار بسیار ساده است کافی است با برگزاری یک دوره آموزشی با سرفصلهای تعریف شده آنها را وارد آموزش رسمی کنید و از آنها به عنوان معلم به کارگیری کنید. حالا به هر دلیلی قرار شد آزمون بگیرید، خوب آزمون بگیرید. چرا برای ورود به آزمون شروط میگذارید حال که شروط گذاشتید چرا شروط را سخت کردهاید و به ارائه ابلاغیه و مدرک قبل از سال 92 و سند مالی یا سیاهه حقوق تعیین کردهاید! مدارکی که به اعتراف خود مدیران ارشد آموزش و پرورش دادنش به مربی قرآن جرم بود، در حقیقت چیزی را از آنها مطالبه میکنید که هرگز به آنها ندادهاید. چند ثانیه سکوت و کمی تأمل کنید شاید...
بر اساس آیه «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» آیا اشکال دارد شما به جای ابلاغ قبل از 92، تأییدیه مدیر دارالقرآن را بپذیرید و محدودیت تاریخ مدرک تحصیلی را هم بردارید و گرفتن سند مالی را به جهت پرداخت دستمزد مربیان به صورت دستی، حذف کنید. اگر چنانچه تعداد متقاضی زیاد شد اولویت را به تاریخ اخذ مدرک و سابقه بگذارید.
اما نکته بسیار مهمی که یکی از اعضای آموزش کمیسیون در گفتوگو با ایکنا مازندران محرمانه بیان کرده بود این است که احتمال میرود قبول کردن تأییدیه موجب سوءاستفاده شود و افرادی با روشهای مختلف این گواهی را دریافت کنند. در پاسخ به دغدغه این مسئول باید گفت؛ راههای بسیاری است که میتوانید افراد مشکوک را طرد کنید؛ ذکر نام همکاران همان سال و گواهی از آنان، مدرک تحصیلی و امضای فرمی که در آن قید شده «هر وقت آموزش و پرورش متوجه عدم صداقت در اطلاعات پرونده شود فرد خاطی در هر مرحله استخدام باشد حذف میشود.» مانع از ورود اغیار میشود.
اما مسئولان بدانید غربالگری سخت شما جامعیت مربیان قرآنی را مخدوش کرده و دست کم حقوق 80 درصد از مربیان قرآنی به دلایلی که خودشان مقصر نیستند پایمال خواهد شد. براستی چه کسی مسئولیت پایمال شدن حقوق بیش از هزار نفر از این مربیان، پشت درب بسته آموزش و پرورش را میپذیرد. تضییع حقالناس گناهی است که بخشیده نخواهد شد و این رویداد موجب هلاکت و ترسناکتر از ورود چند فرد غیر قرآنی در آموزش و پرورش است.
بیتردید سنگینی گناه حقسوزی مربیان قرآنی وبال همه کسانی خواهد شد که میتوانستند اقدامی در حمایت از مربیان قرآنی انجام دهند ولی انجام ندادند. همه میدانیم احترام به خادمان، حاملان و فعالان قرآنی احترام به قرآن است؛ لذا نباید کاری کنیم که در قیامت مصداق این آیه از زبان نبی مکرم اسلام قرار گیریم که فرمود: «يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا».
تمام این نکات تذکری است که حقی پایمال نشود و اگر نه زبان در کام فرو خواهیم برد و دم برنخواهیم آورد. البته خدمت به قرآن توفیقی است که نصیب هر کس نمیشود.
یادداشت از علی پاداشی؛ سردبیر ایکنا مازندران
انتهای پیام