همیشه نگاه به واقعیات، روحیه پرسشگری از دین را ایجاد کرده است. این روحیه نه منافی ایمان، که گونهای از تفقه و تدبر و درایه است. واکنشِ عاقلانه ـ واقعبینانه بههنگام مواجهه با گزارههای دینی، افقهای جدیدی را از حقایق دینی در برابر دینپژوه میگشاید.
به تازگی هنگام مباحثه روایات کتابالنکاح، به روایتی برخوردم که نکته بالا را برایم دوباره زنده کرد. «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ الله يَقُولُ خَطَبَ رَسُولُ الله النِّسَاءَ فَقَالَ يَا مَعَاشِرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ وَ لَوْ مِنْ حُلِيِّكُنَّ وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ فَإِنَّ أَكْثَرَكُنَّ حَطَبُ جَهَنَّمَ إِنَّكُنَّ تُكْثِرْنَ اللَّعْنَ وَ تَكْفُرْنَ الْعَشِيرَةَ. فَقَالَتِ امْرَأَةٌ مِنْ بَنِي سُلَيْمٍ لَهَا عَقْلٌ يَا رَسُولَ الله أَ لَيْسَ نَحْنُ الْأُمَّهَاتُ الْحَامِلَاتُ الْمُرْضِعَاتُ أَ لَيْسَ مِنَّا الْبَنَاتُ الْمُقِيمَاتُ وَ الْأَخَوَاتُ الْمُشْفِقَاتُ. فَرَقَّ لَهَا رَسُولُ الله ص فَقَالَ حَامِلَاتٌ وَالِدَاتٌ مُرْضِعَاتٌ رَحِيمَاتٌ لَوْ لَا مَا يَأْتِينَ إِلَى بُعُولَتِهِنَّ مَا دَخَلَتْ مُصَلِّيَةٌ مِنْهُنَّ النَّارَ. (الكافي؛ ج۵؛ ص۳۱۵)
[امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) زنان را مخاطب قرار داده و فرمود: ای جماعتِ زنان، صدقه بدهید هر چند از زیور آلاتِ خویش، ولو یک دانه خرما، ولو نصف دانه خرما، که همانا اکثرتان هیزم جهنم هستید زیرا که زیاد نفرین و [نیکیِ] خویشان را کفران میکنید. زنی از بنیسُلَیم که عاقله بود عرض کرد: ای رسول خدا، آیا ما مادرانِ حملکننده و شیردهنده نیستیم؟ آیا دختران و خواهرانِ دلسوز از ما نیستند؟ پس رسول خدا(ص) دلش به حالِ او سوخت و فرمود: [آری]، حمل کنندگان و مادران و شیر دهندگان و دلسوزاناند و اگر نبود آزاری که به شوهران خود میرسانند هیچ نمازگزاری از ایشان به آتش جهنم داخل نمیشد.]
«کان لها عقل» حاوی چند نکته است:
۱. پرسشگریِ آن زن در مواجهه با کلام رسول خدا(ص) بهرسمیت شناخته شده و بلکه بالاتر، مصداق عقلِ ستودهشده معرفی می شود.
۲. نگاه واقعیِ آن زن به سختیها و تلاشها و مزیتهای نسبیِ بانوان، از سوی پیامبر و امام مورد تایید قرار گرفت.
۳. این پرسشِ برآمده از واقعبینی، انگیزه بیان مفاهیمِ دینی را از زاویهای دیگر در رسول خدا(ص) ایجاد کرد. ایشان بیان کرد که اگر من زنان را مذمت کردم، از جهت صفات ناپسندی بود که ممکن است در برخی رفتارهایشان دیده شود. ایشان پس از پرسش آن زن، به بیان صفات پسندیده بانوان اشاره و ایشان را به همسرداریِ نیکو سفارش کردند.
آنچه در روایت فوق مشاهده شد، این بود که آن بانوی عاقل، کلام رسول را مخالف واقع دید. او این مخالف واقع دیدن را مساوی مخالف واقع بودن نپنداشت؛ بلکه پرسشی را در ذهنش ایجاد کرد و با رسول(ص) در میان گذاشت. رسول نیز پاسخ داد.
ما نیز در مواجهه با متون دینی، به شکلی فزاینده نیاز به این روحیه داریم. روحیه پرسشگریِ برآمده از واقعنگریِ مومنانه در مواجه با متونی جداشده از بافتِ تاریخی.
یادداشت از مصطفی قناعتگر
انتهای پیام