تحلیل صحیح از ارتباط حوادث طبیعی با قضا و قدر در رسانه‌ها ارائه شود
کد خبر: 3802467
تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۷
در نشست «قضا و قدر از دیدگاه شهید مطهری» بیان شد:

تحلیل صحیح از ارتباط حوادث طبیعی با قضا و قدر در رسانه‌ها ارائه شود

گروه حوزه‌های علمیه ــ نشست «قضا و قدر از دیدگاه شهید مطهری» شامگاه سه‌شنبه در قم برگزار و در آن بر لزوم ارائه تحلیل درستی از ارتباط میان حوادث طبیعی و قضا و قدر در رسانه‌ها تاکید شد.

حسین شهسواریبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حسین شهسواری، عضو گروه کلام مجمع عالی حکمت اسلامی، شامگاه سه‌شنبه در نشست «قضا و قدر از دیدگاه شهید مطهری» در مجمع عالی حکمت اسلامی گفت: شهید مطهری بحث قضا و قدر را در فلسفه و روش رئالیسم، عدل الهی و به صورت مفصل و جامع در انسان و سرنوشت بیان کرده است که مقالاتی در نقد و تحلیل آراء وی نیز تالیف شده است.
 
وی بیان کرد: وی فرموده که انسان روحیه حریت و آزادی‌خواهی دارد و هر چه را با آن متعارض باشد کنار می‌زند؛ در ابتدای کتاب انسان و سرنوشت، عوامل عزت و انحطاط مسلمین مانند وراثت و جغرافیا را مطرح کرده و آورده برخی فکر می‌کنند، قضا و قدر از جمله عوامل محدودکننده است؛ وی تعبیر دارد که بالاترین نعمت، آزادی و دردناک‌ترین آن، عامل محدودکننده آزادی است.
 
شهسواری ادامه داد: شهید مطهری سه نظریه را در مورد انسان و آزادی او مطرح کرده است؛ ابتدا اینکه آیا برنامه‌های جهان طبق طرحی تخلف‌ناپذیر صورت می‌گیرد و نیرویی ماورائی قدرت خود را اعمال می‌کند و انسان به عنوان جزئی از عالم هیچ نقش و تاثیری ندارد یعنی حوادث و پدیده‌های کنونی و آینده از پیش معین و قطعی شده و قابل تغییر نیستند و هر پدیده‌ای بدون توجه به علت‌ها اجرا می‌شود که در این صورت علت معنائی ندارد و خود شیء مستقل است و انسان مسلط بر مقدرات خود است.

این استاد حوزه اظهار کرد: نظریه دوم این است که چنین چیزی وجود ندارد و انسان به عنوان موجود مختار و مرید و قادر و آزاد مسلط بر مقدارت خویش است و نظر سوم نیز این است که سرنوشت با نهایت اقتدار بر سراسر وقایع جهان حکمرانی می‌کند، ولی در عین حال کوچکترین معارضه‌ای با آزادی و حریت انسان ندارد.

وی بیان کرد: شهید مطهری در مواجهه با این سه نظریه از مسیر توجه به علم، اراده و مشیت الهی پاسخ داده است؛ ایشان همان طور که در آثار متعدد به ویژه فلسفی خود در تحلیل نظام حاکم بر عالم همه موجودات و از آن جمله افعال انسان را که متعلق علم الهی است در دائره قضا و قدر قرار داده و تحلیل معقولی از آن ارائه کرده است. ایشان دیدگاه ملاصدرا و میرداماد را در تحلیل فعل اختیاری پسندیده و بر همین اساس سیر کرده است.

عضو گروه کلام مجمع عالی حکمت اسلامی تصریح کرد: شهید مطهری قضا و قدر الهی را نظام سببی و مسببی حاکم بر جهان و منشی از علم و اراده الهی دانسته و در اثبات سازگاری قضا و قدر الهی و پدیده‌های گوناگون در عالم طبیعت به ویژه افعال اختیاری انسان و خود اختیار انسان، دو گنه قضا و قدر را مطرح کرده و این دو را از هم تمیز داده است.

وی افزود: به نظر ایشان، تمام اسباب، مظاهر قضا و قدر الهی است و در هر حادثه‌ای، هر اندازه علل و اسباب، مختلف باشد قضا و قدر‌های گوناگون وجود دارد؛ افعال بشر نیز به انواع اختیار‌ها بستگی دارد بنابراین نه تنها اعتقاد به قضا و قدر الهی منافی اعتقاد به اختیار انسان نیست بلکه آن را تقویت می‌کند.

شهسواری با اشاره به استفاده استاد مطهری از آیات قرآن اظهار کرد: وی آیات را به دو دسته تقسیم کرده که در یک سری آیات قدرت و حکمت الهی حاکم بر سرنوشت انسان است مانند آیه ۲۱ سوره حجر «وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ؛ و هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینه ‏هاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه‌اى معین فرو نمى‌فرستیم»، ولی در دسته دوم آیات، اختیار به انسان داده شده است؛ مانند «.. انَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ...» «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَ إِمَّا کَفُورًا؛ ما راه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس» (انسان/۳) ایشان معتقد است که برخی متفکران نتوانسته‌اند این دو دسته را با هم جمع کنند، لذا آیات را متعارض دانسته که پیدایش معتزله و اشاعره از پیامد‌های این مسئله است.

شهسواری ادامه داد: وی هر دو دسته آیات را بدون آنکه تاویل کند می‌پذیرد؛ نکته دیگری که ایشان بحث کرده اینکه افراد مادی هم در این قضیه با توجه به قانون علت و معلول درگیر در بحث هستند و صرفا الهیون به این تعارض مبتلا نیستند.

این محقق و استاد حوزه همچنین در مورد تعریف مطهری از قضا و قدر افزود: شهید مطهری قضا را به معنای حکم و قطع و فیصله دادن تعریف کرده است که هم در مورد انسان و هم خدا در قالب قطع فعلی و قولی و تکوینی به کار رفته و قدر را به معنای اندازه تعریف کرده است.

وی بیان کرد: وی، حوادث و پدیده‌های جهان را از آن جهت که در علم و مشیت خداست حتمی بودن تحقق آن را مربوط به قضا می‌داند، ولی زمان و مکان و شرائط آن را مقدر به تقدیر می‌داند یعنی ظاهرا ایشان این دو را توام با هم می‌داند. وی می‌پذیرد که علل، تاثیرگذار هستند، ولی آیا تنها علت اولی موثر است یا اینکه اراده انسان یکی از مصادیق آن علل است نیز جای بحث دارد.

شهسواری تصریح کرد: شهید مطهری درباره علم خداوند آورده است که علم ازلی الهی، از نظام سببی و مسببی جهان جدا نیست، علم الهی علم به نظام است و آنچه علم الهی ایجاب و اقتضا کرده و می‌کند این جهان است با همین نظاماتی که دارد؛ علم الهی که به وقع حادثه‌ای تعلق گرفته است به طور مطلق و غیر مربوط به اسباب و علل آن حادثه نیست بلکه تعلق گرفته است به صدور آن حادثه از علت و فاعل خاص خودش. از آن جایی که علل و فاعل‌ها متفاوت هستند علم ازلی الهی ایجاب می‌کند اثر فاعل طبیعی از فاعل طبیعی، اثر فاعل شعوری از فاعل شعوری، اثر فاعل مجبور از فاعل مجبور و اثر فاعل مختار از فاعل مختار صادر شود. علم الهی ایجاب نمی‌کند که اثر فاعل مختار از آن فاعل، بالاجبار صادر شود.
 
حسین شهسواری
این محقق و مدرسه کلام اسلامی ادامه اد: شهید مطهری همچنین در بخش دیگری از استدلال خود در مورد علم الهی آورده است که خداوند عالم است و انسان هم عالم است، علم هم جز به معنی آگاهی و احاطه و کشف نیست، تفاوت در این است که خداوند عالم بالوجوب است و انسان عالم بالامکان؛ او قدیم العلم و انسان حادث العلم؛ او عالم است به کلی و جزئی و گذشته و حاضر و غیب و شهادت و انسان عالم به قسمت محدودی است. علم خدا بالذات و علم انسان بالغیر است.

عضو گروه کلام مجمع عالی حکمت اسلامی با بیان اینکه براساس دیدگاه مطهری، اعتقاد به قضا و قدر وقتی منجر به جبر است که اراده و افعال انسان در سرنوشت او موثر نباشد اظهار کرد: وی همچنین به بحث قضای حتمی و غیرحتمی پرداخته است البته سؤالی که در اینجا پیش می‌آید این است که آیا قضای غیرحتمی متعلق علم الهی هست یا خیر؛ شهید مطهری معتقد است که ما می‌پذیریم که خدا علم قابل تغییر دارد که همان علم بداست و قرآن برای اولین بار در تاریخ بشری از آن یاد کرده و تنها پیروان مکتب اهل بیت (ع) به آن اعتقاد دارند.

شهسواری اظهار کرد: موجودات عالم دو نوعند و بخشی مجردات و تابع یک قانون هستند و قضای غیرحتمی در آنان محقق نیست، ولی موجودات دیگری مانند انسان هستند که قضای غیرحتمی دارند، چون تحت قانون حرکت هستند و نقش‌پذیری و سرنوشت‌های متعدد دارند.

وی با بیان اینکه وی معتقد است علل و اسباب، مظاهر و مجاری قضا و قدر الهی هستند افزود: براساس این دیدگاه در مورد هر حادثه هر اندازه علل مختلف متصور باشد قضا و قدر‌های گوناگون متصور است و جریانی که واقع و یا متوقف می‌شود هر دو تحت قضا و قدر الهی است، زیرا هر دو براساس علل و عامل است.

همچنین در این نشست تعدادی از اعضای گروه کلام مجمع عالی حکمت به نقد مباحث پرداختند؛ عدم مراجعه به تمامی منابع موجود از آثار شهید مطهری، عدم تبیین جامع بحث قضا و قدر و رابطه آن با اختیار و رابطه قضای حتمی با اختیار، تفکیک نشدن معنای کلامی و فلسفی قضا و قدر و یکی دانستن معنای این دو از جمله نقد‌های بیان شده بود.

همچنین عدم تبیین دقیق بحث رابطه قضا و قدر با حوادث طبیعی مانند سیل که مبتلا به بسیاری از مردم است از دیگر نقد‌های وارده بود همچنین برخی پیشنهاد کردند که مباحث برای جامعیت یافتن باید به صورت تطبیقی دنبال شود و آراء استاد مطهری در کنار آراء علامه طباطبایی و جوادی آملی بررسی شود.

همچنین حجت‌الاسلام زمانی در این نشست با بیان اینکه برخی پدیده‌ها مانند سیل را نباید صرفا به قضا و قدر مرتبط بدانیم بیان کرد: عوامل متعددی در این مسئله دخیل هستند و نباید صرفا آن را به خدا و قضا و قدر نسبت دهیم؛ ما به علت جهلی که داریم بسیاری از راه‌های پیشگیری از وقایع را نمی‌دانیم و در برخی موارد هم که می‌دانیم کوتاهی می‌کنیم.

این محقق در عین حال تأکید کرد: در هر صورت و با هر علتی که انسان مبتلا به پدیده طبیعی سوئی شود در نهایت هم در چارچوب قضا و قدر الهی است و در روایات سفارش شده که وظیفه انسان در این موارد صبر بر مصیبت است، ولی این مسئله نافی مسئولیت انسان در رخداد حوادث نیست.

انتهای پیام
captcha