نوروز، این آیین کهن ایران و نماد دگرگونی در طبيعت، يادگاری از پيشينيان ماست كه قرنها آن را گرامی داشتند. نوروز و عيد مترادف با شادی، صفا، دوستی و مهربانی و پايان دشمنی، كينه، حسادت و بدی و آغاز دوباره زيستن است. با آمدن اسلام و پذيرش اين دين از سوی ايرانيان، آيين نوروز با روايت و احاديث دين اسلام و بهويژه مذهب شيعه آميخته و با اعتقادات و باورهای نويافته مردم كشورمان همسو و هماهنگ شد. جشن نوروز اکنون در همه نقاط ايران و در برخی كشورهای ديگر نيز برپا میشود.
در مازندران، نوروز با آيينهای مختلفی همراه است که از جمله میتوان به نوروزخوانی، ديد و بازديد، مرغنه جنگی(تخم مرغ جنگی)، پلوی شب عيد، سفره هفتسین، مادرمه، فرستادن هدایا برای عروس در دوره نامزدی و سایر سنتها اشاره کرد.
در گذشته، به دليل نبود امكانات ارتباطی مانند امروز، تحويل سال و آغاز سال نو با تيراندازی يا گفتن اذان، اعلام میشد. بعد از آنکه سال نو میشد، كسی كه بهعنوان مادرمه انتخاب شده بود با مجمعی كه در آن قرآن، آینه، آب، سبزه و شاخههای سبز جوان قرار داشت، وارد خانه میشد، قرآن را كنار سفره هفتسین میگذاشت و شاخههای سبز(اغلب شاخههای درخت آلوچه) را به این نیت که سال سرسبز و خوش و خرمی برای خانواده باشد، جلوی در اتاق آويزان میکرد یا روی طاقچه میگذاشت. در اين روز بانوی خانه غذای عید، سبزی پلو با مرغ یا گوشت درست میکرد. علاوه بر آن غذايی بهعنوان خيرات برای اموات میپختند و ميان مردم پخش میکردند. در غروب شب اول سال به اين اعتقاد كه چراغ خانه آنها هميشه روشن و نورانی باشد، به سردر خانهها شمع يا شعله آویزان میکردند.
فرهنگ غذايی
از ویژگیهای اعياد، تغيير فرهنگ غذايی و تعداد دفعات آن است. بعضی از اقلام غذايی فقط در اعياد و مناسبهای مذهبی به كار میروند. عید نوروز بهعنوان فراگيرترين و طولانیترين جشن ايرانيان با تنوع فرهنگ غذایی همراه است. به علاوه به علت ديد و بازديدهای مكرر در اين ایام شاهد اوج هنر سفرهآرایی و رواج سليقههای كدبانوهای ايرانی هستیم که معرف سليقه و توان اهالی خانه بهويژه زنان خانه است. در مازندران كه تنوع مواد اولیه غذایی زیاد است، این موضوع اهمیت بیشتری دارد. مازندران به لحاظ تنوع اقليم شرایط منحصر به فردی دارد؛ دریا، دشت، جنگل و کوه موجب شده است تا آداب و رسوم متنوعی در این استان شکل گیرد.
از انواع غذاهای قبل از عید میتوان به آش ترش، آش گزنه و آش چهل گیاه اشاره کرد که در چهارشنبه آخر سال تهیه میشود. همچنین سبزی پلو با ماهی، تهچین، شیرینی و نان محلی(شیرینیهای ماکلمه، بهاردونه، بیودونه، دختردونه، ماماجینگجینگ)، از جمله انواع غذاها و شیرینیهای تحویل سال و روزهای نوروز است.
نوروزخوانی
اسفندماه را بايد نقطه پايانی زمستان و پديدار شدن كردار و رفتار بهاری دانست. اين مهم را طبيعت با تغييرات خود اعلام میکند. در این ميان اما رسالتها چيست؟ سختی و سرمای طاقتفرسا میخواهد جایش را به لطافت بهاری بسپارد. نياكان ما نيز همانند طبيعت دست به كار میشدند تا از قافله عقب نمانند. سنتهای نويددهنده آمدن بهار و نوروز با توجه به شرایط زیست محیطی و فرهنگی متفاوتاند. اما دو سنت، قویتر و فراگیرتر از آیینهای دیگر در کار نویددهی بودند، این دو سنت عبارت بودند از نوروزخوانی و حاجی فیروز.
هنوز هم نوروزخوانی با توجه به تغييرات بسيار در ساختار و محتوای آداب و رسوم عيد در ايران رواج دارد. در نواحی مختلف كوهستانی و كوهپایهای و جلگههای البرز در غرب و شمال غربی کشور، نوروزخوانی با نامهای متفاوتی انجام میشود. اسناد به جامانده و تحليل آيينهای استقبال از نوروز نشان میدهد که پیش از ورود اسلام، نوروزخوانی ميان بسياری از اقوام و نواحی ايران وجود داشته است. مضمون آيين نوروزخوانی، پيش از اسلام، در ستايش اهورامزدا، مدح شاهان، اميران، بزرگان و مردم گشادهدست و خوشرو بوده است، اما ورود دين اسلام و پذيرش اين دين، در محتوای نوروزخوانی مانند بسياری دیگر از آيين تغييراتی ايجاد كرد. نوروزخوانها به مرور زمان مضامین نوروزخوانی را با شعایر مذهبی به ویژه مذهب شیعه درآمیختند و در آن ارادت خود را به اهل بیت(ع) نشان دادند.
دو هفته مانده به عيد، طلايهداران نوروز و خنياگران نوروزی، از راه میرسيدند و مردم مازندران را مهمان صدای گرمشان میکردند. از پس این سالها گاهی نوای نوروزخوانها در کوچه پس کوچههای شهر و روستا شنیده میشود.
اگر بهار در این مناطق زودتر فرا میرسید، کار نوروزخوانها زودتر آغاز میشود و در صورت دیرپایی زمستان بهویژه در مناطق کوهستانی تا چند روز پس از آغاز سال نو نيز نوروزخوانی ادامه پیدا میکرد. کار نوروزخوان از سپیده دم شروع و تا غروب ادامه پیدا میکرد. گرچه روایت شده است در بعضی از مناطق تا پاسی از شب هم نوروزخوانی ادامه داشت.
گروه نوروزخوانی
نوروزخوانی را بايد آئين و سنتی كاملا مردانه به حساب آورد؛ چراكه این آیین به دوران پیش از ورود دين اسلام باز میگردد و در آیینهای زرتشتی، فقط به آواز مردها اجازه علنی شدن میدادند. در کنار این موضوع، توان جسمی مردها برای سفرهای چند روزه و عزيمت از يک روستا به روستای ديگر، کاری مردانه بود.
از جمله ویژگیهای مهم بهارخوانان، بداههسرايی و حافظه قوی شعری است. اشعار نوروزخوانها عموما فارسی است، اما بسته به نوع منطقه استفاده از گويش بومی هم رواج داشته است و دارد. معمولا نوروزخوانان از خوشصداها و نقالان مشهور منطقه خود بودند كه بنا به ذات هنرمندی و رفع نياز و جمعآوری انعام نزديک عيد و معرفس هنر خود، به نوروزخوانی روی میآوردند، اما در ایام دیگر به کارهای روزمره همچون دامداری و كشاورزی مشغول بودند. شکلگیری دستههای نوروزخوانی براساس شناخت متقابل و حس همكاری صورت میگرفت و از اين منظر انجام كار گروهی چندين روزه برای ايجاد شادی، شور و نشاط بود .
مضامين اشعار در نوروزخوانی
در بررسی آیینهای مازندرانی میتوان از سه آئين مشخص نام برد كه اوج ذوق سرايش شعر بومی در آن مشاهده میشود. این سه حوزه شامل لالاییها، نواجشها یا سوگسرودها و موریها و نوروزخوانیهاست. لالایی را میتوان آوازی دانست که بچه میشنود و در آن همه امیدها، آرزوها، خوشیها و ناخوشیهای زندگی متبلور است. در سوگسرودها میتوان سرودهای فیالبداهه را مشاهده كرد، زيرا موضوع در لحظه اتفاق میافتد و بیهيچ تلاش فكری يا موضوعی، نواجش شكل میگیرد. انتقال نسل به نسل موسیقی نوروزخوانی یا دیدار و شنیدار سهم عمدهای در انتقال روایتهای ناب دارند، اما نوروزخوانی فقط تکرار شنیدهها نیست و آنچه که کار نوروزخوانها را برجسته میکند، توان سرایش شعر به همراه موسیقی و آواز است.
بهطور کلی میتوان این مضامین را از کار نوروزخوانها استنباط کرد: ستايش خدا، ستايش ائمه اطهار(ع) و پيشوايان دينی، ارتباط كلامی با صاحبنظران، توصيف وضع زندگی و دعا. از ویژگیهای بارز نوروزخوانی پس از ورود اسلام، بهويژه از دوره صفویه که حاکمیت شیعه در ایران شکل میگیرد، تطابق آن با مضامين روايات و احاديث اسلامی است. انطباق با بسیاری از شعایر مذهبی، بهویژه ایام وفات و بهطور مشخص ماههای صفر و محرم نشانه درک و دريافت هوشمندانه نوروزخوانان از ایام خاص است.
بررسیها نشان میدهد، هنوز برخی آيينهای مربوط به نوروز در شهرها و روستاها برپا میشود. البته برخی از آنها، بهويژه در شهرها رو به فراموشی است كه اميد است با ظرفيتهای موجود در كشور و استانها، بهويژه با بهرهگيری از رسانه ملی و شبکههای استانی بتوان آيينهایی مانند نوروز را كه هم آموزههای ايرانی و هم اسلامی را در خود دارد، در درجه نخست حفظ و تقويت و در مراحل بعدی گسترده و جهانی کرد.
علیاصغر نیکنظر
انتهای پیام