شهیدی که به پیام «هل مِن ناصر یَنصُرُنی» رهبر لبیک گفت
کد خبر: 3751699
تاریخ انتشار : ۰۹ مهر ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۲

شهیدی که به پیام «هل مِن ناصر یَنصُرُنی» رهبر لبیک گفت

گروه جهاد و حماسه ــ در بخشی از دست‌نوشته شهید غلامعلی آهوزاده آمده است: امروز بر هيچكس پوشيده نيست كه نظام جمهوری اسلامي دارد از حقانيت خود كه همانا حقانيت خون هزاران شهيد و معلول است، دفاع مي‌كند. اين حقير به پيام «هل مِن ناصر یَنصُرُنی» رهبر لبيك گفته و به جبهه مي‌روم.

شهیدی که به پیام «هل مِن ناصر یَنصُرُنی» رهبر لبیک گفتبه گزارش خبرنگار ایکنا، شهيد غلامعلي آهوزاده در سال 1339 در شهر دزفول در خانواده‌ای مذهبي در خانه‌ای محقر ديده به جهان گشود. از همان اوان كودكی به دليل روح كنجكاو و جستجوگرش در ميان اعضای خانواده و دوستانش بارز و مشخص بود.

دوران تحصيلات ابتدایي كه مقارن با رشد و شكوفایي استعدادهای نهفته اين كودك بود اولين سرپرست خود يعني پدر را از دست داد. در مدت شش ماه دو خواهر بزرگترش را از دست داد. از طرفي فقر اقتصادی در زمان طاغوت بر روحيه زلال شهيد اثرات مطلوب خود را مي‌گذاشت تا اينكه در اواخر سال 52 همراه چند تن از دوستان خود وارد جلسه قرائت قرآن مسجد امام محمد باقر(ع) شد.

در اوایل ورودش به مسجد بود كه حس كياست، فراست و ذكاوت شهيد در اجتماع مذهبي و ديني شكل گرفت بعد از گذشت چند ماه جلسه قرائت قرآن به مسجد حضرت محمد واقع در خيابان كوتيان منتقل مي‌شود.

در همه راهپيمایي‌ها و جنگ و گريزها و پخش و نصب اعلاميه‌ها و كليشه‌های امام بر در و ديوار شهر و توزيع كتب ديني و مبارزات ضد طاغوتي شركت فعال داشت. وی همچون همرزم شهيدش كاروانفر در انتظامات تظاهرات مبتكرانه شركت مي‌کرد. عشق و تعهد خود را در تمامي مراحل حساس قبل و بعد از انقلاب به اسلام و رهبری آن با عمل ثابت و نشان مي‌داد.

در جهت يادگيری فنون مختلف عشق نشان مي‌داد و هيچ مشكلي را برای خود بي‌پاسخ نمي‌گذاشت. جزء اولين كساني بود كه پس از پيروزی انقلاب در تشكيل كميته انقلاب در امور مختلف مانند پاسداري، سركوب ضد انقلاب، حفظ استقلال و آزادی جمهوری اسلامي مجاهدت کرد. عضويت در سپاه پاسداران تحولي مهم براي شهيد بود.

وی در يكي از عمليات‌های سپاه دزفول در انهدام دستگاه ردياب صوتی در عمق مواضع دشمن در منطقه‌ای نزديك امامزاده عباس كنار جاده دهلران شركت فعال داشت. پس رسيدن جنگ تحميلي به مرحله فرسايشي به شهر بازگشت و به سركوبي دشمنان داخلي پرداخت. در سال 1360 به ستاد منطقه 8 سپاه منتقل و به خدمت مشغول مي‌شود. در سال 61 ازدواج کرد كه حاصلش يك پسر بچه چهار ماهه شد.

در عمليات فتح‌المبين حضور داشت و از نزديك رشادت و شجاعت سربازان اسلام و دنائت و رذالت مزدوران بعثي را مشاهده مي‌‌کرد و همين باعث ايجاد نشاط شهادت در روح او شدد. در ماه محرم شب عاشورا در جمع برادران جلسه قرائت قرآن حسينيه امام رضا(ع) با آهنگي دل انگيز كه نشان دهنده زجرها و         بي‌عدالتي‌ها و ظلمت‌هايي كه بر پیشوا و مولايش امام حسين(ع) روا شده بود با گريه و زاری به ديگران با زبان دعا منعكس و منتقل مي‌کرد. آن شب برای همه دوستان شب فراموش نشدني بود؛ اكثر برادران بعد از قرائت زيارت عاشورا مي‌گفتند كه روحيه غلامعلي عوض شده اين حرف طولي نكشيد كه سر انجام با شروع عمليات خيبر مرغ وجودش ديگر تحمل اين قفس و زندان تن را نداشت، زيرا دنيا براي مؤمن همچون زندان و برای كافر به مانند قصر است.«الدنيا سجن المؤمن و راحه الكافر» در تلاش برای شكستن اين زندان بود تا با اصرار زياد توانست موافقت مسئولان بالاتر خود را جلب كند و در جواب اصرار آنها كه گفته بودند وجود شما در اينجا بيشتر مورد احتياج است گفته بود اينجا برای من مانند جهنم است آيا مي‌خواهيد مرا در جهنم نگه داريد.

 

شهیدی که به پیام «هل مِن ناصر یَنصُرُنی» رهبر لبیک گفت

سرانجام با موافقت آنها راهي جبهه حق عليه باطل مي‌شود و به عنوان معاونت يكي از گردان‌ها منصوب مي‌شود. سر انجام بعد از يكماه در جبهه هنگامي كه در يك چادر در جزيره مجنون جلسه داشتند به آرزوی ديرينه‌اش كه سال‌ها در آتش عشق به آن سوخته بود مي‌رسد و اين بار با رأی سرخ خود عملاً، لساناً و قلباً با خون مطهر خود مهر تأييد بر جمهوری اسلامي مي‌زند.

وصيت نامه شهيد غلامعلي آهوزاده

غلامعلی آهوزاده، پنجم اسفندماه سال 62 وصیت‌نامه‌اش را نوشته که در ابتدا آمده است: فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ(افراديكه ايمان آوردند و اعمال شايسته انجام دادند بر آنهاست آمرزش و روزي خدای بخشنده.« سوره حج»‌؛ خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار.

در ادامه وصیت‌نامه آمده است: پس از حمد و ثنای بسيار خداوند متعال و با سلام بر شهداء و مجروحين و معلولين و خانواده‌های محترم آنها و طول عمر برای امام امت خميني كبير و همه دست‌اندركاران صديق جمهوری اسلامی، سلامتی شما خانواده محترم مخصوصاً‌ مادر، همسر و فرزندم محمد را از خداوند خواستارم. اكنون كه اين يادداشت را مي‌نويسم منتظر تلفن برادران از پايگاه شهيد رجايي برای رفتن و اعزام به جبهه حق عليه باطل هستم.

در بخش دیگری از وصیت‌نامه آمده است: امروز بر هيچكس پوشيده نيست كه نظام مظلوم جمهوری اسلامي از حقانيت خود كه همانا حقانيت خون هزاران شهيد و معلول است دارد دفاع مي‌كند و اكنون حسين زمان فرياد هل مِن ناصر یَنصُرُنی را سر داده و بر همه مسلمين واجب است لبيك گويند. اين حقير نيز به پيام رهبر لبيك گفته و به جبهه مي‌روم، اميدوارم كه خداوند با آمرزش و رحمت بي‌نهايت خود فوز عظيم شهادت را نصيب اين بنده گنهكار بگرداند. اين حقير در مزرعه دنيا چيز زيادي ندارم. فقط اميدوارم با قطرات خونم ره توشه‌ای برداشته باشم. از همه دوستان و آشنايان و خانواده‌ام مي‌خواهم با لطف و مرحمت خدادادی خود مرا بخشيده و همواره پيرو بيانات رهبر عظيم‌الشأن خميني كبير باشند همه شما را به خدا قسم مي‌دهم از اين جهاد مقدس پيروی از امام و جهاد اكبر دست بر نداشته و با پايداری خود پرچم لا اله الاالله را بر كاخ ابرقدرت‌ها و صهيونيسم غاصب بنشانيد تا در قيامت سرافراز و در شفاعت امام حسين(ع) وارد شويد در پايان از همه شما مي‌خواهم كه تماس خود را با قرآن‌، نهج البلاغه و صحيفه سجاديه مستدام کرده و اگر اين حقير در راه خدا شهيد شدم هرگز نگران من نباشيد.

در ادامه وصیت‌نامه آمده است: همسر گرامي‌ام با شناختي كه از شما دارم مطمئن هستم پس از شهادت من زينب‌وار ادامه دهنده راه شهدا باشيد و اصلاً‌ نگران ما نباشيد كه ما به میهماني خدا مي‌رويم. محمد پسر عزيزم را بخوبي تربيت کن و به او بگو كه پدرش پاسدار انقلاب اسلامي بوده و او نيز هميشه پاسدار انقلاب و اسلام باشد به او بگو در پرتو اسلام عزيز بر قرآن تكيه کرده و پيرو رسالت انبياء باشد. مادر عزيزم؛ گرچه مي‌دانم بعد از مرحوم شدن دو خواهرم شهادت من برايت مشكل است، اما شما زينب وار صابر باش و همواره طرفدار امام، انقلاب و اسلام. برادران عزيزم از خدا برايم طلب آمرزش و مغفرت كنيد در ثاني انتظار نگهداری مادر، همسر و پسرم محمد را، محمد را همانند فرزندان خودتان خوب تربيت كنيد تا پاسدار حقيقي اسلام عزيز باشد. همسر گرامي‌ام مرا ببخش و همواره به خانواده‌هاي شهدا روحيه بده و آنها را با مسائل اسلامي آشنا کن.

در بخش دیگری از دست‌نوشته شهید آهوزاده آمده است: امروز بر هيچكس پوشيده نيست كه نظام جمهوری اسلامي دارد از حقانيت خود كه همانا حقانيت خون هزاران شهيد و معلول است، دفاع مي‌كند. اميدوارم كه خداوند با آمرزش و رحمت بي‌نهايت خود، فوز عظيم شهادت را نصيبم گرداند. از تمام دوستان و آشنايان مي‌خواهم كه تماس خود را با قرآن، نهج البلاغه، صحيفه سجاديه مستدام کند.

انتهای پیام

captcha