به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در این گردهمایی که با موضوع «ابلاغ تبیینی نقشه راه جدید سازمان بسیج اساتید» برگزار شد، رئیس و معاونان این سازمان به تشریح و تبیین سازمان کار و رویکردهای جدید بسیج اساتید در افق تحولخواهی و اثربخشی این سازمان پرداختند. محور برنامه تحولگرا و اثربخش سازمان بسیج استادان کشور کمک به گرهگشایی از مشکلات مردم از طریق همکاری استانداران، فرمانداران، وزرا و مجموعة دولت و کارگزاران نظام با رویکرد شناسایی مسائل و حل آنها از طریق اندیشکدههای راهبردی در سطوح ملّی و استانی است.
همچنین در این گردهمایی، استادان بسیجی و هریک از حضار که متشکل از اعضای هیئت علمی دانشگاههای شهر تهران، مسئولان و مدیران کانونهای بسیج اساتید در تهران بودند به اظهارنظر درباره نقشه راه جدید سازمان و ارائه پیشنهادات و پرسشهای خود پرداختند.
در آغاز، رئیس سازمان بسیج اساتید با ارائه سه گزاره مرتبط با انقلاب اسلامی در آستانه دهه فجر به عنوان محور حرکت و چشمانداز مجموعه بسیج اساتید، به نامه حضرت امام(ره) به گورباچف در دیماه 67 اشاره کرده و گفت: حضرت امام(ره) در آخرین روزهای عمر پربرکت خویش نامهای را به گورباچف نوشت که مبنایی هستی شناختی برای حرکتهای امروز ماست. عدهای در آن زمان خیال کردند که احتمالا محتوای این نامه، درخواست کمک و حمایت رهبر ایران از بلوک شرق است؛ تصور برخی این بود در ایامی که انقلاب نوپای مردم ایران در کمتر از یک دهه از عمر خود، با فتنههای بزرگی نظیر جنگ 8 ساله تا ترور شخصیتهای برجسته کشور و اعمال تحریمهای گوناگون از سوی دشمنان و در رأس آن آمریکا، روبرو شده، دیگر رمقی برایش نمانده؛ اما محتوای آن نامه، جهان را به حیرت درآورد.
زارعی با تأکید بر عظمت نگاه امام(ره) طی این اقدام بومی و درون زا، اظهار کرد: امام(ره) در این نامه، عظمت فرهنگ ایران و اسلام را به سران بلوک شرق متذکر میشود؛ شکل متفاوت ارائه نامه که در قالب یک هیئت غیردیپلماتیک امّا فلسفی و با محتوای دیپلماسی ارشادی-الهی همراه بود؛ سبب شد تا مدتها این اقدام در صدر رخدادهای جهان و افکار عمومی بنشیند. محتوای این نامه اکنون به عنوان چارچوب هستی شناسی در تعریف و نگاه به انسان، سرشت بشر، سبک زندگی، تمدّن و آینده بشر پیش روی ماست و یکی از گزارههای بنیادین ما در حرکتها و برنامه ریزیهای بومی و درون زا به شمار میآید.
وی در محور دوم به مصاحبه امام(ره) با خبرنگار تایم اشاره و آن را گزاره محوری از موضع متدولوژی علمی انقلاب اسلامی عنوان کرده و اظهار کرد: امام حکیم ما در پاسخ به پرسش خام خبرنگار تایم که گفته بود «شما که علوم جدید را نخوانده اید و به آداب و قواعد روابط بینالملل در دنیای جدید و تجربه سیاست ورزی براساس این قواعد وقوف ندارید و تحصیلتان مربوط به الهیات هست؛ آیا فکر نمی کنید چیزهایی در این بین باشد که شما قادر به درک آن نباشید؟» امام پاسخی داده است که به روششناسی نو پدید مردم ایران اشاره داشت. اینکه امام(ه) در پاسخ ابتدا بصورت جدلی می فرماید: آری من از معیارهای شما چیزی نمیدانم و بهتر است که ندانم، امّا در ادامه از منظر تبیینی میفرماید ما معادلهها را به هم زدهایم، معیار جدید آوردهایم، چارچوب جدید ارائه کردهایم، عدل را ملاک قرار دادیم تا حقوق مظلوم را بستانیم و ظلم را ملاک و معیار قرار دادیم تا به ظالم بتازیم. امام(ره) تأکید میکنند که امیدواریم روزی برسد که نهادهای بینالمللی مثل شورای امنیت و نهادهای وابسته به آن نیز با این دو ملاک اداره شوند.
وی با تأکید بر این نگاه امام(ره) ادامه داد: امام در این مصاحبه، چارچوب و متدولوژی علم و معارف انقلاب ما را بحث میکند. اینکه با چه مکانیزمی میخواهیم به قدرت و سبک زندگی برسیم. این حکیم الهی و متأله ما، در اینجا از موضع خودبسندگی ایدئولوژیک فرمودند: «بهتر که چیزی از علم شما نمی دانم».
رئیس سازمان بسیج اساتید، گزاره سوم خود را به نکته مهم آنتونی گیدنز اختصاص داد و افزود: آنگاه که گیدنز به بزرگان علم الاجتماع مدرن از آگوست کنت و جامعهشناسانی نظیر دورکیم و مارکس و وبر و سایرین اشکال و انتقاد می کند که چطور میگفتید روند عمومی جوامع به سمت سکولاریزه شدن در حرکت است، اما از قضا انقلابی در گوشهای از جهان رخ داده که روند جدیدی را پیش گرفته است؛ یعنی روند دینی شدن. مجموع این سه گزاره نشان میدهد که انقلاب اسلامی با دگرگونی در قواعد فکری و عملی در عالم همراه بوده است، پس الگوی عمل ما که میراث دار انقلاب اسلامی و گفتمان این انقلاب در بُعد اندیشه آن در بسیج اساتید هستیم نیز باید واجد چنین تحوّل و ساختارشکنی عظیم تمدّنی باشد.
اینک در شرایطی هستیم که با گذشت بیش از سه دهه و پس از شکست تمامی گزینههای روی میز دشمن در منطقه ولی به دلیل ناکارآمدی تکنوکراتها در اداره سه دههای کشور در ادوار مختلف، برخی تصور کردند ایران اسلامی باید با مدلهایی غیراسلامی و لاییک اداره شود؛ یعنی همان فتنة جدیدی که من اسم آن را فتنهای بر مبنای هرمنوتیک فلسفی و بسط یافته آن در سطح سیاست علیه شریعت اسلامی ارزیابی می کنم که دو ضلع دیگر آن به دست تکنوکرات که بدعملی را در اداره کشور به اوج رسانید و سبب نارضایتی مردم شدند و ضلع دیگر آن گروهک نفاق و جریان رسوای سلطنت طلباند. البته باید جریان فلسفی سلطنت ایران شهری را که خواستار حذف اسلام از صحنة سیاست هستند هم اضافه کرد، آنها بدون در نظر گرفتن حقایق عالم و واقعیتهای متزلزل و آشوبهای انسان در جهان مدرن میخواهند با خشونت و درگیریهای خیابانی و قدری فلسفه بگویند دوران اسلامگرایی به سر آمده است و باید به جمهوری ایرانی بر مبنای سلطنت ایران شهری رسید امروز که 26 دیماه 96 است و از فرار رئیس رسوای سلطنت به دامان آمریکا قریب 40 سال میگذرد خیال میکنند میتوانند دوباره سلطنت و شاه دوستی را به جای اسلام که با گوشت و پوست این مردم عجین شده جایگزین نمایند.
زارعی با این مبنا در اعتراض به اتفاق اخیر در اختتامیه جشنواره فارابی، اظهار کرد: با اینکه مبنای جدید سازمان بسیج استادان کشور کمک به دولت محترم و رویکرد «حل المسائلی» در استانها برای کمک به استانداران است، امّا من از این زاویه می خواهم و در این جمع استادان محترم اعتراض شدید استادان بسیجی و متعهد ایران اسلامی را به رئیس جمهور اعلام کنم؛ زیرا عملیات شبه علمی فارابی در بخش ویژهاش نوعی خشونت متافیزیکی جریان فلسفی «ایران شهریها» با کمک بیت المال مسلمین علیه الگوی اسلامی پیشرفت است. اعطای جایزه از سوی رییس جمهور محترم به فردی که پیوند شریعت اسلامی با فلسفه اسلامی واتحاد عرفان اسلامی با فلسفه اسلامی را مهمترین دلیل و نقطه عطف انحطاط ایران و زوال فلسفه سیاسی اسلامی میداند، مصداق انداختن پوست خربزه ای از سوی برخی گردانندگان فارابی زیر پای رئیس جمهور است؛ وقتی جریان ضد انقلاب و برانداز در خیابان شعار احیای سلطنت و جمهوری ایرانی را سر میدهد وبه آتش زدن اموال مردم و ترور دست میزند و هم زمان فردی که هزاران دشنام را در نقاب علم علیه عرفان اسلامی و پیوند شریعت و حکمت عملی اسلام تئوریزه کرده از سوی رئیس جمهور محترم مورد تشویق و تجلیل قرار میگیرد پیداست که در جشنواره فارابی خواسته یا ناخواسته یک عملیات در ادامه خشونت خیابانی صورت گرفته و به عنوان مقوّم فتنة 96 عملیات شده است.
وی افزود: با این که ما حساب رئیس جمهور محترم که خود برگزیده مکتب اسلام است را از این عملیات شبه علمی علیه عرفان اسلامی و فلسفه اسلامی و فلسفة سیاسی اسلام جدا میکنیم، اما به ایشان اعتراض و گلایه شدید داریم. مگر آقای رئیس جمهور نمیدانند که ابتکار امام خمینی در طراحی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران تلفیقی از فقاهت، فلسفه، سیاست، عرفان و دیانت بوده و هنوز این مدل در آغاز راه است و به قول آیتالله جوادی آملی، امام با این کار سیاست متعالیه را پیریزی کردند؛ پس چرا او که این پیوند را نقطه زوال و انحطاط ایران میداند از دست فرزند حوزه علمیه جایزه میگیرد؟
این استاد علوم سیاسی دانشگاه در پایان گفت: ما میگوییم بسیج استادان طرفدار انسداد نیست و طرفداران آزاداندیشی و دیالوگ دو طرفه حتی با نظریه پردازان سکولار است، امّا حمایت و تشویق و تجلیل از کسانی که علیه فلسفه اسلام و علیه خواجه نصیرها، علیه ملّاصدراها و علیه حافظها و مبدعان سیاست متعالیه کتاب نوشتند و نظریهپردازی از نوع لجبازانه داشتهاند، خیانت در بیتالمال مسلمین ارزیابی میکنیم، چرا پیوند شریعت و فلسفه انحطاط و زوال ایران تلقی و ایدئولوژیک تفسیر میشود امّا لج بازی ایدئولوژیکی برای فلسفی نشان دادن سلطنت ایران شهری واجد شرایط دریافت جایزه میشود.