به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، دكتر «محمد مجتهد شبستری»، 10 اسفندماه در سخنرانی خود در چهارمين نشست از مجموعه جلسات «هرمنوتيك و فهم تاريخی ـ اخلاقی اسلام» ضمن بيان مطلب فوق گفت: «يكی از نكات جالب اين است كه تفسير قرآن به قرآن كه علامه طباطبايی میگويد؛ «القرآن يفسر بالقرآن» در تاريخ مسيحيت و در نزد «لوتر» نيز سابقه دارد؛ البته اين قول به اين معنا نيست كه علامه آن را از لوتر وام گرفته است. در فرآيند جنبش «پروتستانتيزم» میگفتند كه آنچه آبای كليسا و متكلمان بزرگ مسيحی قرون اوليه ميلادی و پاپ میگويند حجيت ندارد؛ بلكه تنها «كتاب مقدس» حجيت دارد و خود كتاب مقدس با محوريت «عيسی مسيح (ع)» كتاب مقدس را تفسير میكند.»
با اشاره به محوريت مباحث هرمنوتيكی در طول جلسات به ضرورت توسع بحث در مقدمات تاكيد كرد و افزود:«با توجه به اهميت «هرمنوتيك» طرح و بسط مباحث آن ضروری است. وضعيتها و آموزههای عقيدتی و شرعی دين اسلام با نگاه «تاريخی ـ هرمنوتيكی» به ما اين فرصت را میدهد تا رسالت اصلی و بنيادين ابلاغ اين دين و كتابش را دريابيم و بتوانيم مسائل و موضوعات ظرفی و ساختاری ابلاغ آن پيام بنيادين را شناخته و آن را از مظروف آن تفكيك كنيم؛ البته در صدد انكار ضرورت فهمهايی جديد از مظروفها نيستيم. «اسلام» در عصر حاضر، دين خشونت تلقی و تبليغ میشود و حتی تصور برخی از مردم نيز بر اين است كه ريشهها و اصل اين دين، از جنس خشونت است.»
نويسنده كتاب «هرمنوتيك كتاب و سنت»، در بيان مقصود اين جلسات افزود: «ما انسانهای دارای ميراث هستيم و میكوشيم تا به داوری اين ميراث بنشينيم و هدف ما تبلغ و ترويج نيست. تقييد عنوان نشستها با «اخلاق» از اينروست كه انگيزه ما در ارزيابی اين ميراث تاريخی، اخلاقی است. جنبه اخلاقی ما است كه خشونت و اجبار را نمیپذيرد و نه بعد فلسفی و علمی ما. انسانی اخلاقی است كه نتواند به اجبار و زور تن دهد؛ شايد بهتوان بدون علم و فلسفه زيست ولی بدون اخلاق و سلسلهای از ارزشها هرگز. «پرسش چگونه زيستن و چگونه نزيستن» به گفته «كانت» يكی از پرسشهای بنيادين انسان است. مقصود از فهم تاريخی و اخلاقی، داوری اخلاقی ميراث گذشتگان است و نه مطالعه دينشناسانه، فرهنگشناسانه، مردمشناسانه، فلسفی و علمی؛ زيراكه محور مباحث ما «اخلاق» است.»
نويسنده كتاب «ايمان و آزادی» با تفكيك ميان «دانستن» و «فهميدن» گفت: « كاربرد واژه «فهميدن» در وضعيتی است كه با يك پديده مواجه میشويم كه خود را بيش از يك داده مینمايد و ما در صدد درك معنای آن هستيم؛ به طور مثال ما در مواحهه با يك شی نمیخواهيم آن را بفهميم، بلكه میخواهيم آن را بدانيم؛ در واقع ما هنگامی «فهميدن» را به كار میبريم كه «دانستن» را به كار نمیبريم.»
نويسنده كتاب «نقد قرائت رسمی از دين» در تعريف واژههای كليدی بحث گفت: «فهم» و «فهميدن» ملازم فرايند «تفسير» است، تفسير كوشسی است همانند آغاز پيمايش راهی جديد؛ يعنی شروع فعاليتی در جستجوی معنا. واژه ديگر كه معادل دقيق آن را در فارسی نداريم، واژه «interpretation» است كه بيان محصول تفسير است و با تفسير متفاوت است و تفسيری دوباره از فرآورده فرايند تفسير است و هندسه معنايی خود را دارد. واژه «هرمنوتيك» شامل نظريههای فهم است كه ما در پرتو آن به تفسير و بيان تفسير میرسيم. «هرمنوتيك» نه به معنای «تفسير» و نه به معنای «تأويل» است. واژه «تأويل» كه خداوندگار آن «ابن عربی» است را نبايد معادل واژه «هرمنوتيك» گرفت و يا تفسيرهای مختلف قرآن هرمنوتيك نيستند؛ بلكه هر كدام تحت نظريهای «هرمنوتيكی» در جستجوی معنا بودهاند. برای «هرمنوتيك» در فارسی معادلی نداريم و اين از سر غزيزدگی نيست كه نام كتاب يا اثری را هرمنوتيك بگذاريم؛ بلكه اخلاق علمی ايجاب میكند كه وضعيت واژه را حفظ كرده تا مخاطب آن گمراه نشود. برخی به اشتباه «هرمنوتيك» را تفسير به رأی قلمداد میكنند.»
خالق اثر «نقد قرائت رسمی از دين» در ادامه تصريح كرد:
دكتر «مجتهد شبستری» با تقسيم «تاريخ هرمنوتيك» به دو دوره مجزا اظهار داشت: «هرمنوتيك قديم، به دوران قبل از قرن هجدهم باز میگردد و هرمنوتيك جديد قرون اخير را در بر میگيرد. مشخصه «هرمنوتيك قديم» جنبه دستوری آن بوده؛ يعنی نوعی انحصار در برداشتهای تفسيری، ولی در «هرمنوتيك جديد» به علت آزادی عقل نقاد فرد، تبيينهای مختلف در قالب نظريههای هرمنوتيكی عرضه میشوند. در جهان اسلام هنوز نظريههای هرمنوتيكی پويا نشدهاند ولی اميد است كه آهسته آهسته زنجيرهای فهم در جهان اسلام نيز بگلسد.»
اين نشستها، هر دوهفته يكبار، پنجشنبه ساعت 11 در محل «حسينيه ارشاد» برگزار میشود و نشست آينده 24 اسفندماه جاری برگزار خواهد شد