کد خبر: 4296495
تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۳
پرواز تا ملکوت/ 23

دعای امام حسین(ع) بر جسارت دشمنان در روز عاشورا + صوت

روز عاشورا، شاهد واکنشی الهی به جسارت دشمنان بود؛ دعای امام حسین(ع) بلافاصله بر دشمنانی، چون عبدالله بن حوزه و محمد بن اشعث مستجاب شد.

عاشورابه گزارش ایکنا از مازندران، در ایام ماه محرم، سلسله مباحث «پرواز تا ملکوت» با موضوع «بررسی قصه کربلا» از سوی محمدهادی یدالله‌پور، دانشیار مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی بابل در قالب پادپخش (پادکست) با همکاری ایکنا منتشر شد. 

در مبحث بیست‌وسوم «پرواز تا ملکوت» به روایت استجابت دعای امام حسین(ع) علیه دشمنان، افشاگری یاران امام(زهیر و بریر) علیه کوفیان، و سرنوشت منحرفان در روز عاشورا، پرداخته شده است که خلاصه آن را می‌خوانیم و می‌شنویم.

در روز عاشورا، گروهی از لشکر عمر بن سعد به‌سوی امام حسین(ع) آمدند. در میان آن‌ها عبدالله بن حوزه تمیمی فریاد زد: آیا حسین در میان شماست؟ یاران امام(ع) گفتند: بله، چه می‌خواهی؟ او گفت: ای حسین! تو را به آتش نوید می‌دهم.

امام(ع) جواب داد: دروغ می‌گویی! من به‌سوی پروردگار بخشنده و شفیع می‌روم. ابن حوزه گفت: من ابن حوزه هستم. امام(ع) دست بلند کرد و دعا کرد: «خدایا او را در آتش بسوزان» اسب ابن حوزه رم کرد و او را به خندق انداخت تا طعم آتش را چشید و مرد. امام(ع) به شکرانه این اجابت سجده شکر کرد.

سپس محمد بن اشعث از امام(ع) پرسید: چه قرابتی بین تو و پیامبر(ص) هست؟ امام(ع) فرمود: خدایا، محمد بن اشعث می‌گوید که نسبتی بین من و پیامبرت نیست. خدایا! امروز طعم ذلت و خواری را به او بچشان؛ این دعا نیز مستجاب شد؛ عقربی او را گزید و در لباس آلوده به هلاکت رسید.

مسروق بن وائل حضرمی که پیشاپیش لشکر بود تا سر امام(ع) را بگیرد، پس از دیدن استجابت دعای امام(ع)، پی برد که این خاندان نزد خدا منزلتی دارند و از سپاه ابن سعد جدا شد و اعلام کرد که هرگز با آنان نجنگد.

زهیر بن قین به‌سوی سپاه کوفه رفت و آنان را به تقوا، نصیحت برادرانه و ترس از عذاب الهی دعوت کرد. او گفت: شما را به یاری خاندان پیامبر(ص) و ترک یزید و ابن زیاد فرامی‌خوانم، زیرا در حکومت آن‌ها جز ستم و قتل قاریان قرآن ندیده‌اید. کوفیان به او ناسزا گفتند و عبیدالله را مدح کردند. زهیر گفت: شهادت با حسین(ع) برایم بهتر از زندگی ابدی با شماست. شمر تیری به‌سوی او انداخت و او را «حیوان» نامید و گفت: شفاعت پیامبر(ص) شامل کسانی که خون اهل بیت او را بریزند، نمی‌شود.

بریر بن خضیر نیز با اجازه امام حسین(ع)، به میان سپاه کوفه رفت و مردم را به تقوا و یادآوری دعوت‌نامه‌ها و پیمان‌شکنی‌شان دعوت کرد. او به ممنوعیت آب فرات از اهل بیت(ع) اشاره کرد و گفت: شما اهل بیت پیامبر(ص) را دعوت کردید و حالا آن‌ها را به عبیدالله تسلیم می‌کنید؟ پاسخ کوفیان این بود که امام(ع) را تسلیم می‌کنند. بریر دعا کرد که ترس خدا در دلشان افکنده شود و سپاه کوفه او را تیرباران کردند.

امام حسین(ع) نیز در مقابل سپاه کوفه ایستاد و از آن‌ها خواست سکوت کنند و سخنانش را بشنوند. امام(ع) فرمود: وای بر شما! من شما را به راه راست می‌خوانم. هر کس مرا اطاعت کند، هدایت یافته و هر کس نافرمانی کند، هلاک می‌شود. یاران عمر بن سعد یکدیگر را ملامت کرده و گفتند: گوش کنید! امام(ع) با سرزنش افزود: شما ما را خواندید و ما آمدیم، اما شمشیر را بر ما کشیدید و آتش را برای ما شعله‌ور کردید. بی‌وفایی و پیمان‌شکنی عادت شماست.

انتهای پیام
captcha