به گزارش ایکنا از مازندران، در ایام ماه محرم، سلسله مباحث «پرواز تا ملکوت» با موضوع «بررسی قصه کربلا» از سوی محمدهادی یداللهپور، دانشیار مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی بابل در قالب پادپخش (پادکست) با همکاری ایکنا منتشر شد.
در متن ذیل خلاصهای از مبحث دوازدهم «پرواز تا ملکوت» روایت حرکت آگاهانه و پرمخاطره امام حسین(ع) از مکه بهسوی عراق در روز هشتم ذیالحجه، همراه با هشدارها و وفاداری یاران، تا شهادت قیس بن مسهر را با هم میخوانیم و میشنویم.
حضرت اباعبداللهالحسین(ع)، یاران وفادار و خانواده بزرگوارش روز هشتم ذیالحجه(یوم الترویه) از مکه بهسوی عراق حرکت کردند.
در همان ابتدای مسیر، وقتی حاکم مکه باخبر شد که امام حسین(ع) به سمت عراق رهسپار شده، تلاش کرد تا گروهی را به فرماندهی یحیی بن سعید اعزام کند تا مانع حرکت کاروان شود، اما امام(ع) با قاطعیت نپذیرفتند و به مسیر خود ادامه دادند.
امام(ع) پیش از حرکت، با برخی بزرگان مکه مشورت کردند. این افراد ایشان را از حرکت بهسوی عراق بر حذر داشتند و درباره بیوفایی کوفیان هشدار دادند، ولی آن حضرت با آگاهی و اراده این راه دشوار را برای خود و خانوادهشان انتخاب کردند.
همزمان امر بن سعید، حاکم مدینه، نامهای به یزید نوشت و خبر حرکت امام حسین(ع) به سمت کوفه را اعلام کرد؛ یزید نیز این ماجرا را به عبیدالله گزارش داد. ولید امیر مدینه نیز نامهای به عبیدالله بن زیاد نوشت و بر حفظ حرمت و سلامت امام تأکید کرد، اما عبیدالله اعتنایی نکرد.
همچنین عبیدالله برای کنترل راههای منتهی به کوفه، حصین بن اسامه تمیمی را مأمور کرد تا مردم و راهها را زیر نظر بگیرد تا امام(ع) و همراهانش نتوانند خارج شوند.
در طول راه، امام حسین(ع) در هر منزل به یاد یحیی بن زکریا میافتاد و شهادت او را روایت میکرد؛ این برای یارانش تذکری از عاقبت مسیر و پذیرش آگاهانه شهادت بود.
عمده منازلی که امام(ع) از مکه تا کربلا پیمود، اغلب در یک روز طی میشد ولی گاهی توقف هم میکرد.
در منزل ابطح (میان مکه و منا)، آغاز حرکت کاروان رقم خورد و امام(ع) در تنعیم با قافلهای از یمن برخورد کرد و به آنان پیشنهاد داد هر که میخواهد همراه کاروان شود، کرایهاش پرداخت خواهد شد و در امان خواهد بود.
در منزل الصفاح، امام حسین(ع) با شاعر معروف، فرزدق، دیدار کرد. فرزدق تأکید کرد که «دلهای مردم کوفه با توست، اما شمشیرهایشان علیه تو»؛ در وادی عقیق، عون و محمد (فرزندان عبدالله بن جعفر طیار) به امام(ع) پیوستند و اماننامهای را که پدرشان تهیه کرده بود، تحویل آن حضرت دادند، ولی ایشان نپذیرفت و بهدلیل رؤیا یا مکاشفهای که از پیامبر اکرم(ص) مبنی بر شهادتشان دیده بودند، تصمیمشان را تغییر ندادند.
امام حسین(ع) روز سیزدهم وارد وادیالصفرا شدند، چهاردهم ذیالحجه با بشر بن غالب از بنیاسد دیدار کردند که او نیز همان هشدار درباره عراقیان را تکرار کرد.
در پانزدهم ذیالحجه، امام(ع) به «هاجر بطنالرمه» رسید و قیس بن مسهر صیداوی و برادری رضاعی خود عبدالله بن یقطر را بهسوی کوفه فرستاد. قیس را عبیدالله اسیر کرد؛ برای جلوگیری از رسیدن پیام امام(ع) به دشمن، نامه را پاره کرد. عبیدالله اصرار داشت قیس علیه امام(ع) سخن بگوید، اما قیس در حضور مردم از فضائل علی(ع) و امام حسین(ع) سخن گفت و پیام امام(ع) را ابلاغ کرد، و سپس به شهادت رسید.
انتهای پیام