بعثت انبیا؛ عامل بیداری انسان‌ها
کد خبر: 4198677
تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۵
در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد

بعثت انبیا؛ عامل بیداری انسان‌ها

به تعبیر آیت‌الله جوادی آملی، سر تعبير از فرستادن انبيا به بَعْث و نه ارسال، آن است كه گويا انسان‌های اولی، گروهی واحد و ساده بودند كه در خمودی و خواب به سر می‌بردند و پيامبران با رهاورد معارف، اخلاق و قوانين، آنان را از اين حال خارج و به سوی كمال برتر و سعادت كامل‌تر هدايت كردند.

آیه اول سوره علقامر شد: «اقرأ»... محمد(ص) لرزان گفت: «چه بخوانم؟»، «اِقْرَأ بِاسْمِ رَبِکَ الذی خَلَق»... و حجاب‌ها کنار می‌رود، درهای آسمان یکی پس از دیگری گشوده می‌شود، خدا سخن می‌گوید، آرامشی در جان محمد(ص) شعله می‌کشد و پس از آن، بزرگ معلمی از حرا می‌آید و الفبای رحمت و رستگاری را به انسان می‌آموزد. 

همزمان با فرارسیدن عید بعثت پیامبر اکرم(ص)، خبرنگار ایکنا از اصفهان گفت‌وگویی با سیدعبدالرضا تولیت، کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث و کارشناس قرآنی اداره تبلیغات اسلامی شهرستان کاشان انجام داده است که در ادامه، متن این گفت‌وگو تقدیم نگاه خوانندگان می‌شود. 

ایکنا ـ درباره میلاد قرآن در شب بعثت توضیح دهید. 

ضمن عرض تبریک بعثت پیامبر اعظم(ص)، امسال هزار و چهارصد و هفتادمین سالروز تولد قرآن کریم و جشن بعثت با ایام‌الله دهه فجر و چهل‌وپنجمین یادمان پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی مقارن شده است. «شمعی به حرای عشق افروخته شد/ پروانه جان عاشقش سوخته شد/ در ماه رجب به قامت مصطفوی، گل/ جامه‌ بعثت به تنش دوخته شد.» 

در خصوص این پرسش که آیا سرآغاز وحى، روز مبعث در ماه رجب یا شب قدر در ماه مبارک رمضان بوده است، باید عرض کنم که خداوند متعال زمان نزول قرآن را شب قدر معرفى مى‌‏کند. از سویی هم روایات به ابتداى وحى و نزول نخستین آیات قرآنى در روز بعثت اشاره دارد. این تعارض چیست و از کجا ناشى مى‏‌شود؟

برخى از مفسران قرآن که در راستای حل این تعارض برآمده‌‏اند، دیدگاه‏‌هایى به شرح زیر ابراز کرده‏‌اند:

۱ ـ بعثت و ابتداى نزول قرآن، هر دو در ماه مبارک رمضان اتفاق افتاده است.

٢ ـ آغاز بعثت نبوى، در قالب وحى قرآنى نبوده است. 

۳ ـ پیامبر(ص) در ماه رجب مبعوث شده و نخستین آیات قرآنى هم در همان روز فرود آمده است؛ اما نزول چند آیه در مقام بعثت، به مفهوم نزول قرآن نیست.

۴ ـ پیامبر(ص) دو بعثت داشته است: بعثت اول در ماه رجب و بدون وحى قرآنى و بعثت دوم، توأم با دستور دعوت عمومى و نزول آیاتى از قرآن در شب قدر ماه مبارک رمضان.

۵ ـ قرآن دو نوع نزول داشته است: دفعى و تدریجى که نزول دفعى در شب قدر و نزول تدریجى در مناسبت‏‌هاى گوناگون و در روز بعثت پیامبر(ص)، قبل از نزول دفعى روى داده است.

۶ ـ قرآن جز نزول تدریجى، نزول دیگرى نداشته است. بعثت پیامبر(ص) یا در ماه مبارک رمضان با آیاتى از قرآن بوده و یا در ماه رجب، بدون وحى قرآنى انجام گرفته است.

مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى‌‏نویسد: «منظور از این آیات: شَهرُ رَمَضانَ الَّذى اُنزِلَ فیه القُرآن (بقره، ۱۸۵)، إنّا أنزَلناهُ فى لَیلَة مُبارَکَةٍ (دخان، ۳) و نیز إنّا أنزَلناهُ فى لَیلَةِ القَدرِ، (قدر، ۱) این است که حقیقت قرآن در ماه رمضان دفعتاً بر قلب پیغمبر خدا نازل شد؛ چنانکه تفصیل آن در طول مدت پیغمبرى آن حضرت به تدریج نازل گردید. این معنا را از یک دسته دیگر از آیات شریفه نیز مى‌‏توان استفاده کرد، مانند این آیه «وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَىٰ إِلَيْكَ وَحْيُهُ (طه، ۱۱۴) و آیه «لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ، إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ، فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ، ثمّ إنّ علینا بیانه» (قیامة، ١۶ تا ۱۹).

ظاهر آنها این است که پیغمبر اکرم‏(ص) آیاتى را که نازل مى‏‌شد، مى‏‌دانست و لذا دستور داده شد که قبل از تمام شدن وحى در خواندن آنها شتاب نکند. خلاصه هرکس در آیات قرآنى تدبر کند، ناگزیر است اعتراف کند آیات شریفه دلالت دارند بر اینکه قرآنى که به تدریج بر نبى اکرم(ص) نازل شده، متکى به حقیقتى است بالاتر از آنکه چشم خرد بتواند آن را ببیند و دست اندیشه‏‌هاى آلوده به لوث هوس‌‏ها و پلیدى‏‌هاى مادى به وى برسد و خداوند این حقیقت را یک‌دفعه بر پیغمبر(ص) نازل کرد و به این وسیله مقصد اصلى کتابش را به او آموخت.»

صاحب المیزان در تفسیر آیه ۱۱۴ سوره طه نیز چنین مى‏‌نویسد: «قرآن کریم دو بار نازل شده؛ یکى، بار اول که همه‏‌اش از اول تا به آخر، دفعتاً نازل شده است و یکى هم آیه به آیه و چند روز یک ‏بار. وجه تأیید آن این است که اگر رسول خدا(ص) قبل از تمام شدن آیه و یا چند آیه‏‌اى که برای مثال اکنون جبرئیل آورده، علمى به بقیه آن نمى‏‌داشت، معنا نداشت بفرماید که قبل از تمام شدن وحیش در خواندن عجله نکن. پس معلوم مى‏‌شود آن جناب قبل از تمام شدن وحى هم آیه را مى‏‌دانسته است.»

البته شایان ذکر است که علامه طباطبایى با وجود تأکید بر نزول دومرحله‏‌اى قرآن در تفسیر المیزان، آن‌گاه که کتاب «قرآن در اسلام» را مى‌‏نگارد، نزول قرآن را فقط تدریجى معرفى می‌کند و از نزول دفعى آن هیچ سخنى به میان نیاورده و این نکته هم قابل تأمل است.

شهید مطهری(ره) نیز در تفسیر سوره قیامت چنین مى‏‌گوید: «قرآن دو گونه بر پیغمبر(ص) وحى شد؛ یکى به نحو اجمالى و دیگرى به نحو تفصیلى بود. اجمالى در یک شب نازل شده است؛ یعنى یک حالت روحى به پیغمبر اکرم(ص) داده شد که آن حالت روحى درواقع به‌منزله حقیقت قرآن به‌طور سربسته بود؛ نه اینکه به‌صورت آیه آیه و سوره سوره باشد. وحى ثانوى که به‌صورت آیه آیه و سوره سوره بود، در طول ۲۳ سال نازل شد و این هم وحى تفصیلى بود.» 

ایشان در ادامه مى‏‌گوید: «إنّا أنزلناه فى لیلة القدر و...، این‌ها ناظر بر یک نزول دفعى و یک نزول اجمالى و به یک معنا، نزول غیرزمانى قرآن بر پیغمبر اکرم‏(ص) است که این مقدم بود بر نزول تدریجى و تفصیلى. در نزول اول، قرآن به‌صورت نزول تدریجى یک روح بر پیغمبر نازل شده، نه به‌صورت آیات و کلمات و الفاظ و سوره که این‌‏ها حالت تفصیلى است. بعد که پیغمبر اکرم‏(ص) داراى آن روح شده است که روح قرآن بوده، درواقع بعداً این‏‌ها نزول دیگرى پیدا کرده است، نزول در مرتبه دیگر؛ آن وقت آن چیزى که ابتدا به مانند یک روح بر پیغمبر اکرم(ص) نازل شد، به‌صورت این الفاظ و کلمات درآمد.»

ایکنا ـ به نظر شما نقش امام خمینی(ره) در برپایی انقلاب اسلامی در طول نقش پیامبر(ص) از زمان بعثت قرار می‌گیرد؟ 

 انقلاب اسلامی ایران هم به نوعی موجب بعثت و بیداری مردم ایران و بیداری سایر ملل شد و باید امام خمینی(ره) را احیاگر قرآن مجید در قرن حاضر دانست و درباره این ارتباط خوب است به بیان بعثت انبيا و بيداری انسان‌ها از دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی(حفظه الله) توجه کنیم. 

ایشان می‌گوید: «سر تعبير از فرستادن انبيا به بَعْث و نه ارسال، آن است كه گويا انسان‌های اولی، گروهی واحد و ساده بودند كه در خمودی و خواب به سر می‌بردند و پيامبران با رهاورد معارف، اخلاق و قوانين حقوقی، مدنی و جزايی، آنان را از اين حال خارج و به سوی كمال برتر و سعادت كامل‌تر هدايت كردند. كاربرد واژه «بَعْث» در جايی‌ست كه فرد خوابيده بيدار شود يا شخص نشسته برخيزد. انسان‌ها هنگام ورود به صحنه قيامت، گويا از خواب بيدار شده‌اند؛ از اين‌رو می‌پرسند كه چه كسی ما را از خوابگاه برزخيمان برانگيخت؟ (مَن بَعَثَنا مِن مَرقَدِنا) انسان تهی از دين و وحی الهی خواب است و بعثت انبيا و آمدن وحی الهی عامل بيداری اوست؛ يعنی هنگام امتثال دستورهای دينی بيدار می‌شود.» (جلد ۱۰ تسنیم، صفحه ۳۹۲)

اگر یکی از معانی بعثت را ارسال و روانه کردن بدانیم، باید بگوییم همان‌گونه که پیامبر خدا(ص) طومار ظلم و کفر را درهم پیچید و کفار و مشرکین را روانه جهنم کرد، در قرن جدید هم امام خمینی(ره) به تأسی از جد بزرگوارش، طومار حکومت منحوس و دو هزار و ۵۰۰ ساله شاهنشاهی را که به دنبال تغییر سال هجری به شاهنشاهی بودند، درهم پیچیده و روانه زباله‌دان تاریخ کرد.

پس همان‌گونه که مردم ایران از خواب غفلت بیدار شدند و به رهبری امام راحل علیه رژیم برخاستند، درواقع بعثت پیامبر خدا(ص) را در عصر نزول قرآن تجدید کردند و عینیت بخشیدند و شاه مستبد و دیکتاتور را روانه جهنم دنیا و عقبی کردند، به گونه‌ای که خاک مذلت، خاندان پهلوی را احاطه کرد و مرگ قاطبه آنان نیز با خفت و خواری و اغلب در خاک بیگانگان بوده است. به تعبیر قرآن مجید در آیه ٢٢۷ سوره شعراء: «وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ؛ آنان که ظلم و ستم کردند، به زودی خواهند دانست که به چه بازگشت‌گاهی (دوزخ) بازگشت می‌کنند.»

ایکنا ـ اهداف بعثت پیامبر (ص) چه بود؟ آیا این اهداف در زمانه ما محقق شده است؟ 

پیامبر اکرم(ص) هدف از بعثت را چنین بیان می‌کند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ به‌ راستی که من مبعوث شدم تا شرافت‌های اخلاقی را کامل و تمام کنم و به مردم بیاموزم.» (بحارالانوار، ج ۶۸، ص ٣٨٢؛ السنن الکبری بیهقی، ج ۱۰، ص ۳۲۳)

۱ ـ خداپرستی و پرهیز از طاغوت: از اهداف زیربنایی و بنیادین بعثت انبیا، فراخوانی مردم به پرستش خدای یگانه و دوری از طاغوت و مظاهر آن است. خداوند در آیه ٣۶ سوره نحل می‌فرماید: «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنْ اُعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ؛ ما در هر امتی پیامبری برانگیختیم تا به آنان بگوید خدا را بپرستید و از پرستش غیر خدا خودداری کنید.»

٢ ـ تعلیم و تزکیه مردم: در آیه ١۶۴ سوره آل‌عمران می‌خوانیم: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ...؛ و خداوند بر مؤمنین منت گذاشت، آن‌گاه که از جنس خودشان رسولی فرستاد تا بر آنها آیات الهی را بخواند و آنها را تزکیه و تعلیم و هدایت کند.»

٣ ـ ایجاد قسط و عدل: در آیه ٢۵ سوره حدید آمده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکتابَ وَ الْمِیزانَ لِیقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ...؛ همانا ما پیغمبران خود را با ادله و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند... .»

۴ ـ رفع اختلافات مردم: خداوند در آیه ۲۱۳ سوره بقره می‌فرماید: «کانَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکتابَ بِالْحَقِّ لِیحْکمَ بَینَ النّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ...»

۵ ـ تشویق و تهدید انسان‌ها: در آیه ۴۸ سوره انعام می‌خوانیم: «وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلاّ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ...» که امیدوارم خداوند ما را در مسیر اسلام حقیقی ثابت‌قدم بدارد.

سخن آخر اینکه بر اساس فرموده پیامبر اکرم(ص) در حدیث ثقلین، ما در سبک زندگی قرآنی و اسلامی باید همواره به ثقل اکبر یعنی قرآن و ثقل اصغر یعنی عترت تمسک کنیم تا «لَنْ تَضِلّوا اَبَدَاً» در جامعه اسلامی و تمدن اسلامی محقق شود. لذا لازم است با توجه به ریشه مسک و در کوران فتنه‌ها و حوادث آخرالزمان، چنان به این دو ثقل چنگ بزنیم که همچون طفلی در آغوش مادر که وقتی از حادثه‌ای می‌ترسد، دو دست خود را به گردن مادر حلقه می‌زند و به او می‌چسبد، ما هم باید این‌گونه به قرآن و عترت متمسک شویم تا علاوه بر حاکمیت اخلاق قرآنی در خانواده و جامعه، ظهور منجی عالم بشریت و معنای انتظار مهدویت نیز تحقق و عینیت پیدا کند.

امیدواریم به برکت تقارن بعثت پیامبر اعظم(ص) با ایام‌الله دهه فجر امسال، شاهد رهایی ملت ایران از ایادی استکبار و تربیت‌شدگان شرق و غرب باشیم و به زودی گام دوم انقلاب و ظهور تمدن نوین اسلامی رقم زده شود.

زهراسادات محمدی

انتهای پیام
captcha