خیام نیشابوری اگرچه بیشتر بهعنوان شاعری رباعیسرا مشهور است ولی در واقع فیلسوف و ریاضیدانی بزرگ بود که در طول عمر دراز خویش کشفیات مهمی در ریاضیات و نجوم انجام داد. او حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستارهشناسی را فرا گرفت. خیام فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دوره سلجوقی است.
او در قرن پنجم هجری در شهر نیشابور به دنیا آمد. نام کاملش «غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری» بود، همچنین خیامی و خیام نیشابوری و خیامی النّیسابوری هم نامیده شده است. خیام در زمانی به دنیا آمد که ترکان سلجوقی بر خراسان بزرگ تسلط داشتند.
در کتابهای کهنی که به بیان زندگی خیام و کارهای او پرداختهاند، اختلافهای بسیاری بهویژه در تاریخ تولد و مرگ او وجود دارد. نخستین منبعی که بهطور مفصل خیام را معرفی کرده است، چهار مقاله نظامی عروضی نوشته شده در حدود ۵۵۰ قمری است. دومین زندگینامه خیام توسط ابوالحسن علی بیهقی در ۵۵۶ قمری در کتاب «تتمه صوان الحکمه» یا «تاریخ الحکما» نوشته شده است. نظامی عروضی و ابوالحسن بیهقی هر دو معاصر خیام بوده و او را از نزدیک دیدهاند.
خیام در زادگاه خویش به آموختن علم پرداخت و نزد عالمان و استادان برجسته آن شهر از جمله «امام موفق نیشابوری» علوم زمانه خویش را فرا گرفت و چنان که گفتهاند بسیار جوان بود که در فلسفه و ریاضیات تبحر یافت. خیام در سال ۴۶۱ هجری نیشابور را به قصد سمرقند ترک کرد و در آنجا تحت حمایت و سرپرستی «ابوطاهر قاضیالقضات» سمرقند، کتابی درباره معادلههای درجه سوم با نام رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله به زبان عربی نوشت. از آنجا که با خواجه نظامالملک طوسی رابطهای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد. فقه را در میانسالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت و حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستارهشناسی را فرا گرفت.
برخی نوشتهاند او فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی فرا گرفته بود. شماری از تذکرهنویسان، خیام را شاگرد ابن سینا و شماری نیز وی را شاگرد امام موفق نیشابوری خواندهاند. صحت فرضیه شاگردی خیام نزد ابن سینا بسیار بعید است، زیرا از لحاظ زمانی با هم تفاوت زیادی داشتهاند. خیام در جایی ابن سینا را استاد خود میداند، اما این استادی ابن سینا جنبه معنوی دارد.
پس از این دوران، خیام به دعوت سلطان جلالالدین ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظامالملک به اصفهان رفت تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را بر عهده گیرد. یکی از برجستهترین کارهای او را میتوان اصلاح گاهشمار ایران دانست. او ۱۸ سال در اصفهان سکونت داشت. در همین سالها (۴۵۶) مهمترین و تأثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام «رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس» نوشت که در آن خطوط موازی و نظریه نسبتها را شرح میدهد.
به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه میشود و در همین سالها (حدود ۴۵۸) طرح اصلاح تقویم را تنظیم میکند. خیام گاهشمار جلالی یا تقویم جلالی را تدوین کرد که به نام جلالالدین ملکشاه مشهور است، اما پس از مرگ ملکشاه این گاهشماری تداوم نیافت. در این دوران خیام بهعنوان اختربین در دربار خدمت میکرد، هرچند به اختربینی اعتقادی نداشت. به دلیل آشوبها و درگیریهای ناشی از این امر، مسائل علمی و فرهنگی که قبلاً از اهمیت خاصی برخوردار بود به فراموشی سپرده شد.
پس از درگذشت ملکشاه و کشته شدن نظامالملک، خیام مورد بیمهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه (زیج) قطع شد. نبود توجه به امور علمی دانشمندان و رصدخانه، خیام را بر آن داشت اصفهان را به قصد خراسان ترک کند. بعد از سال ۴۷۹ خیام اصفهان را به قصد اقامت در مرو، پایتخت جدید سلجوقیان، ترک کرد. او باقی عمر خویش را در شهرهای مهم خراسان به ویژه نیشابور و مرو گذراند؛ در آن زمان مرو یکی از مراکز مهم علمی و فرهنگی دنیا به شمار میرفت و دانشمندان زیادی در آن حضور داشتند.
بیشتر کارهای علمی خیام پس از مراجعت از اصفهان در این شهر جامه عمل به خود گرفت. احتمالاً رسالههای میزان الحکم و قسطاسالمستقیم را در آنجا نوشته است. رساله مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) نیز احتمالاً در همین سالها نوشته شده است.
انتهای پیام