یلدا در خردمندی و دانشوری ایرانیان ریشه دارد
کد خبر: 4108637
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۴
یک پژوهشگر فرهنگ عامه:

یلدا در خردمندی و دانشوری ایرانیان ریشه دارد

یک پژوهشگر فرهنگ عامه گفت: تولید اسطوره‌ها، افسانه‌ها و باورها ریشه در خردمندی، دانشوری و شایستگی‌ کشورها دارد و یلدا هم عناصر خود را با افسانه پیوند داده است.

آیین کهن یلدا

عباس قنبری، پژوهشگر فرهنگ عامه در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان با بیان اینکه آیین‌‎ها و مناسک ایرانی، ریشه اقتصادی و به‌ویژه کشاورزی داشته است، اظهار کرد: نیاکان ما زمان را بر مبنای حداقل یعنی یک شبانه‎‌روز و حداکثر یعنی سال تنظیم می‌‎کردند و شروع سال را جشن می‌‎گرفتند. در دوره‎‌ای، شروع سال از زمستان بود و کلمه سرد که امروز به‌کار می‎‌بریم، از کلمه «سَرِدَ» به معنای سال و آغاز سال گرفته شده است، زیرا در زمستان‎‌ها، گله‌‎ها و گوسفندان به آغل می‌رفتند، محصولات ذخیره شده برای احشام استفاده می‎‌شد و مردم منتظر اعتدال بهاری می‎‌ماندند تا کار آغاز شود.

وی افزود: بعدها آغاز سال با بهار و نوروز که ابتکار جمشید، پادشاه ایرانی بود، رسم شد. به استناد جشن‌ها و باورهای ایرانی، آیین شب چله به میترائیسم و مهرپرستی بازمی‌گردد. مهر یا میترا را در ایران باستان منشأ گرمایش، نور و زندگی می‎‌دانستند. در واقع، وقتی زمستان و سردی به اوج می‌رسد، با برگزاری جشن پایان سرما را می‌طلبیدند تا کم‌کم از سرمای زمستان کاسته و بهار آغاز شود. آنها این شب را نقطه شروع تغییرات آب و هوایی در هستی می‌دانستند که با بیرون آمدن خورشید، نور، گرما، زندگی، کار و تولید پیوند داشته است.

یک پژوهشگر فرهنگ عامه ادامه داد: در واقع، آنها سیاهی، تیرگی، سردی، تنبلی، نبود کار و فعالیت و پایان کشت و زرع را شوم می‌دانستند و برای دفع این شومی، دور هم جمع می‌شدند تا سیاهی و تیرگی به پایان برسد. درباره شب یلدا تعابیر شاعرانه زیادی مطرح شده و به‌ویژه، بر مقایسه شب یلدا و حکومت‌های ظالم و به سرآمدن هر دو اشاره شده است.

پیوند جشن‌های کهن با اسطوره و افسانه

وی با بیان اینکه جشن‌های کهن جامعه بشری که ایران هم بخشی از آن و به لحاظ تاریخی و اسطوره‌ای بسیار غنی است، با اسطوره و افسانه پیوند خورده، گفت: تولید اسطوره‌ها، افسانه‌ها و باورها ریشه در خردمندی، دانشوری و شایستگی‌ کشورها دارد و یلدا هم عناصر خود را با افسانه پیوند داده است، به‌گونه‌ای که عموم مردم برای ثبت این آیین، افسانه آفریدند؛ افسانه‌هایی مثل ننه سرما، بابانوروز و پسران آنها که در افسانه‌های ایرانی وجود دارد و آن را نمادین کرده است.

قنبری اضافه کرد: ماه اول گاه‌شمار سیستانی که گاه‌شمار نیم‌روز ماست، به نام کریست مشهور است و در اینکه آیین میترا از هند و ایران به اروپا رفته، تردیدی نیست. این جشن‌ها از شرق به غرب رفته و با آیین تولد حضرت عیسی(ع) پیوند خورده است. قرار گرفتن شب چله و تولد حضرت مسیح(ع) در یک بازه زمانی به همین معناست و به همین دلیل، بابانوئل، کریسمس، هدیه دادن و تزئین درختان کاج، نمود و جلوه‌ رفتارهای انسانی است که در تضارب فرهنگ‌ها به اروپا رفته و با آداب و رسوم مسیحیان پیوند خورده است.

وی بیان کرد: سنت‌ها و آداب و رسوم، پدیده‌های فرهنگی و از جنس افکار و اندیشه‌های نرم‌افزاری هستند. به همین دلیل، ثابت، پایدار، خشک و بدون تغییر نیستند. فرهنگ و آداب و رسوم تغییر می‌کند، در این بین بعضی از آیین‌ها سرعت تغییر بیشتری داشته‌اند. در واقع، این آیین‌ها در ژرف‌ساخت با یکدیگر پیوند دارند، اما در روساخت و شکل ظاهری دارای تفاوت هستند، چراکه بشر در هر دوره برای خوب زیستن رفتارهایی دارد که در قالب باورها، رفتارها، مناسک و دست‌ساخته‌های بشری خود را نشان می‌دهد و شب چله هم از همین موارد است.

این پژوهشگر فرهنگ عامه تأکید کرد: شب چله به تناسب موقعیت، بوم و شرایط مردم مناطق مختلف، متفاوت است. برای مثال، در کردستان، شاهنامه و در شیراز، حافظ محبوبیت بیشتری دارند و خوانده می‌‎شوند، اما در عین حال، همه آن را اجرا می‌کنند. اسلام هم تغییراتی در این آداب و رسوم ایجاد کرد، اما آن را از بین نبرد. همچنین مردم هم تغییراتی هوشمندانه برای حفظ آیین‌ها و مناسک خود ایجاد کرده‌اند. برای مثال، پیش از این در نوروز، سفره هفت‌شین وجود داشت و امروز سفره هفت‌سین پهن می‌شود؛ یا پیش از اسلام، اوستا در سفره بود و خوانده می‌شد و امروز، قرآن و همان‌طور که نیاکان ما بر اساس آموزه‌های زرتشت عمل می‌کردند، بعد از اسلام، مردم به دین پیامبر(ص) گرویدند. در اصفهان هم که شاهان شیعه حضور داشتند، فرهنگ و ادب بر همین مبنا شکل گرفت. بنابراین، اینکه حکومت‌ها، ادیان، فرق و مذاهب بر فرهنگ عامه تأثیر بگذارند، طبیعی است. مهم، وجود بارقه‌های توحیدی و یکتاپرستی در فرهنگ ایران باستان است.

پریسا عابدی

انتهای پیام
captcha