به گزارش ایکنا از قم، به نقل از روابط عمومی دانشگاه ادیان و مذاهب، علمسنجی مطالعه، تجزیه، و تحلیل فرایند تولید، تبادل و بهرهگیری از اطلاعات، تکنولوژی، و نوآوریها از نظرگاهی کمی به منظور ارزیابی فعالیتهای علمی، برنامهریزی، ارتقا، و آیندهنگری پژوهشی است.
بهوسیله علمسنجی میتوان ضمن توصیف، تبیین، و پیشبینی فرایند تولید علم، به برنامهریزی و سیاستگذاری کلان و مناسب دست یافت. این امور بهطبع موجب اعتلا، آگاهی، و آیندهنگری علمی و پژوهشی در ابعاد فردی، گروهی، سازمانی، و بینالمللی خواهد شد. دانشگاه ادیان و مذاهب بعد از چندین دهه فعالیت موفق در امر آموزش و پژوهش با هدف ارزیابی فعالیتهای علمی و پژوهشی خود و تثبیت جایگاهش در عرصۀ جهانی و حضور در رنکنیگهای بینالمللی دفتری با عنوان دفتر علمسنجی راهاندازی کرده است. دانشگاه با تاسیس این دفتر تلاش میکند فعالیتهای پژوهشی خود را هدفمند کند و با سنجش و پایش فعالیتهای فردی و گروهی اساتید و دانشجویان خود، آنها را به سمت بینالمللی کردن فعالیتهای پژوهشیشان سوق دهد.
به منظور آشنایی با فعالیتهای این دفتر و به مناسبت هفتۀ پژوهش، تصمیم گرفتیم با محمد حیدرپور، رئیس دفتر علمسنجی دانشگاه ادیان و مذاهب مصاحبه کنیم و در خصوص فعالیت این دفتر سوالاتی را از ایشان بپرسیم. در ادامه، خلاصهای از مصاحبۀ روابط عمومی با ایشان ارائه میشود.
همانطور که میدانید نقشآفرینی در عرصۀ پژوهش بینالمللی میتواند یکی از مقاصد دانشگاههای هدفمند به شمار آید. هر چند دانشگاه ادیان و مذاهب نیز با توجه به ماهیت ادیانی خود سالها در حوزه بینالملل در حال فعالیت است، اثرگذاری این فعالیتها و ارتباطات آکادمیکی در حوزۀ بینالملل وقتی معین میشود که جایگاه علمی دانشگاه در قیاس با سایر دانشگاههای معتبر درخور توجه باشد. از این رو، دانشگاه با تأسیس این دفتر در نظر دارد کیفیت علمی و پژوهشی خود را ارتقا دهد و در شمار دانشگاههای معتبر بینالمللی قرار گیرد.
واحد علمسنجی قصد دارد با هماهنگی با سایر بخشهای دانشگاه خدمات زیر را به اساتید و دانشجویان ارائه دهد:
ارتقای انواع متفاوت مهارتهای لازم پژوهشی از طریق دورههای کارورزی در زمینههای متنوع ترجمه، تفکر انتقادی، پرخوانی و مدل کردن مقالات کلاسیک و پرارجاع، گرامر پیشرفته و نگارش آکادمیکی به زبان انگلیسی، روش تحقیق عمومی و تخصصی مطابق استانداردهای بینالمللی.
ارتقای کیفیت مقالات اساتید و دانشجویان بر اساس ضوابط پژوهشی به وسیله رویههای متعارف.
معرفی سایتهای علمی برای نیازهای متنوع پژوهشی.
معرفی کتابهای علمی جدید و تأثیرگذار برای نیازهای گوناگون تحقیقی.
معرفی مجلات معتبر متناسب با مقالات ارسالی.
گذشته از سطح بالاتر پژوهشهای بینالمللی در شمار فراوانی از رشتههای علمی، اگر پژوهشگران قصد داشته باشند مخاطبان بیشتری در مقیاس جهانی داشته باشند یا علاقهمند به پیشبرد و مشارکت در دانش و گفتوگوی علمی باشند این پژوهشها بسیار مفید خواهد بود.
همچنین اگر هدف پژوهشگران این باشد که بینشها و حکمتهای موجود در سنت اسلامی را به سایر فرهنگها منتقل کنند، یا به فراگیری موجه از دیگر سنتهای فکری درخور توجه اشتیاق داشته باشند، آنگاه لزوم حرکت به سمت پژوهشهای بینالمللی بسیار محسوستر خواهد بود.
از سوی دیگر، از آنجا که تعداد اندیشمندان ایرانی که در حوزۀ مطالعات اسلامی در سطح بینالمللی قلم میزنند، بسیار اندک است، این امر نیاز به اهتمام ویژه در این خصوص را دوچندان میکند.
اثرگذاری علمی دانشگاه در سطح بینالمللی قطعاً به وجاهت و اعتبار آن میان دانشگاهیان و فرهیختگان در داخل کشور خواهد افزود. اما نقشآفرینی برجسته در این زمینه، مستلزم توجه کافی و مستمر به تعیین اهداف بنیادین و تحقق سنجیدۀ آنها است.
پاسخ به این پرسش را به پژوهشهای بینالمللی در حوزۀ علوم انسانی و اجتماعی محدود میکنم. همانطور که در تکنولوژی، صنعت و علوم فنی، پیشرفتهای چشمگیری صورت پذیرفته است، با همافزایی اندیشمندان حوزۀ علوم انسانی و علوم اجتماعی در طول چندین قرن اخیر دستاوردهای درخشانی در روشهای تحقیق و یافتههای علمی حاصل شده است.
به نظر اینجانب، نمیتوان تنها یک نکته را به عنوان تنها شاخص مهم مشخص کرد. با این حال، میتوان گام مهم نخست برای اساتید و دانشجویان تازهوارد به این عرصه را دربردارندۀ موارد زیر دانست:
لازم است آنها فعالانه در پیشبرد خلاقانه دانش مشارکت کنند، بهگونهای که دیگر متخصصان بینالمللی برای دستاوردها و یافتههای پژوهش ایشان اهمیت قائل شوند و به آنها ارجاع بدهند.
نگاه ابزاری به علم و تحقیق نداشته باشند.
به روش تحقیق پیشرفتۀ عمومی و تخصصی در سطح بینالمللی توجه ویژه داشته باشند.
مخاطبان اصلی، ذهنیت، انتظارات و استانداردهای آنها را مدنظر قرار بدهند.
توانمندیهای زبانی و نگارشی خود را افزایش بدهند.
تفکر انتقادی و نگاه نقادانه به آراء خود را جدی بگیرند.
اگر در یک نگاه کلی پژوهش مشتمل باشد، بر مقام گردآوری، مقام تحلیل و داوری و مقام ارائه، سعی کنند از مقام گردآوری اطلاعات فراتر بروند.
سعی کنند پژوهش خود را مبتنی بر خِرَد جمعی – یعنی مبتنی بر اعتراضات و نقدهای سایر متخصصان گرایش علمی خود ـ پیش ببرند.
تعیین درصد خود نیازمند یک پژوهش آماری دقیق است. اما مقالات منتشر شده در حوزههای مطالعاتی اینجانب اکثراً فاقد این ظرفیت هستند. البته شمار اندکی از مقالات وجود دارند که اگر نویسنده بتواند با توجه به استانداردهای بینالمللی آنها را اصلاح کند، واجد این ظرفیت خواهند شد.
شاید اینجا نیز نتوانم تنها یک مانع را مشخص کنم، اما میتوانم شماری از مهمترین موانع را ذکر کنم:
فقدان مطالعۀ پردامنۀ مقالات کلاسیک و جدید پرارجاع در گرایش علمی مدنظر.
عدم آشنایی با روش تحقیق بینالمللی.
عدم تسلط کافی به زبانهای خارجی.
عدم بررسی و مطالعۀ روشمند مسائل علمی.
نبود انگیزۀ علمی کافی.
این موارد از مهمترین موانع بینالمللی شدن پژوهشهای ما در علوم انسانی است.
انتهای پیام