سلام بر صورت‌های سوخته در آفتاب سوزان موسیان
کد خبر: 4069898
تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱۴۰۱ - ۰۲:۲۵

سلام بر صورت‌های سوخته در آفتاب سوزان موسیان

تیرماه مصادف با سالروز عملیات مختلفی در دوران دفاع مقدس بود. علی‌رغم اینکه دمای هوا به خصوص در جبهه‌های جنوب بسیار بالا بود اما این مسئله هیچ‌گاه موجب نشد، تا ذره‌ای از استقامت مردترین مردان این روزگار برای حفاظت از ناموس و وطن کاسته شود.

عملیات رمضان، دفاع مقدس باز تیرماه و باز خاطرات گذشته یکی یکی در ذهنم رژه می‌روند. خرداد ۶۱ و اعزام به اهواز و الحمدالله فتح بابی که تا پایان جنگ نمک گیرمان کرد و خدا توفیق داد سنواتی از عمرمان را در بهترین دوران جوانی در صف مجاهدین فی سبیل‌الله قرار بگیریم.

اواخر خردادماه بود که به کازرون جهت آموزش رفتیم و دو سه روز بعد به اهواز پادگان شهید رجایی در سه راه آبادان که محل تقسیم نیروها و آموزش‌های جزئی دیگر بود. با چند نفر از رزمندگان استان فارس از جمله رسول تاجیک، شهید محمد کاوه و هادی بی‌اذیت برای آموزش زرهی و bmp  به لشکر 30 زرهی اعزام شدیم. آن زمان عده‌ای از اسرا و مجاهدین عراقی، رزمندگان را با انگیزه‌ای وصف‌ناشدنی آموزش می‌دادند.

زمان به سرعت برق و باد می‌گذشت و باید آماده عملیات رمضان می‌شدیم. گرمای طاقت‌فرسا و کار بر روی غول‌های آهنی و داغ امانمان را بریده بود. از صبح رسیدگی به قسمت‌های مختلف BMP و تا ظهر که دیگر رمقی باقی نمانده است، لابه لای چرخ‌های نفربر و تانک‌ها که به آن‌ها شنی می‌گویند بوته‌های خار و خاشاک پر می‌کردیم و باید نوبتی با کلمن آبی روی آن آب می‌ریختیم تا حداقل همرزمان دقایقی را از هوای خنک که مثل کولر از لابه‌لای بوته‌های خیس عبور می‌کرد، بتوانند ناهاری که معمولاً ماست و نان بلوری خشک بود را بخورند و کمی خنک شوند؛ سوروساتی بود مخصوصاً وقتی که پیاز بزرگ سفیدی هم پیدا می‌کردیم. به جای قاشق، تلیت خنک شده با تکه‌های یخ را صرف می‌کردیم اما خدا روز بد نیاورد، اگر ماشین رد می‌شد یا خمپاره‌ای به پشت سنگر می‌خورد دیگر پاتیل آب دوغ خیار زهرمارمان می‌شد و رمل و خاک بود که سطح پاتیل را سیاه می‌کرد.

چه دوران خوشی بود! به هر حال عملیات نزدیک می‌شد و باید با نیروهای پیاده برای سوار و پیاده شدن تمرین می‌کردیم تا شب موعود که همه لحظه‌شماری می‌کردند.

تیرماه خاطرات تلخ و شیرین زیادی دارد. عملیات قدس در گرمای بالای ۵۰ درجه منطقه دهلران و عملیات رمضان در دشت‌های آتش گرفته پاسگاه زید و چند عملیات دیگر و حتی بازپس‌گیری شلمچه و مجنون چنان آتشی در درونمان می‌افروزد که دیگر امروز وقتی مردم در زیر انواع خنک‌کننده‌ها و اسپلیت‌ها و کولرها می‌نالند که هوا گرم است، برای من خنده‌دار می‌شود.

سلام بر شهیدان و سلام بر بدن‌های تکه تکه و پخش شده در دشت کوشک و پاسگاه زید! سلام بر مفاخری که امروز حرارت جان‌فشانیشان را به فراموشی سپرده‌ایم. سلام بر صورت‌های سوخته در آفتاب سوزان موسیان و رودخانه میمه و سلام بر پیکرهایی که زیر شنی تانک‌ها در پاسگاه زید و شلمچه ماندند تا ما امروز بمانیم. سرافراز و پرغرور و یاد گذشته‌ای همراه با سختی و رنج و البته دوری از رفیقان از جان عزیزترمان. سلام بر لب‌های خشکیده مجروحان عملیات رمضان و قدس ۳ و بیت‌المقدس ۷ که به رسم مجاهدان فی سبیل‌الله در صدر اسلام در حالی که لب‌های ترک خورده‌شان خون‎آلود بود، آب را به مجروح دیگر تعارف می‌کردند. بسان ماهی که از آب بیرون افتاده قطره‌ای آب مجروحان را تکان می‌داد. فراموش نمی‌کنم شهید پورخسروانی و رسول قائد شرفی که تا پای جان رزمندگان را به عقب می‌کشیدند و آنگاه که امیدی بر زنده ماندنشان نبود حداقل قسمت سر آن‌ها را در سایه قرار می‌دادند و سراغ دیگری می‌رفتند.

سلام بر لحظات فراق و دلتنگی که مصداق کلام زینب سلام‌الله که فرمود: «من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود». چه لحظات پر غروری بود و عروج یاران که ما را تنها گذاشتند و چه تصور بی‌جایی که ما داریم و شهید آوینی فرمود: پندار ما این است که شهدا رفته‌اند و ما ماندیم البته شهدا هستند و زمان ما را با خود برده است.

تیرماه و حوادث بسیار غم بار و سنگین، آن لحظه که امام عزیزمان جام زهر را نوشید و آبروی خود را با خدا معامله کرد و همه ما را با داغ عزیزانمان تنها گذاشت و با دلی آرام و مطمئن به سوی حق پرواز کرد اما شاید در کنار این همه درد و آلام به فاصله کمی شیرینی بازگشت آزادگان عزیزمان لحظاتی دل‌های آتش گرفته‌مان را از یاد و خاطرات شهیدان آرام کرد و تیر ماه را با آن همه خاطرات تلخ رها می‌کنیم زیرا که صبح نزدیک است و ما در انتظار رویت خورشیدیم. امروز از همه سو فشارهای اقتصادی و تحریم‌های شکننده برآنند تا مردم را به تسلیم بکشانند. لکن مردم غیور ایران نمی‌گذارند آتش شوق پایداری و انتظار در دل‌هایشان به سردی گراید.

سردار سرتیپ دوم پاسدار مجتبی مینایی‌فرد، فرمانده اطلاعات عملیات لشکر 19 فجر در دوران دفاع مقدس

انتهای پیام
captcha