به گزارش ایکنا از البرز، در راستای اجرای طرح عیادت و همنشینی بهمنظور تکریم ایدهپردازان فرهنگی، سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی البرز به سراغ عباس زارع، ایدهپرداز و مبتکر پارک ملی ایران کوچک معروف به پارک اقوام کرج رفته است.
زارع طی این دیدار در سخنانی گفت: شغل حرفهای بنده فضای سبز و باغبانی است. در سالهای ۱۳۷۹ تا پایان ۱۳۹۳ در بخشهای مختلف فعالیت کردهام، از جمله مدیریت سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری کرج، ریاست مرکز علمی کاربردی شهرداری کرج و منتخب اول شورای پنجم شهر کرج را میتوان نام برد.
وی افزود: از زمانی که مقام معظم رهبری لقب ایران کوچک را برای استان البرز نام بردند همیشه به فکر این بودم که این لقب باید یک نمود خارجی نیز داشته باشدکه سنگ بنای این پروژه از اینجا شکل گرفت.
زارع ادامه داد: در دنیا پارکهایی با عنوان پارکهای مینیاتوری وجود دارد؛ در نظر داشتیم اولین ایده پارک مینیاتور ایران را در کرج پیاده کنیم. این پروژه ضمن عظیم بودنش نیاز به بودجه زیادی داشت و بنا به دلایل متعدد پارک ایران کوچک را در مقیاس بزرگتر در نظر گرفتیم؛ چراکه در مقیاس بزرگتر ضمن اینکه این امکان فراهم میشد تا مردم خودشان در آن فضا و حس و حال قرار بگیرند و از نزدیک با آداب و رسوم و نوع سکونتگاه شهرهای ایران آشنا شوند، منجر شد هزینهها به شدت کاهش پیدا کند. از اینجا فکر و ایده گرفته شد و مدیران اجرایی طرح به شهرهای ایران سفر کردند و از نزدیک با آداب و رسوم و شیوه زندگی و سکونتگاه مردم شهر آشنا شدند و حتی افراد ماهر و معماران بومی هر شهر شناسایی شدند و همان معمارها را در طراحی داخلی دعوت به کار کردیم تا جزئیات طرحها را مطابق ساختار و معماری شهر خودشان در نظر بگیرند.
وی گفت: در حوزه شهر و محیط شهری ما نیازمند آفرینش فضاهای جدیدی هستیم و وقتی مردم با این فضاها مواجهه میشوند ارتباط و حس خوبی بگیرند، همچنین به بودن آن فضا در محیط شهری مباهات کنند. متأسفانه فضاهای بسیار زیادی بهوجود میآید که به نگاه مردم کمتر توجه میکنند و مردم شهر هیچوقت نمیتوانند ارتباط برقرار کنند.
زارع افزود: مهمترین بناها و معماری در ایران از دو سه دهه گذشته باقی مانده است. معماران ما همان فیلسوفان بودند مانند شیخ بهایی و شاگردان او؛ این افراد عشق، سرشت و اجتماع و فطرت مردم را درک کردهاند و متناسب با آن یک فضا و نشان را طراحی کردهاند در حال حاضر همه مهندسان ما تکنیکال هستند و سلیقه فردی است. چیزی که عمومیت دارد کاری که حسی را ایجاد کند و دلی را بلرزاند کمتر داریم. مهندسان باید دانششان را اجتماعی کنند. معمار شاعر نسبت به معماری که شاعر نیست اثر متفاوتتری را خلق میکند. همچنین معمار اگر فیلسوف باشد قطعا اثراتی متحیرتری خواهد داشت. باغبانی که اهل دل باشد نیز بسیار متفاوتتر خواهد بود.
زارع بیان کرد: در سال ۱۳۷۹ مدیریت سازمان پارک و فضای شهرداری کرج را برعهده داشتم، متوجه شدم شهر کرج با کمبود پارک برای خانوادهها مواجه است. در آیتمی که خودم مسئولیت داشتم پارکی نبود اولین فکری که به ذهنم خطور کرد حداقل کاری کنم که فرزند خودم و به دنبال آن فرزندان شهروندانم مشکلی برای رفتن به پارک نداشته باشند. با خودم گفتم اینجا که خودت هستی و مشغول به کاری، مطلوبیت ندارد؛ خودت باید گام برداری و به محیطت مطلوبیت بدهی و مسئولیت و تحرکی بهوجود بیاوری. در آن زمان با توجه به منابع محدود اما با برنامهریزی و انرژی که داشتیم به سرعت کار انجام شد. هر کاری از جمله مدیریت نیازمند مهارت است؛ معماری نیازمند مهارت است؛ مهارت متأثر از دانش است؛ شما ابتدا باید کسب دانش کنید و سپس دانشتان را حرفهای کنید؛ به مهارت درآورید و هر زمان که مهارت داشتید، پروژه بسازید. ما مهندس معمار زیاد داریم؛ اما مهندس ماهر کم داریم.
وی یادآور شد: در جامعه ایران نیازمند انسانهای ماهر هستیم. علاوه بر مهارت عنصر دیگر حس تعلق داشتن است که از آن تعهد بروز میکند و وجدان کاری داشتن میتواند تحول ایجاد کند.
زارع گفت: در سالهای ۸۷ و ۸۸ براساس ظرفیتها، استانداردی را ایجاد کردم که هر شهروند بتواند در زمان کم و مسیر کوتاه برای گذارندن اوقات فراغت فرزندش به پارک برود. این هدف و برنامه شد تا یک عدالتی هم ایجاد شود. در سال ۹۰ تقریبا عموم مناطق شهری هر شهروند با ۱۵ دقیقه پیادهروی به محلی برای گذراندن اوقات فراغت خود میرسید. ابتدا هدفگذاری شد و شاخصها را تعیین کردیم با مدل دانشی و مدیریتی برنامهریزی شد.
وی با بیان خاطرهای از مشکلات و موانعی که در مسیر کار خود وجود داشت، یادآور شد: بنده به تازگی پست مدیریت خود را تحویل گرفته بودم و بسیار خوش شانس بودم که یک مشاور خوب استاد بازنشسته دانشکده منابع طبیعی شادروان دکتر محمد طباطبایی در مسیر زندگی من قرار گرفت؛ ایشان زمانی که درکنار من بودند ۷۶ سالشان بود، شاعر و ترکزبان هم بودند. من جوان بودم این استاد بزرگوار کنار من بودند. هفت تا هشت ماه از مدیریت من میگذشت، هر روز یک اتفاق و مانعی بر سر راه من بود، در کنار استاد بودم و قرار بود جنگل کاری انجام دهیم. من ناله میکردم مشکل است، سخت است، موانع زیاد است و در اکثر حوزهها همکاری نمیشود. استاد فرمودند مهندس جوان «ناله نکن؛ چاره کن»؛ شما را مسئول کردهاند که چاره بیاندیشید نه اینکه شما هم ناله کنید در این صورت کاری پیش نخواهد رفت. این جمله استاد همیشه در ذهنم در مواجهه با مشکلات تداعی میشد.
زارع یادآور شد: در حوزه مدیریت در کشور ما مدیر باید انتخاب کند که مدیریت یعنی من در میدان جنگ هستم و هر روز خودش را برای جنگ آماده کند؛ چراکه مدیریت همراه با چالش است و هر چه چالش بیشتر، پویایی بیشتر خواهد بود. مدیر باید این چالشها را مدیریت کند. پروژه ایران کوچک و همچنین باغ گلهای کرج هم مخالفان جدی داشت.
ایدهپرداز و مبتکر پارک ملی ایران کوچک گفت: یکی از موضوعاتی که در فرهنگ ما یزدیها هست این است که اگر یک ریال خرج کنیم باید ۱۰ ریال از آن برداشت کنیم، اگر ۵۰ میلیارد خرج کنیم باید ۵۰۰ میلیارد بهرهوری داشته باشد. فرهنگ میگوید از وقت و پول و فکر خودت نهایت استفاده و بهرهبرداری را داشته باش. من هر روز در محل پروژهها حضور داشتم و زمان زیادی برای پروژهها در نظر گرفته بودم بهطوری که هیچوقت نتوانستم تعادلی بین کار و زندگی خودم ایجاد کنم که زندگی اکثر مدیران به این شکل است. هیچوقت دوران کودکی فرزندانم را درک نکردهام و الان هم حسرت میخورم. میتوانم بگویم یکی از دلایلی که مسئولین ما مشکل پیدا میکنند این است که نمیتوانند این تعادل را حفظ کنند؛ برعکس، کشورهای دنیا این تعادل را حفظ میکنند.
زارع ادامه داد: وقتی منابع مادی خالی باشد آدم باید جای خالی آن را پر کند. یه زمانی پول میدهید برایت فکر میکنند، برایت برنامهریزی میکنند و اجرا و نظارت میکنند. در دنیای سرمایهداری پول محرک همه این موارد است. وقتی منابع مالی محدود باشد باید انرژی و نیروی انسانی جایگزین آن شود. مخصوصا افراد در کشورهای در حال توسعه خیلی توانمندتر از کشورهای اروپایی هستند چون این افراد با توجه به اینکه کمپلکسی از موضوعات مختلف هستند و در آن کشورها زیرساختها مهیاست در آنجا نیز موفق تر عمل میکنند.
وی گفت: متأسفانه ما در انجام کارهای اشتراکی ناتوان هستیم و همافزایی نداریم. دو نفر کنار هم نمیتوانند هیچ شراکت طولانی مدت داشته باشند. اختلافات را باید در یک غالب حل و گفتوگو کنند؛ اما سیاستمدارهای ما هیچوقت نتوانستند این موضوع را نهادینه کنند؛ اصلا نمیتوانیم حرف بزنیم. مشکل ما نداشتن گفتوگو و مذاکره است.
زارع یادآور شد: یکی دیگر از عمدهترین موانع توسعه ما این است که به همنوع خود فکر و انرژی نمیدهیم تا موفق بشود. افرادی که در کنارمان هستند را ضعیف نگه میداریم تا خودمان موفق باشیم باید الزامات رقابت را درک کنیم و هرگاه این چالشها حتی سیاست و اقتصاد با فرهنگ و نگاه اجتماعی تلفیق شود نتیجه مطلوب خواهیم داشت.
وی ادامه داد: در باغبانی من اگر بفهم فضای سبزی که استفاده میکنم برای بهرهمندی و استفاده مردم است، صرفا موفق خواهد بود. در هر پرورهای بدون اینکه نگاه مردم را در نظر بگیریم اون فضای سبز هیچ وقت موفق نخواهد شد. این نگاه در مدیریت شهری پررنگتر است. باید در نهاد شهرداری پلسازی و ساختمانسازی که صورت میگیرد با نگاه اجتماع محور باشد یعنی مردم با دیدن آن حس خوبی داشته باشند. مدیریت شهری دقیقا یک نهاد اجتماعی است و هر اقدامی که انجام میدهد کنش و واکنش مردم را به دنبال خواهد داشت. وقتی مردم بادیدن بناها حس و حال خوبی داشته باشند؛ یعنی به مردم احترام گذاشتهایم و وقتی حال خوب انتقال داده شود، مردم هم به محیط احترام میگذارند. فضا و کالبد فرهنگ میدهد و آدمیان را در چارچوب قرار میدهد.
زارع گفت: در دوران مدیریتم تعداد پارکهای کرج را از ۶۷ پارک تقریبا به ۳۰۰ پارک رساندیم. در حال حاضر باید وارد بحث پارکهای موضوعی شد، پارکهایی که بتواند اوقات فراغت مردم را به یک موضوع خاصی اختصاص بدهد. پارکهای موضوعی نفسکش جامعه است و باید برنامهریزی در این خصوص صورت بگیرد.
وی به برخی از پروژههای ناتمام خود اشاره کرد و افزود: یکی دیگر از پروژهها پروژه شهر دانایی بود که شهر دانشمحور است و دارای فضاهایی است که کودکان و نوجوانان در آنجا با انواع علوم از جمله جریان الکتریسته، انرژی باد و آب و... از نزدیک آشنا بشوند و لمس کنند. پروژه دیگر پروژه هفتخان بود که در این پروژه هفتخان، هفتخان معماری، هفتخان رستم و هفت مرتبه معرفت را در هفت پایگاه انجام بدهیم که این سناریو هم به سرانجام نرسید. من موافق کپیبرداری نیستم و باید کارهای کنیم که در ایران برای اولین بار انجام شده که جاذبه گردشگری هم ایجاد کند و آن چیزی که در شهرهای دیگر دیدیم در اینجا نبیینیم و منحصر بهفرد بودن آن را حفظ کنیم.
زارع افزود: برای منِ مدیر و یا شهردار، این کارها، کارهای کوچک است باید کارهای بزرگتر انجام بدهیم ما در هر کاری باید بگوییم این گام نیست باید گامهای بزرگتر برداشت. در محیط شهری نیازمند آفرینش هستیم، نیازمند ایده هستیم؛ ایدههایی که امکانپذیر باشد و از آدمیانی که میتوانند چیزهایی خلق کنند، استفاده کنیم و شما در جهاددانشگاهی و دانشگاه تلاش کنید خلاقیت آدمها را بالا ببرید.
وی در پایان بیان کرد: از شادروان محمدحسین فاتح که این باغها را در اختیار فضای شهری قرار داده است باید قدردان باشیم و همچنین از همکاران محترم آقایان مجتبی گلمحمدی و بضاعتیپور که در اجرای طرح پارک ملی ایران کوچک همکاری داشتهاند به نوبه خود تشکر و قدردانی میکنم.
هدا اصل روستا، مدیر سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی البرز نیز در این دیدار گفت: طرح «عیادت و همنشینی» طرح سراسری است که از سوی سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی کشور بهصورت سراسری در استانها برگزار میشود و هدف از اجرای این طرح ملاقات و همنشینی با افرادی است که به نوعی به جامعه و مردم خدمت کردهاند و شاید کمتر مورد توجه واقع شدهاند.
وی افزود: انسانها با حس مسئولیتپذیری و وجدان کاری خود تأثیرات مطلوبی در توسعه جامعه خود دارند. ایدهپردازان با اندیشهای نو، نوآور و پیشرو در عرصههای فرهنگی و اجتماعی خویشاند.
اصل روستا گفت: هر ایده فرهنگی مانند بذر در کاشتن و باغبانی است تا زمانی که ایدهای خوب و پربار نباشد، نمیتوان برداشتی خوب و مطلوب داشت. ایدهپردازان فرهنگی از مغفولماندگان جامعه هستند و باید جایگاه و مقامشان حفظ و پابرجا بماند.
انتهای پیام