به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة، شامگاه گذشته 26 آبانماه در نشستی مجازی با موضوع «شرح خطبه 123 نهجالبلاغه» بیان کرد: در این خطبه، امام علی(ع) میفرمایند: «إِنَّ الْمَوْتَ طَالِبٌ حَثِيثٌ، لَا يَفُوتُهُ الْمُقِيمُ وَ لَا يُعْجِزُهُ الْهَارِبُ. إِنَّ أَكْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ، وَ الَّذِي نَفْسُ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ بِيَدِهِ لَأَلْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ عَلَيَّ مِنْ مِيتَةٍ عَلَى الْفِرَاشِ فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ». در عنوان این خطبه امام خطاب به آنهایی که در جنگ صفین حضور داشتند، فرمودند که اگر هریک از شما در میدان جنگ در مواجه با دشمن احساس توانمندی کرد و از طرفی اگر مشاهده کردید که یکی دیگر از برادران ایمانی خود چنین توانمندی ندارد و به نوعی ضعفی در وجود آنها احساس کردید، در این هنگام باید به کمک برادری بشتابید که چنین توانمندی را ندارد.
این مفسر قرآن کریم تصریح کرد: در اینجا امام علی(ع) به نوعی یک دستور نظامی را مطرح میکنند؛ بهگونهای که این توصیه ایشان موجب پیوند، تقویت و اتحاد پیکره سپاه شده که در نتیجه به اداره شدن سپاه با قوت بیشتری کمک میکند. در حقیقت آنچه که امام در این خطبه یک اصل کلی مطرح میکنند که مصداقی از آن قاعده کلی در این صحنه نبرد دیده میشود. از این رو با توجه به این خطبه امیرالمؤمنین(ع) میتوان گفت که ما در نظام اجتماعی اسلام و مکتب دینی امیرالمؤمنین(ع) حس مسئولیت اجتماعی را به عنوان یک اصل که مسئولیت اجتماعی و حمایت انسانی است، میبینیم. به عبارت دیگر مسلمانان در جامعه و روابط انسانی خود اگر هرگونه کاستی و ضعفی را در هر حوزهای از جمله مالی، علمی و... در وجود انسان و برادر دینی خود ببینند، نمیتوانند نسبت به این امر بیتفاوت باشند و به کمک آنها میشتابند.
انصاری افزود: در ادامه امام علی(ع) میفرمایند که به راستی بدانید که مرگ مشتاقانه و با جدیت تمام به دنبال انسانهاست. آن کسی که از مرگ نمیگریزد، مرگ از او دست برنمیدارد و آن کسی هم که از مرگ میگریزد با گریز خویش مرگ را عاجز و درمانده نمیکند و در نهایت نیز مرگ گریبان او را خواهد گرفت. اما این در حالی است که ما انسانها گمان میکنیم که از مرگ فاصله میگیریم اما غافل از آنکه ما به تدریج به مرگ نزدیک میشویم.
صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: این سخن ایشان به این دلیل بود که انسانها نوعاً در روابط انسانی خود در دو حوزه مال و جان، خودخواهانهترین رفتارها را از خود نشان میدهند و همواره جان و مال برای انسانها عزیز و ارزشمند است و عمدتاً کمتر انسانهایی پیدا میشوند که این دو مقوله ارزشمند در شرایط سختی ارزشی نداشته باشد و برای حفظ جان انسانهای دیگر از آنها دفاع کنند و از مال خود نیز برای انسانهای دیگر خرج کنند.
انصاری بیان کرد: در ادامه نیز امام علی(ع) در باب مرگ میفرمایند که بدانید ارجمندترین نوع مرگ، قتل و کشته شدن در راه معشوق است، در حقیقت جمله امیرالمؤمنین(ع) نشان میدهد که مرگ انواع متفاوتی دارد و اینگونه نیست که مرگ یک نوع داشته باشد، بلکه مرگ به مرگ کریم، اکرم، شریف، ارجمند و... تقسیم میشود.
وی با بیان اینکه مرگ در چه راه، انگیزه، هدف و حالتی باشد، نوع، چرایی و ارزش مرگ را متفاوت میکند، افزود: در اینجا امیرالمؤمنین(ع) از واژهای که خداوند در قرآن به کار بردهاند نیز استفاده میکنند و میفرمایند که آنهایی که در راه خدا کشته میشوند، با کرامتترین و ارجمندترین مرگها، قتل است و ما میبینیم که در روایاتی که از ائمه معصوم(ع) وجود دارد از این مرگ به عنوان شهید یاد میشود. در اینجا به این موضوع اشاره میشود که خداوند با مؤمنین معامله میکند و جان و مالشان را میخرد، زیرا که این نعمات را خودش به ما داده و با همین دادههای خود نیز با ما معامله میکند و آنها را با بالاترین رضوان خود که بهشت است، میخرد. پس بالاترین مطاع انسان، جان اوست و لذا اگر کسی گرانمایهترین سرمایهای که خدا به او داده است را در طبق اخلاص بگذارد و به حضرت احدیت بدهد، نوع مرگ او از این دنیا، مرگ اکرم تلقی میشود.
انصاری ادامه داد: در این میان لازم میدانم به روایتی که از ائمه معصوم(ع) آمده است، اشاره کنم و این است: «بالاتر از هر خوبی، خوبی دیگری هم وجود دارد تا جایی که انسان جان خود را در راه خدا میدهد و کشته میشود و کسی که به مقام شهادت رسید، چیزی بالاتر از این مقام برای او نیست».
وی در ادامه با اشاره به روایت دیگری نیز گفت: هیچکس نیست که وارد بهشت شود و سپس دوست داشته باشد که مجدداً به دنیا بازگردد ولو اینکه تمام دنیا را به او بدهند، به غیر از شهدا که حاضر هستند بازگردند، زیرا شهید آرزو دارد که به دنیا بازگردد تا 10 بار دیگر شهید شود و به قتل برسد و این خواسته او به این دلیل است که چندین بار دیگر هم آنچه را که در این مسیر دیده است را مجدداً ببیند.
صاحب تفسیر مشکاة اظهار کرد: امام علی(ع) در این خطبه خود، پس از اینکه کلیت را مطرح کردند، سپس فرمودند که سوگند به خدایی که جان پسر ابی طالب به دست اوست، اگر هزار ضربه شمشیر بر پیکر من وارد شود، برای من راحتتر و آسانتر است از اینکه در بستر جان دهم و این جان دادن در بستر در طاعت الهی نباشد. در حقیقت امیرالمؤنین(ع) با این بیان ارزشمند خود در باب مرگ، اصل و اهمیت مطلب را به ما میرساند که چه ملاقات، دیدار، شهود و معرفتی است، هنگامیکه انسان جان خود را به خداوند تقدیم میکند و در برابر او تسلیم میشود. در اینجا ایشان مرگ در بستر را به دو نوع مرگ در بستر که در راه اطاعت از خداوند باشد و مرگ در بستری که در راه غیر اطاعت از خداوند و به صورت معمول باشد، تقسیمبندی میکنند.
وی ادامه داد: در روایتی نیز آمده است کسی که بر موالات ما خاندان و در عصر قائم ما بمیرد، خداوند مانند شهدای بدر و احد پاداش هزار شهید را به او میدهد. این روایت به نوعی اهمیت این روزگار را به ما نشان میدهد و به ما میگوید که ما در روزگاری زندگی میکنیم که این روزگار هزار بار سخت تر از روزگار بدر و احد است، چرا که دینداری، پاکی و... را تحت شعاع خود قرار میدهد.
این مفسر قرآن کریم بیان کرد: در واقع در این روزگار، خطراتی ما را در وادی ایمان تهدید میکند و مانع دینداری و تقواورزی ما میشود که هزار برابر دوران بدر و احد است و اگر کسی در این دوران بتواند بر موالات اهل بیت(ع) باشد، در مسیر اهل بیت(ع) حرکت کند و با معرفت خدا و رسول خدا(ص) نیز باشد، از جایگاه خاصی برخوردار خواهد بود.
انصاری ادامه داد: امام علی(ع) پس از اینکه به موضوعاتی از این دست که باید از انسانهای ضعیف کمک کنید، نباید از مرگ هم هراسی داشته باشید چرا که مرگ در پی شماست و افرادی که از مرگ میهراسند بدانند که گریبانگیر آنها نیز خواهد شد و با کرامتترین مرگ کشته شدن در راه خداست؛ اشاره کردند، این موضوع را مطرح کردند که اگر من هزار بار با شمشیر قطعه قطعه شوم برای من بسیار راحتتر و شیرینتر از مرگی میدانم که در بستر و در راه اطاعت خداوند نباشد. سپس فرمودند که اما آن در حالی است که شما در مواجه با دشمن چنان فرار میکنید که این فرار شما مانند فرار سوسمار است و در خود میلولد و در این هنگام شاهد هستیم که شما هیچگونه شهامت گرفتن حقتان را ندارید و در برابر با نا حقیهایی که در برابر شما صورت میگیرد، نیز هیچگونه مقابلهای نمیکنید و از چنین ضعفی برخوردار هستید.
صاحب تفسیر مشکاة در پایان گفت: امام سپس در پایان خطبه نیز فرمودند که من مسیر و چاره را برای شما بیان کردم اما بدانید کسی در این مسیر نجات پیدا میکند که دل به دریا بزند، خطر کند و وارد مشکلات و سختیها شود و عافیتطلب هم نباشد، اما متأسفانه هلاکت از آن افرادی است که جرئت مقابله و حق ستاندن ندارند، از مال و جان خود میترسند، عافیتطلب و همیشه لرزان و ترسان هستند که قطعا این افراد بهره لازم را از عمر نمیبرند و به هلاکت خواهند رسید.
انتهای پیام