سینا 15 سال دارد، دسته پلیاستیشن را دستش گرفته و مقابل تلویزیون 50 اینچ اسمارت ایستاده و مراحل سخت، عجیب و غریب یک بازی آنلاین را به راحتی پشت سر میگذارد. هرچه جلوتر میرود بازی سختتر میشود و بالاخره در جایی، این بازی است که بر او غلبه کرده و اجازه عبور از یکی از مراحل را به او نمیدهد. سینا در حال سروکله زدن با این مرحله است که آرمین 8 ساله از راه رسیده و از دیدن بازی ذوقزده میشود، دسته پلیاستیشن را از او میگیرد، همانجا میایستد و از مرحله سخت بازی آنلاین به راحتی آب خوردن عبور میکند. سینا، شگفتزده از او دور شده و تفاوت سنیایشان را میشمارد و میگوید، او در این سن شبیه 7 سال پیش من است، اما پیشرفتهتر!
این روزها کسانی که کودک و نوجوان در خانه دارند هر لحظه از این صحنهها میبینند. داستان بالا مشاهده عینی است. نسلهایی که این روزها با عنوان نسل Z، آلفا و بتا شناخته میشوند هر روز شگفتی میآفرینند، حتی برای هم نسلان خودشان و والدین، آنان نمیدانند با این متخصصان خردسال تنوعطلب بیحوصله و گاهی بیاعصاب تکنولوژیهای جدید چه کنند.
امروزه موضوعاتی همچون تفاوت نسلها را مکرر میشنویم و تقریبا گوشمان به عناوینی همچون نسل آلفا و ... عادت کرده است. ما از این واژگان چه میدانیم و چگونه باید با کسانی که در این دستهبندیها تعریف میشوند روبرو شویم. ویژگیهای آنها چیست و از ما چه می خواهد؟
آوا، متولد سال 83 است. درس را رها کرده و علاقهای به آموختن حرفه هم ندارد. او معتقد است پدر باید تا زمانی که ازدواج نکرده مخارج او را بدهد. این دختر 19 ساله از جمله دخترانی است که آزادی را دوست دارد و تحمل نصیحتهای پدر و مادرش را ندارد.
او میگوید: عصر امروز، عصر ارتباطات است و به راحتی میتوان با دیگران هم صحبت شد، البته ما هم میدانیم در این ارتباطات درگیری و گرفتاریهایی وجود دارد، اما سعی میکنیم مراقب باشیم گرفتار مشکلات نشویم.
وی ادامه داد: والدین ما باید بدانند دنیای کنونی با دنیای آنها از جهات مختلف متفاوت است، ولی به این مسئله توجه نمیکنند و مدام میخواهند ما شبیه خودشان باشیم که این امر غیرقابل قبول است. ما علاقه داریم در کنار هر صحبتی دلیل و استدلال باشد، اما آنها بدون دلیل حرف خود را ثابت میکنند. به نظر شما پذیرش سخنان بدون پشتوانه چه میزان قابل قبول است؟
آوا اضافه کرد: والدین من متولد اواخر دهه 50 هستند، طبیعی است که با افکار سنتی تربیت شده باشند و هدفشان هم این است که این افکار را به من، خواهر و برادرم منتقل کنند، اما این روش صحیح نیست و این تفاوت دیدگاهها باعث دوری فرزندان از خانواده میشود. به طور مثال از نگاه من، دختران مانند پسران میتوانند به راحتی به پارک بروند و تفریح کنند، اما خانواده مخالفند.
وی افزود: متأسفانه برای کاهش فاصله ایجاد شده هیچ اقدامی صورت نمیگیرد. آموزش و پرورش مرجع مهمی برای کاهش این فاصله است، اما بیشترین تمرکز آنها روی آموختن دروس است و نکات تربیتی آنچنان که باید و شاید بازگو نمیشود. از سوی دیگر والدین هم آموزش لازم را دریافت نمیکنند. جلسه اولیا و مربیان میتواند مثمرثمر باشد، اما پرداختن به دروس، محوریترین مباحث این جلسات است.
آوا تصریح کرد: رشته طراحی و دوخت را خیلی دوست داشتم، اما نتوانستم در این رشته تحصیل کنم و به همین دلیل کلا از تحصیل صرف نظر کردم. مردم جوانان دهه هشتادی را «گودزیلا» مینامند، در صورتی که جوانان این دهه فقط تشنه دانستن و گفتوگوی با منطق هستند، آنان افکار و پوشش ما را دوست ندارند و با القاب مختلف ما را میآزارند. گاه برخی از جوانان که تابآوری ندارند با این افراد درگیر شده و دعوا به راه میاندازند. به نظر من نه آنان ما را درک میکنند نه ما آنان را.
وی اشتغال در کار مورد علاقه را یکی از مهمترین دغدغهها و چالشهای متولدین دهه 70 و 80 دانست و بیان کرد: جوانان این دههها باید خودشان برای خود آستین همت بالا بزنند. اگر خودشان دست به کار نشوند، کاری برای آنان نخواهد بود و زندگی آیندهشان با چالشهای متعدد روبرو خواهد شد. جوانان این دهه نیاز به سرگرمی دارند، اما متأسفانه در اراک هیچ سرگرمی جذاب و قابل توجهی وجود ندارد. حتی پارکهای خوب یا فرهنگسراهای مجهز نداریم تا بتوان از آن استفاده کرد. متأسفانه جوانان رو به قلیان آورده و سر از سفرهخانهها در میآورند. آمار دختران استعمالکننده قلیان و سیگار روز به روز افزایش مییابد و برای رفع این معضلات باید فکری کرد.
سمیه صالحی، متولد 65 و صاحب یک فرزند پسر است که در کلاس هفتم تحصیل میکند. او در مورد چالشهای خود با این فرزند میگوید: نوجوانان در این سن با تغییر و تحولات هورمونی مواجه شده و قدم در دوره جدیدی از زندگی میگذارند. نوجوانی ما با نوجوانی نسل امروز کاملا متفاوت است. والدین ما هم در برخورد با فرزندان خود مهارت لازم را نداشتند، اما ما به دلیل ترس از والدین مان گوش به فرمان آنها بودیم و سرکشی برای ما معنا نداشت، اما نوجوانان امروز خودرأی بوده و سعی دارند از هر طریقی که شده حرف خود را ثابت کنند.
صالحی ادامه داد: علم و تکنولوژی پیشرفته کرده و ما در دوران نوجوانی از ابزار و فضاهایی همچون شبکههای اجتماعی و فضای مجازی برخوردار نبودیم. امروزه بازیهای دیجیتال نیز از رشد چشمگیری برخوردار بودهاند و نوجوانان به ویژه پسران به انجام این بازیها که بعضا برای گروههای سنی نوجوان نامناسب نیست، روی میآورند.
وی ضرورت کسب مهارت کلامی، عاطفی و تقویت سواد رسانهای را مورد تاکید قرار داد و افزود: ما سنتی بزرگ شدیم و مهارتی در این زمینه کسب نکردیم. طبیعی است که نمیتوانیم فرزندان خود را به درستی در این مسیر هدایت کنیم. متأسفانه در مدارس نیز کمتر به این موضوعات پرداخته میشود. نوجوانان امروز پرخاشگرتر از نوجوانان نسل ما هستند و گاه خودمان میمانیم که با آنان چگونه رفتار کنیم.
صالحی پوشاک را یکی از چالشهای والدین با فرزندان نوجوان و جوانشان دانست و اضافه کرد: این مشکل بیشتر والدینی است که دختر دارند. متأسفانه پوشاک از نظر کیفی اُفت بسیار داشته و الگوهای غربی اثر خود را در جامعه گذاشته است. توسعه افکار غربی باعث شده که چالشهای بسیار بین فرزندان با والدین ایجاد شود و چون والدین تبحر کافی در مدیریت خانواده ندارند، با تنشهای بسیار در خانواده مواجه هستند. متأسفانه از دوستان میشنوم وقتی به نوجوان تذکر داده میشود، حرف ترک منزل را پیش کشیده و با همین روش زبان والدین را میبندند و با استفاده از این ترفند اهداف خود را پیش میبرند.
وی تک فرزندی را یکی دیگر از چالشها دانست و اضافه کرد: متاسفانه مشکلات اقتصادی و معیشتی باعث شده است که پدر و مادر خارج از منزل کار کنند و این امر یکی از آسیبهای جدی به شمار میآید. شاید تا سالها قبل فقط بانوان تحصیلکرده خارج از منزل کار میکردند، اما امروز به دلیل شرایط بسیار بد اقتصادی کار بیرون از خانه فراگیر شده است. نمونه آن خودم که به دلیل ورشکستگی همسرم مجبور شدم حرفه خیاطی را آموخته و به امرار معاش خانواده کمک کنم. به تعبیری، فرزندان این خانوادهها قربانی شرایط بد اقتصادی شدند.
صالحی گفت: تمام انتظار ما از فرزندان موفق شدن است و برای رسیدن آنان به اهدافشان هرکاری میکنیم. مسئولان نیز در این راستا تکالیفی دارند که باید عملی کنند. نیک میدانیم که پیشگیری بهتر از درمان است، اما این مهم به شعار تبدیل شده و مسئولان فقط حرفش را میزنند. نوجوانان و جوانان این نسل با وجود توسعه فناوری از فرصتهای بسیار برخوردارند که باید نحوه بهرهمندی از این فرصتها را بیاموزند. اگر این فرصتها استفاده نشود، به طور قطع به تهدید تبدیل خواهد شد و دود آن به چشم خانوادهها و جامعه خواهد رفت.
براساس آنچه نوجوانان و والدین میگویند، سردرگمی در هر دو نسل بسیار است، هر دو به دنبال آرامش، موفقیت و رشد هستند، اما گویی در سرگیجهای سخت گرفتار شده و به جای یافتن راهکار راه فرار را جستجو میکنند.
حجتالاسلام روح الله کمالیوفا، ارشد مشاوره و استاد حوزه و دانشگاه در اینباره به ایکنا گفت: متولدین سالهای 1375 تا 1390 را بچههای نسل Z (زد) میگویند، این نامگذاری براساس نظریه یک جامعهشناس استرالیایی انجام شده که هر نسل را با توجه به بازههای سنی مختلف تحت عناوینی همچون نسل B، X، Y،Z نامگذاری کرده است.
یکی از نسلهای پرحاشیه و خبرساز، نسل زد است، نسلی که با فضای مجازی و گوشی تلفن همراه بزرگ شده و دارای خصوصیات و ویژگیهایی متفاوت از نسل ماقبل خود هستند. البته اصل نامگذاری برای ما اهمیت چندانی ندارد و قرار هم نیست بچههای ما در این مدل دستهبندی قرار بگیرند، چراکه از نگاه مبانی دینی و الهی این تفکیک شخصیتی معنا و مفهوم درستی ندارد، اما از آن جهت که بخواهیم تفاوتهای بین این نسل با نسلهای قبل را بررسی کنیم می توان از این عناوین استفاده کرد.
براساس مطالعات این دانشمند استرالیایی، اغلب کودکانی که در بازه زمانی دسترسی گسترده و آسان به اینترنت و فضای مجازی رشد میکنند، دارای خصوصیات اخلاقی و رفتاری مشابهی همچون انتظارات بیشتر، سبک زندگی متفاوت، حوصله کمتر، عدم مسئولیتپذیری، توجه کمتر به محیط، گرایش بیشتر به موسیقی و عدم پذیرش واقعیات بوده و بیش از حد معمول برای فضای مجازی وقت می گذارند.
مهمترین چالش نسل زدیها، وقت گذاشتن بیش از حد نرمال برای فضای مجازی و دور شدن از واقعیت زندگی پیرامونی است. آنان در طول دوران نوجوانی و جوانی توسعه استقلال و آزادی را دنبال میکنند. البته نمیتوان گفت تمام متولدین سالهای 75 تا 90 نسل زد و تمام متولدین سال 90 به بعد، نسل آلفا هستند.
تسلط به اینترنت و فضای مجازی یکی از امتیازات جوانان و نوجوانان میانه دهه هفتاد تا اول 90 است. متولدین این سالها دارای اقتضائات و شرایطی هستند که باید برای آن برنامهریزی کرد. صددرصد متولدین این ماهها بر تکنولوژی و کاربرد فضای مجازی تسلط کامل دارند و بدون شک از این لحاظ با نسلهای قبل خود قابل قیاس نیستند.
در آینده برای این طیف و گروه سنی در گستره اجتماعی و حاکمیتی باید یک سری تناسبسازی صورت گیرد. البته این تناسبسازی در حال رخ دادن است و اینطور نیست که این اتفاق نیفتاده باشد و سرعت پرداختن به این مهم بسیار زیاد است، اما آنچه که باید بیشتر به آن اهمیت داد رفع چالشهایی است که در این نسل اتفاق میافتد و آسیبهایی است که این افراد با آن درگیر هستند.
متأسفانه از سال 70 که گوشی تلفن همراه وارد فضای کشور شده، آسیبهایی که ممکن است در این حوزه ایجاد شود، به نوجوانان و جوانان آموزش داده نشد. هرسال که گذشت گوشیها مجهزتر شدند و با تبدیل شدن آنها به گوشی هوشمند، آسیبها روزبهروز بیشتر شد. البته مزیتهای این فضا را نیز نباید نادیده گرفت، اما در مجموع، از آموزش برای استفاده درست از تکنولوژی خبری نبود. در کنار عدم وجود آموزش، برخی شرکتها و سازمانهای فعال در فضای مجازی راضی به آموزش این نسل و آشنایی آنان در راستای نحوه درست نبودند؛ چراکه اهدافی را تعریف کرده بودند که باید تحقق مییافت. البته خروجی این نسل هنوز بروز و ظهور کافی نداشته و آنچه گفته میشود براساس تجربه و مطالعات موردی است.
این نسل دارای قابلیتهایی مانند فرصتسازی و آسیبزایی هستند و قابلیتها و مهارتهای آنها در تعاملات و روابط اجتماعیشان تأثیر بسیار دارد. بحث افزایش تعاملات اجتماعی و جلوگیری از خودفروفتگی بسیار حائز اهمیت است و اتفاقا یکی از آسیبهای شایع در نسل جدید، بحث خودفرورفتگی است، چراکه دنیا را در همین مسیر تصور میکنند و برای کنترل این امر، فضای مجازی باید توسط خانواده و مدارس مدیریت شود. نسلهای زد و آلفا با آمدن هوش مصنوعی، درخودفرورفتگی بیشتری را تجربه خواهند کرد در حالی که باید از این قابلیتهای مهم تکنولوژیک به عنوان فرصت برای ساختن آیندهای روشن و همچنین کنترل مسائل حاشیهای استفاده کرد.
متاورس فرصت خوبی است تا آموزش را به شدت متحول کند همچون کاری ورود تلفن همراه از سال 74 به بعد کرد. در چنین شرایطی بسیاری از مباحث کلان اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، ورزشی و حتی محاسبات دینی تغییرات خیلی خوبی پیدا میکنند به شرط آنکه آمادگی لازم در این زمینه وجود داشته باشد.
برای بهرهوری ببشتر از این پیشرفت های تکنولوژیک باید اتاقهای فکر شکل بگیرند و ورود به این عرصه با آموزش همراه باشد، چه بخواهیم، چه نخواهیم نسل امروز به سلاح فضای مجازی مجهز شده و فعالیت در این عرصه به کارش میآید ولی مهم این است که چه میزان بتوان آنان را در این مسیر پیش برد، از سوی دیگر باید دید چه میزان میتوان کنترل این فضا را در دست داشت که پرداختن به این امر مستلزم ایجاد کارگروههای تخصصی و اتاق فکرهای اندیشهورز است. همچنین در کنار تمام آموزشها و برنامهریزیها نباید از مسئله خودفرورفتگی این نسل غافل شد؛ چراکه اگر این مسئله مدیریت نشود رفتارهای منفعلانه را به شدت گسترش داده و روی بحث کلان خانواده و سلامت روان جامعه تأثیر خواهد گذاشت. اگر با آمادگی بیشتری وارد فضای گسترده زیست مجازی شویم، ورود به متاورس هم با هزینهای اندک اتفاق خواهد افتاد.
آموزشهایی موجود در مدارس ناقص است، جذابیت ندارد و ارتباط لازم را با دانش آموزان و دانشجویان برقرار نمی کند. حقیقت این است که برای پرهیز از اتفاقات بد آینده باید در این حوزه جدیتر وارد عمل شویم. باید مراقب بود که بین نسلهای قبل با نسل فعلی شکاف صدرصدی اتفاق نیفتد.
تعریف خانواده از نگاه اسلام و قرآن، نسبت به تعریف اندیشمندان غربی کاملا متفاوت است و با وجود تفاوت فرهنگی که بین ما با غرب وجود دارد، باید سبک تربیتی را در پیش بگیریم که در کنار استفاده از علم نوین، سبک تربیت دینی و الهی را نیز مد نظر داشته باشد. شاید سبک تربیتی خانوادهها تا حدودی به سمت تربیت غربی رفته باشد، اما نمیتوان این مسئله را به تمام خانوادهها تعمیم داد.
فضای مجازی و متاورس متعلق به نسل جدید است و بدون شک اتفاقات گستردهتری را در آن مشاهده خواهیم کرد. سیاستگذاری درخصوص فضای مجازی بسیار مهم است، اما متأسفانه سیاستگذاری واحدی در این عرصه وجود ندارد. در خانوادهها هویتهای چندگانه یا عدم هویت شکل گرفته است. نوجوان و جوانانی داریم که عملا هویت اجتماعی، دینی، خانوادگی و بومی ندارند و این مهم بین بچههایی که در فضای مجازی غرق هستند نمود بیشتری دارد که نمونه آن را اغتشاشات سال گذشته شاهد بودیم.
در اغتشاشات، تفاوت زمین تا آسمان فرزندان و والدین را دیدیم که این مهم به بحث تربیتی و آموزش ارتباط دارد. دشمن با تحت تأثیر قرار دادن ذهن نوجوانان و جوانان ما، آنان را تحریک می کند و خوراک نامناسب به آنها میدهد. هرگاه توانستیم این فضا را در دست بگیریم قطعاً مشکلات کمتر خواهد شد، امروز که آسیبها در سطح کلان اجتماعی بیشتر نشده باید چاره ای اندیشید.
حوزه علمیه میتواند در این حوزه وارد عمل شود، اما متأسفانه مشغولیتها در حوزه بسیار است. در این عرصه با ضعفهایی روبرو هستیم که بخشهای تبلیغاتی حوزه و سایر دستگاههای فرهنگی باید به آن توجه کنند. از سال 75 تاکنون اقداماتی برای هدایت نوجوانان و جوانان صورت گرفته، اما اثرگذار نبوده است. در شبکههای پرمخاطب همچون اینستاگرام تولید محتوا قابل کنترل نیست، موتورهای جستوجو گر بسیارند و هر مطلبی بهراحتی در اختیار افراد قرار می گیرد. متأسفانه در این عرصه نه ورود جدی و نه مطالبه جدی داشته ایم. برنامهها در سطح جزئی است و اثرگذاری در سطح کلان را شاهد نیستیم.
اگر دستگاههای فرهنگی، حوزه علمیه، جامعه قرآنی و پژوهشگران تعامل بیشتری داشته باشند، فرایند کار با سرعت بیشتری طی خواهد شد. از آنجاکه دستگاه های فرهنگی و تبلیغی بر فناوری و تکنولوژی مسلط نیستند نمیتوانند در این زمینه اثرگذار باشند. آنها باید از صاحبان تکنولوژی که بر فضای مجازی مسلط هستند برای پبشبرد اهداف خود کمک گرفته و محتواسازی کنند. فناوریهای روز باید در خدمت فرهنگ باشند و تعاملات بین رشتهای جذاب و گیرا اتفاق بیفتد تا اهمیت آموزش استفاده از فضای مجازی، در نگاه جامعه باورپذیر و نهادینه شود.
حوادث چندسال اخیر نشان داد مخاطب محتواهای موجود در فضای مجازی، آنچه دریافت میکند را تحلیل نمیکند، بلکه این تولیدکنندگان محتوا هستند که درست یا غلط را مشخص کرده و با ترفندهای جذاب و قابل توجه به مصرف کننده القا میکنند و متأسفانه ما از گروههایی که در این عرصه فعالند غفلت کردهایم.
متولیان فرهنگی چارهای جز ایجاد جذابیت در جریان تولید محتوا ندارند، بدون شک اگر وب سایتهای فرهنگی با تکنولوژی پیوند نخورند کاری از پیش نخواهند برد.
نوجوانان و جوانان تشنه معنویت و محبت هستند و جای این دو عنصر مهم را چیزی پر نخواهد کرد. شاید برخی جذابیتها ذهن نوجوان را برای چندسالی از محبت و معنویت دور کند، اما خلاءهای عاطفی، معنوی و دینی را نمیتوان با تولیدات کاذب پر کرد.
حسن نجفیسولاری، مشاور عالی مرکز ملی فضای مجازی کشور، نیز در رابطه با ویژگیها و شاخصههای رفتاری و عملی متولدین سالهای 75 تا 90، به ایکنا گفت: تطبیق تاریخی و زمانی در دوران گذشته مورد توجه بوده است. تاریخ دارای طول، عرض و عمق است. طول تاریخ از لحظه تولد تا مرگ تعریف میشود. انسان با توجه به اینکه در کدامیک از مقاطع سنی کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و کهنسالی قرار دارد دارای عرضهای متفاوتی است، بدیهی است میزان فراگیری کودک بسیار گستردهتر و وسیعتر از کهنسال است و این دو عرض با یک یکدیگر قابل قیاس نیستند. همچنین عمق تاریخ یا عمق زندگی بستگی به کیفیت زندگی دارد، هرچه انسان بتواند از امکانات استفاده بهتری کرده و اثرگذاری بیشتری در زندگی داشته باشد، طبیعی است که زندگیاش از عمق بیشتری برخوردار خواهد بود.
امروز با نسل (Z) سر و کار داریم. این نسل برخوردار از قدرت ارتباط بوده و از بدو تولد با تکنولوژی آشناست. قاعدههای قبلی را شکسته و با توجه به پیشرفت علم و فناوری سرعت فراگیریشان بالا رفته است. سواد از نظر این نسل فقط به خواندن و نوشتن محدود نشده و برایش کفایت نمیکند. برای او سوادهایی نظیر سواد عاطفی، سواد مالی و سواد رسانهای تعریف شده است. این نسل همانطور که از مفهوم پسامدرن برمیآید، قاعدهشکن بوده و اصول را میشکند. این نسل برخی ارزشها را قبول نداشته و قصد خلق ارزش دارد.
نسل نوجوان و جوان امروز داشتههای بسیار دارد که میتواند برایش فرصت آفرین باشد. پرداختن به موضوعات فرهنگی و قرآنی یکی از این داشتههاست. باید مربیان و اساتید فرهنگ و قرآن بدانند چگونه از ابزار در اختیار برای هدایت این نسل در مسیر قرآن استفاده کنند. درست است که این نسل در عصر پسامدرن زیست میکنند، اما این به آن معنا نیست که از مفاهیم معنوی و قرآنی بری است.
فناوری و تکنولوژی کمک میکند تا سرعت یادگیری مباحث قرآنی بالاتر برود. نسلهای گذشته برای مطالعه تفسیر، راهی جز مطالعه کتاب نداشتند، اما امروز برای مطالعه نیاز نیست کتاب تهیه شود با استفاده از صنعت فضای مجازی و نرمافزارهای هوشمند میتوان تمام کتابهای تفسیر را مطالعه و حتی با یکدیگر تطبیق داد.
بازیهای رایانهای امکانات بسیار گستردهای را برای یادگیری مبانی قرآنی فراهم کرده اند و این نسل به شرط اینکه از جنگ شناختی بگذرد، اگر در حوزه علوم قرآنی از فناوری استفاده کند، قطعا موفق خواهد بود. فضای مجازی جو غالب را به دست گرفته و بین قرآن و نسل زد فاصله انداخته است. همه ما و اهالی رسانه مکلفیم که در راستای کاهش این فاصله، تلاش کنیم. مهمترین نیاز نسل زد حفظ هویت است. هویت، مسئله بسیار مهمی است و هویت دینی اهم هویتها است که باید مورد توجه واقع شود.
مجتبی دانشفر، جامعهشناس و استاد دانشگاه، معتقد است که تفاوتهای نسلها در جوامع با یکدیگر متفاوت است. نسل زد، نسلی است که متفاوت با نسل پیشین خود در حال زیست است و این تفاوتها نه فقط ذهنی و فکری است، بلکه حوزه اجتماعی و زیستی را نیز شامل میشود. این افراد برحسب شرایط اجتماعی به نوعی با نسل گذشته خود در تضاد هستند. نوجوان و جوان این نسل نقشی در بروز تفاوتها نداشته و فقط در موقعیتی قرار گرفته که این موقعیت او را در مواجهه با ایدههای جدیدی قرار میدهد و نسل پیشین این تفاوتها را تقبیح میکند.
وی ضرورت درک نوجوانان و جوانان این نسل را مورد تأکید قرار داد و افزود: اگر درک متقابل این نسل از سوی خانوادهها و اجتماع اتفاق نیفتد، شرایط برای این نسل، بحرانی خواهد بود. در حال حاضر ما با دونسلی که ارتباطات مجازی نداشتند و نسلی که اساس و بنیان ارتباطهای آنان مجازی است روبرو هستیم.
دانشفر اضافه کرد: امروز با نسلی مواجه هستیم که دو سال در فضای مجازی تحصیل کردند. این نسل درکی از دنیایی غیر از فضای مجازی ندارد، چراکه فضای مجازی جزئی از تاریخ زندگی او محسوب میشود و این تاریخ شخصی را نمیتوان با تاریخ شخصی نسل دهه 60 و 50 مقایسه کرد، از این رو سعی داریم رویدادهای نوستالژی خود را برای آنان به نمایش بگذاریم در حالی که این نوستالژیها برای این نسل جذابیت ندارد.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: میزان اطلاعات تولید شده از سال 2000 تا 2010، 10 برابر تمام تاریخ پیش از آن(صفر تا 2000م) بوده است. تمام آنچه بشر در طول دو هزار سال جمعآوری کرده در طول 10 سال 20 برابر شده و این امر قطعاً از سال 2010 تا امروز به 100 برابر رسیده است. تغییرات ایجاد شده به ما گوشزد میکند که باید با این تغییرات و نسلهای فعال در این دورهها همسو باشیم. باید این تغییرات را درک کنیم، از این رو ضروری است تا تغییر شرایط را درک کرده و از فرصت ایجاد شده برای پیشرفت در عرصههای مختلف بهرهبرداری کنیم. اگر این فرصت را نادیده گرفته و برای نسل فعلی و آینده چالشهایی ایجاد کنیم قطعاً به آنان ضربه خواهیم زد.
وی با بیان اینکه نسلهای پیشین برای درک نوجوانان و جوانان فعلی باید خود را به جای آنان گذارده یا از نگاه آنان به دنیا نگاه کنند، اضافه کرد: تعریف ما از نسل ها در جامعهشناسی تعریف جهانشمول و غیرقابل تغییری نیست، چراکه این تعاریف ممکن است در طول زمان از سوی دیگران یا حتی خود فرد دستخوش تغییر شود. درست است که این تقسیمبندی از سوی ایران شکل نگرفته است، اما آیا می توان صرفا به دلیل اینکه این نظریه متعلق به ما نیست آنان را نادیده بگیریم و ادعا کنیم این تفاوت نسلی وجود ندارد و جلوی بروز این تفاوتها را بگیریم؟ این نسل چند سال دیگر تمام ساختارهای اجتماعی را به دست خواهد گرفت و اگر آنان را درک نکرده و زمینه پیشرفت آنان را فراهم نکنیم، چند سال دیگر به یاد خواهند آورد ما نسلی بودیم که جلوی پیشرفت آنان را گرفتیم.
دانشفر ادامه داد: طول عمر نسل امروز با نسل گذشته تفاوتی نکرده و تفاوت در عرض زندگی و گستردگی عرض زندگی است. امروز اخبار مهم دنیا و حتی اتفاقاتی هم که قرار است رخ دهد در کمتر از چند دقیقه مخابره میشود. متأسفانه گاه تفاوت بین نسلی حذف و نادیده گرفته می شود و انتظار داریم الگوهای پیشین توسط این نسل استفاده شود، اما وقتی اساس زندگیها با یکدیگر متفاوت بوده و فهم درست از این شرایط نداریم و نمیتوانند دنیا را از زاویه دید ما مشاهده کنند، قطعاً نمیتوان الگوها را به آنها منتقل کرد.
وی در خصوص کاهش فاصله و چالش بین والدین و فرزندان نوجوانشان گفت: در روستاها، نسلهای قبلی از اینترنت استفاده نمیکردند و امروز کودکانی را در روستا شاهدیم که سراسر اضطراب، افسردگی و پرخاشگری بوده و از خود بیزار هستند؛ چراکه احساس میکنند چون مانند والدین خود نیستند، پس انسانهای کم ارزش یا بیارزشی هستند، اما واقعیت این است که دنیای بیرون، این افراد را درک نکرده و برای تغییرات ایجاد شده برنامه و مدیریت صحیح نداشته است. طیف گسترده افسردگی را در نوجوانانی شاهدیم که مطالعه داشته و با دنیای مدرن ارتباط قویتری دارند. پیامد این افسردگی به ارتباط نامناسب در خانواده، اُفت شدید تحصیلی، بروز اعتیاد و خودکشی منتج میشود که همه این موارد ناشی از عدم درک و نبود برنامه متناسب برای نسل زد است.
دانشفر به این سؤال که آیا نسل امروز از نسل دیروز باهوشتر هستند، اینگونه پاسخ داد: خیر. ما عضوی به نام مغز داریم که این عضو هرچه پردازش و میزان ورودی هایش بیشتر باشد کارکردش بیشتر خواهد شد. به طور مثال در دوره قاجار شرایط اجتماعی به گونه ای بود که از طرفی روسها و از طرفی انگلیسیها وارد کشور ما شدند و ما برای حفظ ناموس خود، دختران را در شرایط خفقان خاصی در مطبخخانهها نگهداری میکردیم و به این واسطه چیزی هم نمیآموختند. تصور آنان از دنیای بیرون، جایی خارج از خانه و فقط محدوده شهر بود و با دنیای پشت دوازدههای شهرها آشنا نبودند. این روندها ادامه داشت تا پس از پیروزی انقلاب بانوان از ظرفیتهای بسیار مهم و کاربردی اجتماعی، علمی و ... همتراز با آقایان برخوردار شدند و این پیشرفت باعث شد که امروز بانوان در عرصههای مختلف از آقایان پیشی بگیرند و این ادعا را در دقت کار بالا از سوی جامعه زنان، تعداد ورودیهای دانشگاه و ... میتوان ثابت کرد. ایجاد بستر علمی باعث شد که فضای اجتماعی متفاوت برای جامعه بانوان امروز رقم بخورد.
این جامعهشناس اضافه کرد: بسیار لازم است که ویژگی های نسل نوجوان و جوان را نادیده نگرفته و آنان را حذف نکنیم. مسئولان باید برای هدایت این افراد در مسیر درست برنامه داشته باشند. این نسل با توجه به آشنایی با هوش مصنوعی و اینترنت و .. دارای شاخصههای منحصربهفردی هستند و باید مهارت لازم برای حضور در این فضاا را کسب کنند. عموما برنامهای برای تربیت این نسل تعریف نشده است و اگر مسئولان ارشد در استانها و سطح کلان کشور اتاق فکرهایی متشکل از اساتید در گروههای مختلف تشکیل دهند، قطعا میتوانند برنامههای کوتاه مدت و بلندمدت تعریف کرده و برای پرورش استعداد و استفاده درست از قابلیت آنان برنامهریزی کنند.
وی با بیان اینکه برای برقراری ارتباط با نسل نوجوان باید سازوکارهای اجتماعی و هدفمند تعریف کرد، اضافه کرد: باید به موضوعات اجتماعی به صورت تخصصی پرداخته شود و کار نسل نوجوان و جوان را به دست محققان سپرد تا پس از ارائه نتایج، برنامهریزیهای دقیقتر و جامعتری انجام پذیرد. کار باید علمی باشد، ورود افراد صاحبنظر و متبحر، به انجام امور سرعت میبخشد و نتایج را میتوان در قالب سمینار و گفتوگو تحلیل کرد، مسئولان باید برای پرداختن به این مهم احساس نیاز کنند.
سیدمیلاد اوصیا، درمانگر معنوی و مدیر مرکز مشاوره سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور، نامگذاری نسلها از جهتی ما را از اصل موضوع دور و از جهتی ما را به درک آنچه در ذهن نوجوانان و جوانان میگذرد نزدیکتر میکند. وقتی از واژه نسل زد استفاده میکنیم در نگاه اول، تفاوت بین نسلی تداعی میشود. عصر امروز عصر تکنولوژی است و نوجوانان را موجوداتی میپنداریم که نحوه ارتباطگیری با آنان را بلد نبوده و نیاموختهایم.
وی ادامه داد: برخی والدین نحوه ارتباطگیری با نوجوانان را نمیدانند و نمیدانیم باید با نسل فعلی چه کنیم. والدین نسلهای قبل، فرزندان را به گونهای دیگر تربیت کردند و امروز فرزندان به نوعی دیگر رفتار میکنند. مسئله اصلی این است که در هر دورهای به ویژه از زمان آغاز مدرنیسم، نسلها تحت بروز پارهای از ویژگیها بودند، اما این نگاه به این معنا نیست که این نوجوانان هویت دیگری داشته باشند؛ چراکه همان قواعد و روابط انسانی اگر بین آنان حاکم باشد، قطعاً نتیجهبخش خواهد بود، کمااینکه در نسلهای گذشته این اثربخشی را شاهد بودهایم.
اوصیا به تشریح اقتضائات ویژه نسل زد پرداخت و بیان کرد: در معرض رگبار اطلاعات بودن یکی از مهمترین اقتضائات این نسل این است. در گفتوگوها بهراحتی قانع نمیشوند و حتما باید خودشان به نتیجه برسند. دسترسی سریع به اطلاعات باعث میشود که اطلاعاتشان از والدین بیشتر باشد.
وی به تفاوت اطلاعات و تجربه اشاره کرد و افزود: نسل حاضر اطلاعات بیشتر و تجربه کمتری نسبت به نسل های پیشین دارند و وقتی فرهنگ فضای مجازی غلبه بیشتری بر زندگی افراد داشته باشد طبیعی است که بین این دو نسل شکاف ایجاد شود. والدین مسائل را از دیدگاه تجربه بیان میکنند و فرزندان از دیدگاه اطلاعات دمدستی که الزاما هم چیز بدی نیست، این امر نه مثبت است نه منفی و به نظر میرسد این ویژگی، مهمترین ویژگی این نسل است.
این درمانگر معنوی در تشریح نحوه ارتباطگیری والدین با فرزندان گفت: والدین در برقراری ارتباط صحیح و تربیت فرزندان با مشکل مواجه میشوند، چراکه فرزندان دسترسی به اطلاعاتی دارند که والدین ندارند و به واسطه داشتن ذهن پرسشگر در آنها، «رابطه» که اصل اول تربیت است زیر سؤال میرود. والدین تا زمانی که نتوانند رابطه خود را با فرزندان تنظیم کرده و این رابطه را بهبود ببخشند نمیتوانند در زمینه تربیت قدم از قدم بردارند.
وی ادامه داد: وقتی والدین به فرزندان نگاه بالا به پایین دارند رابطه شکل نخواهد گرفت و از طرفی اگر فرزندان والدین را قدیمی و سنتی بپندارند باز هم رابطه شکل نخواهد گرفت. برای برقراری ارتباط باید هر دو طرف وارد میدان مشترک شوند. با ورود به میدان مشترک، آغاز گفتوگو شکل خواهد گرفت. در این گفتوگو والدین قدری از اعتقادات عقبنشینی کرده و به حرف فرزند گوش میدهند و فرزند نیز قدری از افکار خود کوتاه میآید و به این شکل گفتوگو شکل خواهد گرفت.
اوصیا با اشاره به اینکه میتوان از هر دو گروه والدین و فرزندان دفاع کرد، اضافه کرد: هر دو گروه از افق و منظر خود رابطه را مینگرند. بنده مراجعه کننده 16 ساله ای داشتم که از محل گیمینگ درآمد دلاری داشت ولی والدینش براین باور بودند که فرزندشان غلو و بزرگنمایی میکند. تفاوت فضای امروز با گذشته واقعی است، نوجوان از فضای مجازی کسب درآمد دارد، درحالیکه والدین این کار را وقت تلف کردن میپندارند.
وی در تکمیل توضیحات خود گفت: تا زمانیکه والدین توان فرزندان خود را نپذیرند و به فعالیت آنها در فضای مجازی به چشم وقت تلف کردن نگاه میکنند کار پیش نخواهد رفت. فرزند به چشم درآمدزایی به فضای مجازی مینگرد، اما والدین به چشم تلف کردن وقت. این دو نگاه، دو افق کاملا متفاوت است و اگر افقها را به یکدیگر نزدیک شود مشکلات به مراتب راحتتر برطرف خواهد شد. نیاز است والدین از الگوهای خود یک گام فاصله بگیرند و بدانند در ذهن نوجوانشان چه میگذرد.
اوصیا به فرمایش امام علی(ع) که فرمودند: «پیش از آنکه فرزندانتان، فرزند شما باشند فرزند زمانه هستند» استناد کرد و گفت: اولین و مهمترین قدم در تربیت فرزند رابطه است و روانشناسان روی این مؤلفه تأکید ویژه دارند. با ایجاد گفتوگو میتوان فضای ذهنی نوجوان را درک کرد. فرض میگیریم والدین برای تربیت فرزند خود هیچ راهکاری ندارند همینکه از فضای فکری خود قدری فاصله گرفته و فضای فرزند را درک کند راه برای آنها باز خواهد شد.
وی اضافه کرد: به ویژگی نوجوانان نباید با دید منفی نگریست. والدین، فرزندان خود را سربراه و گوش به فرمان و دور از جستوجو در فضای مجازی و ... آرزو میکنند. در حالی که وجود نوجوانانی کاوشگر، اهل مطالعه، کنجکاو و جستوجوگر فرصتی برای کشور محسوب میشود. نوجوانان، موتور محرک کشورند و بارها ثابت کردهاند که در عرصههای مختلف پای کار علمی، فرهنگی و دینی هستند، اما به شرط آنکه درک شوند و حرف ما با مدل ذهنی آنان منطبق باشد.
اوصیا افزود: نوجوان امروز با نوجوان دیروز که انقلاب کرده، هشت سال جلوی دشمن ایستاده و کشور را بازسازی کرده تفاوتی ندارد، اما قفل ذهنی او بهگونهای دیگر باز میشود. آنان از لحاظ اطلاعات و وسعت جهانبینی از ما جلوترند و باید پذیرای این مسئله باشیم، در کنارشان باشیم، درک شان کرده و در مسیرهای درست هدایت شان (نه به معنای امر و نهی) کنیم.
وی تصریح کرد: در تربیت درست باید شیوه حضرت رسول(ص) را در پیش بگیریم. خداوند در آیه 159 سوره مبارکه «آلعمران» میفرمایند: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ، پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سخت دل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مى شدند، پس از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در كار[ها] با آنان مشورت كن». این آیه یکی از طلاییترین و محوریترین آیات قرآن در رابطه با تربیت و مدل ارتباطی با نوجوانان است.
مدیر مرکز مشاوره سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور تاکید کرد: فرزندان محصول روابط و نوع نگاه والدین هستند. در نتیجه اگر نگاه والدین تغییر کند میتوان ادعا کرد نیمی از راه طی شده است. در این خصوص هرگز نباید رابطه را از دست بدهیم؛ چراکه اگر رابطه از بین برود، احتمال خطر افزایش مییابد.
اوصیا به تشریح مواردی در خصوص مؤلفههای آموزش به والدین پرداخت و اظهار کرد: کنترل خشم توسط والدین، کار کردن بر روی استقلال فکری، توجه به جایگاه تذکر دادن و سرمایهگذاری روی عقل فطری فرزند امری بسیار مهم است.
وی افزود: فضای مجازی فرصت بسیار مناسب و کم هزینه ای برای ارتباط با مشاوران مختلف و یافتن پاسخهای جدید برای سوالاتی است که در دنیای امروز بویژه درخصوص رفتار با نسل جدید برای والدین پیش میآید. در این حوزه، آنچه مهم است درک والدین از ضرورت افزایش این آگاهیها و در صورت لزوم، کمک گرفتن از مشاور است.
اوصیا در رابطه با تکلیف مسئولان نیز گفت: مسئولان باید به این نسل به چشم دُر و جواهر نگاه کنند نه به چشم مشکل. مقام معظم رهبری در فرمایشات خود نوجوانان را فرصت و موتور محرک نظام دانستند. این نوجوانان فرصت هستند نه معضلی که باید رفع یا کنترل شود. مسئولان مکلفند منابع را شناسایی کرده و فرصت را در اختیار قرار دهند. در خیلی از نهادها و ارگانها خدماتی ارائه میشود، اما با آموزش چند ساعته نمیتوان رابطه بین نسلها را بهبود بخشید.
وی ضرورت تبلیغات را متذکر شد و ادامه داد: معضل ما تحریم و مباحث اقتصادی نیست، فرهنگ است. اگر فرهنگ جامعهای درست شود در برابر سختترین شرایط میتواند احیا شود و ایران در طول تاریخ این کار را انجام داده و نمونه آن را در حمله مغولها و اثرگذاری فرهنگ ایران بر مغولها میتوان مشاهده کرد. اگر به فرهنگ بپردازیم و سرمایهگذاری چندصد برابری برای کاهش آسیبها داشته باشیم، قطعا اتفاقات بسیار خوبی را شاهد خواهیم بود.
این درمانگر معنوی در مورد انتظارات و اولویتهای نسل نوجوان گفت: پشت تمام رفتارهای این نسل فریاد عزت نفس و استقلالخواهی بلند است، این بزرگترین خواسته نوجوانان است و در تمام دنیا دارای ارزش است. از نگاه من اگر در این مسیر گام برداریم در مسیر روسول خدا قدم برداشتهایم.
جواد علیپور، رئیس شعبه 103 کیفری 2 ویژه اطفال و نوجوانان اراک، نیز گفت: نزدیک به صد درصد جرائم در نوجوانانی رخ می دهد که از دین و موازین دینی فاصله گرفتهاند و اینکه این دوری از کجا نشأت گرفته مبحثی طولانی است که این مجال فرصت بیان آن نیست؛ ولی وجود فضای مجازی رها شده و بدون آموزش، علمی که میتواند فرصت باشد را به تهدید تبدیل کرده است.
وی افزود: در دنیای امروز فرزندان ما بیشترین وقتشان در فضای مجازی سپری میبرند و متأسفانه در فضای مجازی کانالها و گروههای متعددی علیه دین به زیباترین و جذابترین روشها تبلیغ میکنند، بر این اساس شایسته است که مسئولان و فعالان حوزه فرهنگ و دین برای جذابسازی فضای مجازی برای تبلیغ اسلام ناب محمدی و قرآن اقدامات ویژه انجام دهند.
نسل زد و نسلهای بعد از آن ریشه در این خاک دارند، آنرا میشناسند و بوی اصالت و ایرانی بودن و مسلمان بودن را با هوش سرشارشان به خوبی استشمام میکنند و برخلاف تصور بزرگترها این رایحه اصیل را میپسندند، اما آنچه بین آنان و ارزشهایی که برای نسلهای قبلی قداست و اهمیت دارد فاصله میاندازد، کم کاریهایی است که توسط مسئولان و متولیان عرصههای فرهنگی، اجتماعی و البته اقتصادی رخ داده و باید و نبایدهایی که توسط والدین به بهانههای مختلف نادیده گرفته شده است.
وقتی پای دین و ارزشهای دینی وسط میآید قضیه مهمتر و حساستر میشود، تجربه نشان داده است که روشهای امروزین متولیان فرهنگی و والدین برای برقراری رابطه میان دین و نسل جدید چندان مفید نبوده و کارآمد نیست و باید برای این نسل باهوش و کم حوصله بدنبال روشهای تازهتر به زبان خودشان بود و روشهای موجود را با توجه به مقتضیات زمانه بازنگری کرد.
برای نهادینه کردن مبانی دینی باید استانداردهای لازم را در نظر گرفت، اما نباید به بهانه استانداردسازی فرصت را از دست داد؛ چراکه جوانان متولد سال 75 و نوجوانان دهه هشتادی در راه هستند و برای رشد فکری آنان باید برنامه داشت تا چند صباح دیگر اعتباراتی که صرف ساختن نسلی توانمند و با ایمان نشده را صرف درمان بزهکاری و آسیبها نکنیم.
تهیه و تنظیم، مریم روشن
انتهای پیام