قیمت انسان به چیست؟

به گزارش ایکنا، مراسم شام غریبان امام حسین(ع) شب گذشته هفدهم مردادماه با سخنرانی سیدمجتبی حسینی در دبیرستان صدیقین برگزار شد.

حسینی طبق روال هر ساله به شرح عبارتی از دعای جامعه کبیره پرداخت.

«بِأبى أنْتُمْ وَ اُمّى وَ نَفْسى، كَيفَ أصِفُ حُسْنَ ثَنائِكُمْ وَ اُحْصى جَميلَ بَلائِكُمْ، وَ بِكُمْ أخْرَجَنَا اللّه مِنَ الذُلِّ وَ فَرَّجَ عَنّا غَمَراتِ الْكُروبِ وَ أنْقَذَنا مِنْ شَفاجُرُفِ الْهَلَكاتِ وَ مِنَ النّارِ»

ترجمه: پدرم و مادرم و جانم فدايتان باد! چگونه نيكويىِ ستايش شما را توصيف كنم و زيبايىِ نعمت شما را به شمار آورم؟ به واسطه شما خداوند ما را از خوارى، بيرون آورد و شدّت گرفتارى را از ما برداشت و ما را از آستانه پرتگاه هلاكت و آتش [دوزخ]، نجات داد.

گزیده مباحث این جلسه را در ادامه می‌خوانید؛

در جلسات قبل گفتیم که قرآن، جمیل هر چیزی را دوست دارد. خود قرآن هم جمیل است. تا حالا فکر کرده‌ایم چرا قرآن زیباست؟ خداوند می‌توانست به صورت یک مانیفست یکسری دستوراتی را بیان کند و ما هم ملزم بودیم عمل کنیم. شاید اینطوری افراد بیشتری به دستورات قرآن عمل می‌کردند. در عین حال خداوند قرآن را زیبا ارائه کرد، چرا؟

اولا خود خدا زیباست و کاری هم که می‌کند زیباست. نکته دیگر اینکه خدا ما را می‌شناسد. می‌داند انسان جمال‌گرا و زیباگرا است. اگر بخواهم با انسان حرف بزنم باید قرآن برای انسان زیبا باشد. لذا توصیه می‌کنند قرآن را با صوت زیبا قرائت کنید. دلیل سومش این است که خدا برای تو، برای قلب تو، برای شخصیت تو ارزش قائل است. به همین خاطر قرآن پر از صنایع ادبی و بلاغی است. به همین جهت خیلی‌ها آن اوایل جذب قرآن شدند ولی گفتند قرآن شعر و سحر است. چون خدا برای تو ارزش قائل است، آن را با صورت زیبا و با عمق زیبا به شما ارائه می‌دهد.

جلوه‌ای از زیبایی‌های کربلا

عرض کردیم زیبایی یکی از ملاک‌هاست. امیرالمومنین(ع) فرمود: جامعه‌ای که اهل فضل در آن کم شوند، اهل آراستگی و تجمل هلاک هستند. به همین خاطر حضرت فرمود: «وَ اُحْصى جَميلَ بَلائِكُمْ»، یعنی شما در بلا افتادید، ولی همین هم زیبا بود. در شب‌های گذشته درباره زیبایی‌های عاشورا با هم صحبت کردیم از جمله روابطی که بین افراد برقرار بود. یک نفر می‌گفت در جریان اربعین یک شخص تنومندی دنبال ما بود. ما ابتدا از او ترسیدیم، بالاخره گفتیم تو چه کار می‌کنی؟ گفت من ایستادم تا برای شما سایه بیفکنم. در ماجرای کربلا هم نقل شده است که حضرت زینب(س) بالای گودال ایستاده بود. از ایشان پرسیدند چرا اینجا ایستادید؟ حضرت فرمود یک روز من خوابیده بودم و آفتاب می‌تابید بیدار شدم دیدم برادرم بالای سرم ایستاده است تا آفتاب به من نخورد، کار من جواب کار آن روز است. این زیبایی کربلا است. زیبایی شرافت، زیبایی عزت، زیبایی اینکه تو خودت را ارزان نفروشی. وقتی داری معامله کنی ببین داری خودت را به چه قیمتی می‌فروشی؟ با دو تا شعار و هجمه خودت را نفروش. همه اینها می‌آید و می‌رود و چیزی که می‌ماند تو و قیمت تو است.

مولوی گفت: قیمت هر کاله می‌دانی که چیست/ قیمت خود را ندانی ابلهی است. الآن واحد پول یک کشور آفریقایی را از تو بپرسند ممکن است بلد باشی، آخرین قیمت پژو را بلد باشی ولی قیمت خودت را هم می‌دانی؟ قیمت ما چند است؟ امیرالمومنین(ع) فرمود: قیمت هر کس آن چیزی است که خوب ارائه می‌کند. نماز می‌خواند زیبا نماز می‌خواند، درس می‌دهد زیبا درس می‌دهد، کاسب است زیبا کاسبی می‌کند. اگر همسر خوبی هستی، فرزند خوب هستی، کارگر خوبی هستی، قیمت تو این است.

تو قیمتی هستی

کربلا آمده به من و تو قیمت بدهد. مواظب باش قیمت تو پایین نیاید. فرشت را ارزان فروختی طوری نیست، ماشینت را ارزان فروختی طوری نیست ولی مواظب باش خودت را ارزان نفروشی. همه می‌خواهند تو را بخرند، الکی می‌گویند دوستت داریم ولی تو خودت را نفروش. برو جایی که به تو قیمت بدهند. اگر در خانه امیرالمومنین(ع) بیایی عرض ارادت کنی قیمتی می‌شوی. پیامبر(ص) فرمود؛ علی، خداوند قلب کسی را مملو از محبت تو نمی‌کند مگر اینکه این ویژگی را پیدا می‌کند که اگر یک قدم لغزید، خداوند در قدم دوم اصلاحش می‌کند. تو قیمتی هستی. حضرت فرمود شیعیان ما مثل زنبور عسل هستند. از دل زنبور، عسلی خارج می‌شود که به فرموده قرآن شفای عالمیان است.

کسانی که کنار اباعبدالله(ع) بودند اینطوری قیمتی شدند. در سال شصت و یک قمری، میلیون‌ها نفر مسلمان بودند ولی فقط اصحاب آن حضرت قیمتی شدند. خود ائمه خطاب به این شهدا می‌گویند بابی انتم و امی. یعنی می‌شود به ما هم بگویند؟ قرآن می‌فرماید: «وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلً». یک عده که ظالم هستند روز قیامت دو دست حسرت می‌گزند، می‌گویند من تا رسول آمدم ولی با ایشان معیت نداشتم. بالاخره در دل تو حب اباعبدالله(ع) افتاده است. این شب‌ها یادت باشد قلبت محروم نشود.

به همین جهت حضرت فرمود زیبایی ابتلای شما را چگونه برآورد کنم. زیبایی‌اش این است که حضرت فرمود می‌روم تا دین بماند، تا انسانیت بماند، تا شرف بماند. آن لحظه آخر که خواستند به خیمه‌ها حمله کنند به شمشیر شکسته تکیه داد و فرمود: «اِن لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعادَ کونوا احراراً فی دنیاکم». اینها زیبا نیست؟!