اگر نام او را در فضای مجازی، که این روزها هیچ سؤالی را بیپاسخ نمیگذارند، جستوجو کنید، بیشترین نتایج عناوین «نابغه قرآنی» و «اعجوبه قرآنی» است؛ القابی که رسانههای داخلی به او دادهاند و به نظر میرسد، بیشتر به خاطر روشهای ارائه محفوظات او باشد.
«محمدمهدی حقگویان» توانایی دارد تا محفوظات قرآنی خود را به دهها روش به مستمعین ارائه دهد و نشان دهد که لقبش از سر تعارف نبوده است. در دوران نوجوانی حضورش در هر مراسمی برابر با جمعیت انبوه در آنجا بود.
نوجوان نابغه قرآنی روزهای نه چندان دور حالا در شمایل یک استاد جوان حوزه و دانشگاه وارد کارزار دیگری شده است تا شاید از آن طریق هم بتواند از نبوغ خود برای پیشبرد تبلیغ قرآن استفاده کند. خبرنگار ایکنا پای صحبتهای این چهره قرآنی نشسته است تا از گذشته و حال او بپرسد و مخاطبان را بیشتر با دغدغههای ذهنی این روزهای او آشنا کند.
ایکنا – در ابتدای این گفتوگو برای آشنایی مخاطبان خودتان را بیشتر معرفی کنید.
متولد سال ۱۳۷۶ هستم و حفظ قرآن را از هفتسالگی در مرکز آموزش قرآن کریم آستان حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) آغاز کردم و در مدت دو سال موفق به حفظ کل قرآن شدم. در ۱۳ سالگی موفق به دریافت مدرک کارشناسی رشته علوم قرآن و حدیث شدم. این مدرک را از طریق قانونی کسب کردم که به حافظان کل قرآن اجازه میدهد که با دریافت حد نصاب کنکور کارشناسیارشد، مدرک کارشناسی دریافت کنند. نمرهای که در این آزمون کسب کردم دو برابر حد نصاب تعیینشده بود و در بین حافظان شرکتکننده بیشترین امتیاز را به دست آوردم.
دوباره در ۱۴سالگی برای ادامه تحصیل در سطح عالی، در کنکور کارشناسیارشد شرکت کردم و پس از موفقیت در این زمینه، راهی دانشکده الهیات دانشگاه تهران شدم. موضوع پایاننامهام «نقش علوم بلاغی در تفسیر المیزان» بود. همزمان با تحصیل در دانشگاه، تحصیل در حوزه علمیه را نیز آغاز کردم. در مقطع دکتری در دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به تحصیل شدم و همزمان با اتمام تحصیلات دانشگاهی، تحصیل در درس خارج را در حوزه علمیه آغاز کردم و حدود پنج سال است که از دروس خارج فقه و اصول استادان حوزههای علمیه بهرهمند میشوم. در حال حاضر هم مشغول نگارش پایاننامه سطح چهار حوزه هستم.
ایکنا – در حال حاضر مشغول چه فعالیتی هستید.
بیشتر به تدریس در حوزه و دانشگاه و به تبلیغ در فضای بینالملل مشغولم.
ایکنا – در زمان نوجوانی سفرهای زیادی به کشورهای دیگر داشتید و به واسطه حفظ قرآن برای اجرا به کشورهای زیادی دعوت شدید.
بله، از همان نوجوانی علاوه بر حضور در شهرهای مختلف کشور برای اجرا، در بیش از 30 کشور در قارههای اروپا، آسیا و آفریقا هم به اجرای برنامههای تبلیغی و ترویجی پرداختهام.
ایکنا – شما به عنوان نخبه حفظ قرآن در جهان اسلام و القابی از این دست شناخته میشوید. حالا با گذشت کمتر از یک دهه از آن دوره فعالیتی در زمینه آموزش حفظ قرآن ندارید؟
فعالیت در دانشگاه و حوزه بیشتر وقت من را به خود اختصاص داده است. دوستان بسیاری تقاضای ورود به عرصه حفظ قرآن را دارند، اما به طور جدی فرصت آن فراهم نشده است. درصددم که به زودی به این مهم بپردازم و در زمینه تدریس حفظ مشغول شوم، اما فعلاً بیشتر فضای تبلیغی و تدریس در دانشگاه و حوزه علمیه را دنبال میکنم.
ایکنا – بخشی از فعالیت افرادی که وارد حوزه قرآن به خصوص قرائت و حفظ میشوند، حضور در مسابقات و رسیدن به موفقیت و شهرت است. شما نیز تا دوران نوجوانی در این مسیر قرار گرفته بودید. چه اتفاقی افتاد که از مسیر مسابقات جدا شدید؟
تا 15سالگی به طور جد در محافل و مسابقات قرآنی شرکت میکردم. در واقع برای حافظ، شرکت در برنامههای قرآنی خیلی مفید و مثمرثمر است، چراکه فرد محفوظات خود را محک میزند. من در مسابقات داخلی و خارجی زیادی هم شرکت کردم و در بخش برونمرزی هم موفق به کسب رتبه نخست مسابقات بینالمللی قرآن بنگلادش شدم. در سال 1392 اتفاقی برای من افتاد که از مسیر مسابقات دور شدم.
ایکنا – مایل به شنیدن آن هستم. شاید برای مخاطبان ایکنا هم جالب باشد.
در 16سالگی در مراسمی در محضر مقام معظم رهبری حضور یافتم. بعد از اجرا خدمت معظمله رسیدم و گفتم که مشغول برنامههای قرآنی هستم و تحصیل هم میکنم. حال اولویت چیست؟ ایشان فرمودند که قدر قرآن و برکاتی را که قرآن به شما و زندگی شما داده است بدانید. نکته دومی که مقام معظم رهبری فرمودند و موجب تغییر مسیر من شد این بود که فرمودند بروید و خوب درس بخوانید. به تحصیل علم بپردازید. همچنین بقیه بزرگان و مراجع عظامی که در محضرشان تلاوت داشتم تأکید میکردند که به تحصیل بپردازم. حتی به یاد دارم که آیتالله جوادی آملی به پدرم تأکید کردند که حتماً من را به حوزه بفرستد. بزرگان دیگری هم تأکید کردند که با درس خواندن میتوان معارف قرآن را که چشمهای جوشان است و تمامی ندارد، فهمید و به دیگران هم فهماند.
در نتیجه از آن زمان تصمیم گرفتم که در علمآموزی ممحض شوم. البته من فقط دروس مرسوم حوزه و دانشگاه را نمیخواندم، بلکه به مباحث فلسفه و روانشناسی و ادیان دیگر نیز خیلی توجه میکردم. در سوره مبارکه زمر آمده است: «الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ؛ بندگان من کسانی هستند که همه سخنان را میشنوند و بهترین آن را تبعیت میکنند. پس آنها را بشارت بده که کسانی هستند که خدا آنها را هدایت کرده است و صاحبان خرد هستند». دوست داشتم نظرات دیگران را بدانم. لذا هم در اسلام فِرَق مختلف را و هم ادیان و مکاتب دیگر را که در جهان مطرح هستند، مطالعه کردم که بسیار لذتبخش بود. لذت علم و فهم با هیچ لذت دیگری برابری نمیکند. الان بیشتر در این فضا مشغولم. البته میخواهم دوباره در زمینه حفظ قرآن فعالیت کنم و نسلی را تربیت کنم تا قرآن کریم را با جذابیتهایش به دیگران ارائه دهند.
ایکنا – وقتی با حافظ قرآنی مانند شما مواجه میشویم که به بیش از 70 روش آیات را در معرض مخاطبان قرار میدهند، گمان میکنیم حفظ قرآن بسیار سهل است. در مورد سهل و ممتنع بودن آن توضیح دهید.
حفظ قرآن کار ساده و آسانی نیست. اگر آسان بود اکثریت انجام میدادند. حفظ قرآن به اراده و همت بالایی نیاز دارد و انصافاً ارادهای که حفظ کامل قرآن از من طلب کرد در هیچ کار دیگری اینگونه نبود. اینکه بخواهید بیش از هفتاد تا هشتاد هزار کلمه عربی را، که بسیاری از آنها مشابه هستند، با دقت پشت سر هم حفظ کنید و ارائه دهید مشکل است، اما محال نیست. اگر کسی همت کند و انگیزه داشته باشد، قطعاً موفق میشود.
ایکنا – چگونه این کار دشوار برای شما ممکن شد آیا والدین شما هم حافظ بودند؟
نه تنها والدینم، بلکه در فامیل هیچکسی حافظ قرآن نبود. البته پدر و مادرم بسیار علاقهمند به قرآن و با آن مأنوس بودند. آنها بسیار پیگیری کردند و خودم نیز علاقه داشتم. بارها خسته میشدم و انگیزهام از بین میرفت، اما والدین و اساتیدم با نصایح خود دوباره این انرژی و انگیزه را در من زنده میکردند.
ایکنا – مطمئنا انجام این کار دشوار برکاتی برای شما به همراه داشته است.
قطعاً، یکی از برکات موفقیت در کارهای دیگر است. اگر کسی از عهده حفظ با کیفیت کل قرآن بربیاید، هر کار دیگری برای او راحت و کوچک به حساب خواهد آمد. من این را تجربه کردهام و به یقین میگویم. وقتی حفظ قرآن را انجام دادم، چند سال بعد در مقطع ارشد شرکت کردم و در دانشگاه تهران پذیرفته شدم. آن زمان 15 سال داشتم و در آنجا درسهایی که ارائه میشد برای برخی از دانشجویان که 10 سال از من بزرگتر بودند هم سخت بود، اما من که سنم کمتر بود با استاد وارد بحث میشدم و گاهی استاد پاسخی نداشت. این از برکت همنشینی با قرآن است. کسی که حافظ قرآن شود بسیاری از چیزهایی که برای دیگران سخت است برای او راحت میشود، یعنی حفظ قرآن شاید سختیهایی داشته باشد، اما نتایج خوبی دارد.
ایکنا – به یاد دارم زمانی که در محافل قرآنی حضور مییافتید، در معرفی شما تأکید میشد که قرآن را به 52 روش، اگر عدد را به درستی اعلام کرده باشم، ارائه میدهید و این موضوع بخشی از معارفه شما در تمامی محافل بود. برای من و بسیاری دیگر این سؤال مطرح است که این روشها به چه کار میآید. در این مورد توضیح دهید.
به 70 روش قرآن را حفظ هستم. این روشها گاه روشهایی بوده است که خودم ابداع کردهام. مانند روش پروانهای که در بین حافظان مرسوم شده است. روش منحصربهفرد دیگر این است که میتوانم کل قرآن را نه تنها آیه به آیه بلکه کلمه به کلمه بالعکس بخوانم. این کار واقعاً مشکل است که به برکت قرآن برای من آسان شد. روشهای دیگری هم هست مانند اینکه یک کلمه گفته و بعد پرسیده شود که مثلا 45 کلمه بعد از آن کلمه چیست یا شماره صفحه گفته و بعد پرسیده شود که مثلاً 270 صفحه قبل یا بعد آن چه صفحهای است.
ایکنا – یادگیری این روشها زمانبر بود و آیا آن را به دیگران توصیه میکنید؟
خیر، من برای این روشها و یادگیری آنها وقتی صرف نکردهام و هر صفحهای که به من گفته شود تصویر آن جلوی چشمم قرار میگیرد؛ گویی قرآن پیش چشم من باز است. لذا هر فرض ریاضی را که بتوان اجرا کرد، میتوانم ارائه دهم. پس اگر کسی حافظ قرآن شد و بعد از یکی دو سال مرور منظم، تصویر صفحات در ذهن او و جلوی چشمان او آمد و بدون صرف وقت توانست این روشها را اجرا کند خوب است و توصیه میکنم در محافل هم اجرا کند، چون برای مخاطب جذابیت دارد و افراد بسیاری تشویق میشوند، اما اگر بعد از یکی دو سال مرور منظم به این سطح نرسید، وقتی را برای یادگیری این روشها صرف نکند. توصیه میکنم که افراد به سراغ وقت گذاشتن برای یادگیری این روشها نروند. فهم قرآن، انس با آن و درک معارف آن اهمیت دارد و اگر کسی وقت بگذارد که قرآن را برای مثال برعکس حفظ کند، اشتباه است و شاید هدر دادن وقت باشد، چراکه اینها اصل نیست و اصل چیز دیگر است.
ایکنا – اگر حفاظ توانمندی خود را در عرصههای دیگر به کار گیرند، آن بخشها نیز قرآنی میشود. فکر نمیکنید با وجود استعدادتان اگر در حوزه دیگری فعالیت میکردید، شناختهشدهتر و اثرگذارتر بودید؟
گاهی اوقات فکر میکنم که کاش بعد از حفظ قرآن و زمانی که فراگیری علوم انسانی و اسلامی را آغاز کردم، علوم پایه مانند فیزیک یا علوم پزشکی نیز میپرداختم، زیرا بسیار علاقهمند بودم و اطلاعات بسیاری در مورد این علوم دارم، اما فرصت این کار را نداشتم و حسرتش در دلم مانده است. خیلی از بحثهایی که در فیزیک مطرح میشود در فلسفه و عرفان اسلامی معادل دارد؛ مانند «حرکت جوهری» که ملاصدرا مطرح میکند. شاید بخشی از علاقه من به فیزیک به دلیل این ارتباطات بوده است. اکنون خوشحالم که وارد مباحث علوم اسلامی و انسانی شدهام و نیز به مطالعه فلسفه غرب، روانشناسی و ادیان دیگر پرداختم.
انتهای پیام